کنيزکى از اهالى چين را براى يکى از شاهان به هديه آوردند.شاه در حال مستى خواست با او آميزش کند. او تمکين نکرد. شاه خشمگين شد و او را به غلام سياهى بخشيد.
آن غلام سياه به قدرى بدقيافه بود که لب بالايش از دو طرف بينيش بالاتر آمده بود و لب پايينش به گريبانش فرو افتاده بود، آن چنان هيکلى درشت و ناهنجار داشت که صخرالجن از ديدارش مى رميد و عين القطر از بوى بد بغلش مى گنديد:
Daily Archives: مهر ۱, ۱۳۹۰
رزق و روزى به زرنگى نیست
هنگامى که هارون الرشيد (پنجمين خليفه عباسى ) بر سرزمين مصر، مسلط گرديد گفت : ((بر خلاف آن طاغوت (فرعون ) که بر اثر غرور تسلط بر سرزمين مصر، ادعاى خدايى کرد، من اين کشور را جز به خسيس ترين غلامان نبخشم .))
Read More »دورى از پرچانگى
گروهى از حکیمان فرزانه به درگاه انوشیروان آمدند و درباره موضوع مهمى به گفتگو پرداختند، ولى بوذرجمهر(بزرگمهر)که برجسته ترین فرد حکیمان بود، خاموشى نشسته بود حرفى نمى زد. حاضران به او گفتند: ((چرا در این بحث و گفتگو با ما سخن نمى گویى ؟ )) بوذرجمهر پاسخ داد: وزیران همانند …
Read More »مقتل الصادق
مقتل الصادق
سید بن طاووس (ره) در کتاب شریف «مهج الدعوات» فصل «ادعیه امام صادق علیه السلام » چنین مىنویسد: منصور در دوران حکومتش هفت بار امام صادق علیه السلام را نزد خود احضار کرده است؛ گاهى در مدینه و در ربذه به هنگام عزیمت حج و دیگر بار در کوفه و بغداد ، و در همه این جریانات تصمیم بر قتل امام داشت و در تمام این جریانات با امام بدرفتارى کرده و با وى سخن ناروا گفته است. در اینجا یکی از این وقایع تأسف برانگیز را از کتاب شریف «منتهی الآمال» اثر مرحوم شیخ عباس قمی (ره) نقل می کنیم.
Read More »پنج دانستنی علمی از زبان امام صادق علیه السلام
یك جهان در یك جسم
روزى یك نفر نصرانى به محضر مبارك امام جعفرصادق علیه السلام شرفیاب شد و پیرامون تشكیلات و خصوصیّات بدن انسان سؤ ال هائى را مطرح كرد؟امام جعفر صادق علیه السلام در جواب او اظهار داشت :
خداوند متعال بدن انسان را از دوازده قطعه تركیب كرده و آفریده است ، تمام بدن انسان داراى ۲۴۶ قطعه استخوان ، و ۳۶۰ رگ مى باشد.
رگ ها جسم انسان را سیراب و تازه نگه مى دارند، استخوان ها جسم را پایدار و ثابت مى دارند، گوشت ها نگه دارنده استخوان ها هستند، و عصب ها پى نگه دارنده گوشت ها مى باشند.
Read More »متن مجری شهادت امام جعفر صادق (ع)
(متن مجری ویژه شهادت امام جعفر صادق (ع))
با عرض سلام خدمت تمامی شما دبیران پرورشی عزیز و دانش آموزان گرامی
به مناسبت فرا رسیدن ایام شهادت حضرت امام جعفر صادق علیه السلام، مرکز یادگیری سایت تبیان طبق روال همیشه، متنی را به همین مناسبت جهت اجرا در مراسم عزاداری شما عزیزان، ارائه نموده است و امید است مورد استفاده شما گرامیان در مدارس قرار گیرد.
بغضِ غریبی گلوی عالم را میفشارد و
سنگینی داغی جان سوز بر قلب زمین زخم میزند.
ملائک، کوچه پس کوچههای مدینه را در پیِ مرد بینظیری میگردند که محضرِ مبارکش، منبع فیض آسمانی بود؛
اما چه سود
Read More »محسن رفیقدوست اولین روز جنگ کجا بود؟
محسن رفیقدوست اولین روز جنگ كجا بود؟
European stocks on downward trend
Palestinian child injured in hit-and-run
دختری ۱۷ ساله که هرگز پیر نمی شود+عکس
دختری ۱۷ ساله که هرگز پیر نمی شود+عکس
جزئیات جدیدی از ترور ربانی بر ملا شد
خبرگزاری فارس: با کشف نامهای از جسد فرد انتحاری و همچنین اظهارات اخیر واحدیار به عنوان شاهد ماجرا، جزئیات تازهای از ترور برهان الدین ربانی بر ملا شد.
پاسخ عبرت انگیز انوشیروان
شخصى نزد انوشیروان (شاه معروف ساسانى )آمد و گفت : ((مژده باد به تو که خداوند فلان دشمن تو را از میان برداشت و هلاک کرد.)) انوشیروان به او گفت : ((اگر خدا او را از میان برد، آیا مرا باقى مى گذارد؟)) اگر بمرد عدو جاى شادمانى نیست که …
Read More »عزت با رنج ، بهتر از ذلت بى رنج
دو برادر بودند که يکى از آنها در خدمت شاه به سر مى برد و زندگى خوشى داشت و ديگرى از کار بازو، نانى به دست مى آورد و مى خورد و همواره در رنج کار کردن بود.
يک روز برادر توانگر به برادر زحمت کش خود گفت : ((چرا چاکرى شاه را نکنى ، تا از رنج کار کردن نجات يابى ؟ ))
نجات یافتن نیکوکار و هلاکت بدکار
با گروهى از بزرگان در کشتى نشسته بودم . کشتى کوچکى پشت سر ما غرق شد. دو برادر از آن کشتى کوچک ، در گردابى در حال غرق شدن بودند. يکى از بزرگان به کشتيبان گفت : ((اين دو نفر را از غرق نجات بده که اگر چنين کنى ، براى هر کدام پنجاه دينار به تو مى دهم . ))
Read More »کنترل خشم
کى از پسران هارون الرشید (پنجمین خلیفه عباسى ) در حالى که بسیار خشمگین بود نزد پدر آمد و گفت : ((فلان سرهنگ زاده به مادرم دشنام داد.)) هارون ، بزرگان دولت را احضار کرد و به آنها گفت : ((جزاى چنین شخصى که فحش ناموسى داده است چیست ؟ …
Read More »نتیجه نیکوکارى
يکى از وزيران به زير دستانش رحم و احسان مى کرد و همواره واسطه نيکى رسانى به آنها بود. از قضاى روزگار به خاطر کارى ، او مورد سرزنش و خشم شاه قرار گرفت (و زندانى شد).
Read More »دروغگویى جهانگردها
شيادى بر زلف سرش ، گيسوهايى بافت ((و خود را به شکل علويان (فرزندان على عليه السلام ) در آورد، با توجه به اينکه بافتن گيسو در آن عصر در ميان فرزندان على عليه السلام معمول بود )) او با اين کار، خود را به عنوان علوى معرفى کرد و به ميان کاروان حجاز رفت و با آنها وارد شهر شد تا به دروغ نشان دهد که از حج آمده و حاجى است و نزد شاه رفت و قصيده اى (که سراينده اش شاعر ديگر بود) خواند و وانمود کرد که آن قصيده را او سروده است .
Read More »انتخاب راءى شاه براى دورى از سرزنش او
انوشيروان (يکى از شاهاه معروف ساسانى )چند وزير داشت ، آنها با هم درباره يکى از کارهاى مهم کشور به مشورت پرداختند و هر يک از آنها داراى رايى بود و راءى ديگران را نمى پسنديد. بوذرجمهر(وزير برجسته انوشيروان ) راءى انوشيروان را برگزيد. وزيران در غياب شاه به بوذرجمهر گفتند: ((چرا راءى شاه را برگزيدى ؟ راءى او چه امتيازى نسبت به راءى چندين حکيم داشت ؟ ))
Read More »پرهیز از تحمل بار سنگین گناه
پادشاهى فرمان داد تا بى گناهى را اعدام کنند، )زيرا به خاطر بى اعتنايى او، بر او خشمگين شده بود.)
Read More »نصیحت ذوالنون مصرى
(ذوالنون مصرى در قرن سوم مى زيست و از عرفاى آن عصر بود. بعضى او را از شاگردان مالک بن انس مى دانند) يکى از وزيران نزد او رفت و از همت و خود گفت : ((روز و شب به خدمت شاه اشتغال دارم و به خير او اميدوار مى باشم و از مجازاتش هراسان هستم . ))
Read More »