تاءدیب شاهزاده ، توسط آموزگار

تاءدیب شاهزاده ، توسط آموزگارReviewed by مدیریت پرچم های سیاه شرق on Oct 13Rating:

آموزگار گفت : به این علت که همه مردم به طور عموم و پادشاهان بخصوص ، باید سنجیده و پخته سخن گویند و کار شایسته کنند، کار گفتار شاهان و مردم دهان به دهان گفته مى شود و همه از آن آگاه مى گردند، ولى براى کار و سخن شاهان اعتبار مى دهند، و از آن پیروى مى کنند، و به کار و سخن سایر مردم ، اعتبار نمى دهند.

اگر صد ناپسند آمد ز دوریش

رفیقانش یکى از صد ندانند

اگر یک بذله گوید پادشاهى

از اقلیمى به اقلیمى رسانند

بنابراین بر آموزگار واجب است که در پاکسازى و رشد اخلاقى شاهزادگان بیش از سایر مردم بکوشد.

هر که در خردیش ادب نکنند

در بزرگى فلاح از او برخاست

چوب تر را چنانکه خواهى پیچ

نشود خشک جز به آتش راست

شاه پاسخ داد نیک و تدبیر سازنده آموزگار را پسندید و جایزه فراوانى به او داد، به علاوه او را سرپرست یکى از مقامات کرد.

About مدیریت پرچم های سیاه شرق

Check Also

همسفر دلاور و جنگدیده بجوى

يک سال از ((بلخ بامى )) به سفر مى رفتم . راه سفر امن نبود، زيرا رهزنان خونخوار در کمين مسافران و کاروانها بودند. جوانى به عنوان راهنما و نگهبان به همراه من حرکت کرد. اين جوان انسانى نيرومند و درشت هيکل بود. براى دفاع با سپر، ورزيده بود. در تيراندازى و به کار بردن اسلحه مهارت داشت .زور و نيرويش در کمان کشى به اندازه پهلوان بود و ده پهلوان اگر هم زور مى شدند نمى توانستند پشتش را بر زمين آورند. ولى يک عيب داشت و آن اينکه با ناز و نعمت و خوشگذرانى بزرگ شده بود، جهان ديده و سفرکرده نبود، بلکه سايه پرورده بود، با صداى غرش طبل دلاوران آشنا نبود و برق شمشير سوارکاران را نديده بود.