ابوبصیر از ابوجعفر [امام محمّد باقر(ع)] که درود خدا بر او باد، نقل میکند که فرمود: «روزی پیامبرخدا ـ درود خدا بر او و خاندانش باد ـ در حالی که عدّهای از یارانش نزد او بودند، فرمود: خداوندا! برادران مرا به من بنما! ایشان سخن خود را دو مرتبه تکرار کردند. در این هنگام گروهی از یاران که گرد آن حضرت بودند، گفتند: ای پیامبر خدا! آیا ما برادران شما نیستیم؟ فرمود: نه. شما یاران من هستید. برادران من قومی هستند [که] در آخرالزّمان [خواهند آمد]. آنها به من ایمان میآورند، در حالی که مرا ندیدهاند. خداوند آنها را با نامهای پدرانشان شناسانده است، پیش از آنکه از پشتهای پدران و رحمهای مادرانشان خارج شوند. هر یک از آنها بر دین خود پایدار میماند، در حالی که این عمل از دست کشیدن بر خارهای گون در شب تاریک و در دست گرفتن آتش برافروخته از درخت گز دشوارتر است. ایشان چون چراغی فروزان در دل تاریک شب میدرخشند. خداوند آنها را از همه فتنههای تیره و تار در امان نگه میدارد».۱
با توجه به این روایت، به خوبی میتوان به مقام و جایگاه مؤمنان ثابت قدم در آخرالزّمان پی برد.
۲. در روایت دیگری که از امام صادق(ع) نقل شده از دوران غیبت به عنوان «نزدیکترین حالت بندگان به خدا» یاد شده است: «هنگامی که حجّت خدا در میان مردم نباشد، مردم به خدا نزدیکترند و خدا از مردم خشنودتر است؛ زیرا با اینکه حجّت خدا ظاهر نیست و جای او را نمیدانند، باز باور دارند که حجّت خدا هست و پیمان خدایی استوار است. در چنین روزگاری (روزگار غیبت) هر صبح و هر شام منتظر فرج باشید. چون به هنگامی که حجّت غایب باشد، خشم خدا بر دشمنان خود بیشتر است و خدا میدانست که اولیای او درباره حجّت او [اگر چه غایب باشد و غیبت او طولانی گردد] شک نمیکنند؛ اگر میدانست که شک میکنند، یک چشم به هم زدن، حجّت خود را غایب نمیداشت… .۲
از این روایت استفاده میشود که آخرالزّمان و دوران غیبت در عین حالی که میتواند دوران هجران و نماد دوری از محبوب باشد، میتواند فرصتی برای تقرب بیشتر بندگان و کسب رضایت بیشتر خداوند باشد، ولی مشروط به آنکه ما در اعتقادمان ثابت قدم باشیم و در طریق کسب معرفت حجّت خدا بیشتر قدم نهیم.
۳. عبدالله بن سنان، یکی از یاران امام صادق(ع) نقل میکند که روزی آن حضرت خطاب به ما فرمود: «به زودی شبههای به شما روی خواهد آورد و شما نه پرچمی خواهید داشت که دیده شود و نه امامی که هدایت کند. تنها کساین از این شبهه نجات خواهند یافت که «دعای غریق» را بخوانند.
عرض کردم: دعای غریق چگونه است؟
فرمود: میگویی «یا الله یا رحمن یا رحیم یا مقلّب القلوب ثبّت قلبی علی دینک؛ ای خدا، ای بخشنده، ای بخشایشگر، ای کسی که قلبها را دگرگون میسازی! قلب مرا بر دینت پایدار فرما».
آری، در آخرالزّمان و در دوران غریب غیبت، امواج شبهه و فتنه از هر سو رو میکند و انسان تا به خود بیاید، چون کشتی شکسته در دل دریای بیکران، حیران و سرگردان دست و پا میزند، ولی همیشه روزنه امیدی هست که این غریق بیپناه را از میان دریای فتنه و شبهها نجات بخشد. آن روزنه امید چیزی نیست جز درخواست عاجزانه از خدای تعالی برای هدایت و رستگاری و تمسک خالصانه به ولایت امامان معصوم(ع).