اشاعره

اشاعرهReviewed by مدیریت پرچم های سیاه شرق on Aug 23Rating:

اشاعره اقامه دلیل عقلی برای عقاید سنتی را می پسندیدند و در پایان قرن سوم سه نفر این شیوه را دنبال کردند که ابوالحسن اشعری در بغداد، طحاوی (م۳۳۱ ق ) در مصر، ابومنصور ماتریدی (م۳۳۳ق ) در سمرقند بودند که هر چند با هم تفاوت هایی داشتند اما وجه اشتراک همه آنها مقاومت در برابر معتزله بود.
ابوالحسن اشعری در سال ۲۶۰ در بصره متولد شد ، نسبت او به ابوموسی اشعری صحابه معروف می رسد ، وی شاگرد ابو علی جبایی بود. از معتزله کلام و از فقها و محدثان آرای بسیاری را آموخت. با تامل در آموخته های قبلی اش به رد برخی از عقاید خویش که آنها را از معتزله گرفته بود پرداخت . از جمله عقاید قبلی اش : خلق قرآن ، عدم رویت خداوند ، پرهیز از نسبت دادن شرور به خداوند را می توان ذکر کرد.کتاب «الابانه» حاوی نقدهای اشعری به معتزله است که در آن کتاب از معتزله به عنوان تاویل گران قرآن یاد می کند و گرایش خود را به کتاب و سنت و طریقه احمد حنبل اعلام می کند. ابن عساکر اسامی ۹۸ کتاب را که اشعری تا سال ۳۲ هـ.ق تالیف کرده نام برده است آثار معروف وی چهار کتاب زیر می باشد:
 اللمع فی الردعلی اهل الزیغ و البدع
 الابانه فی اصول الدیانه
 استحسان الخوض فی علم الکلام
 مقالات الاسلامیین و اختلاف مصلین
سه کتاب اول درباره علم کلام و کتاب چهارم درباره علم فرق می باشد که در عنوان انتخابی برای آن رویکرد اعتدال جویانه و همگرایانه وی مشهود است .
آرای اشعری: اشعری شیوه عقلی _نقلی را به عنوان شیوه ای معتدل انتخاب کرد مثلاً معتقد به زیادت صفات به ذات در مساله توحید بود و میانه روی در اندیشه های او نمودار بود. اشاعره به طور کلی وجود خدا را با سه روش اثبات می کند؛ روش نقلی ، روش عقلی ؛ روش قلبی به شیوه صوفیانه ( مثل غزالی و فخر الدین رازی ) . بنا به رای فخر الدین رازی دو برهان فلسفی یعنی برهان امکان اجسام (ذوات) و برهان امکان اعراض (صفات) و دو برهان کلامی _ برهان حدوث اجسام و برهان حدوث اعراض را می توان نام برد که اشاعره در اثباط وجود خدا استفاده می کردند. در مورد امکان شناخت خداوند برخی از معتزله معتقدند این امر امکان پذیر نمی باشد.(جوینی و غزالی ) و برخی دیگر مانند باقلانی آنرا ممکن می دانند.
صفات خداوند: صفات خداوند یا صفات سلبی اند یا ثبوتی اند و یاصفات انسان گونه ( مانند چشم و دست داشتن) می باشند. اشعری معتقد است صفات دسته اخیر را باید به صورت بلاکیف ( بی چگونگی) پذیرفت زیرا ماهیت آنها بر ما مشخص نیست.
جبر و اختیار: در این مساله اشاعره برای مراعات کردن هر دو جنبه قضا و قدر الهی و اختیار انسان « نظریه کسب» را که یک واژه قرآنی است انتخاب کرده اند و تفسیر خود اشعری چنین است؛ قدرت دو نوع است قدرت قدیم که از آن خدا است و در خلق فعل موثر است و قدرت حادث که از آن بنده است و تنها فایده اش این است که صاحب آن در خود احساس آزادی می کند لذا کسب فعل ، یعنی توام بودن خلق فعل با خلق قدرت حادث شده در انسان، که البته اشعری خود کسب را هم مخلوق خدا می داند و معتقد است : کسی که فعل را کسب می کند محلی است که خداوند فعل خود را در آنجا محقق می کند و کسب کننده در نقش یک ابزار زمینه ساز عمل می کند.
حسن و قبح فعل : اشعری با ذکر سه معنای مختلف از حسن و قبح ، معنای سوم را درست می داند این سه معنا عبارتند از : ۱- کمال و نقص ۲- مصلحت و مفسده داشتن ۳- استحقاق مدح و ذم ؛ هیچ فعلی به خودی خود مقتضی مدح و ذم نیست و تنها با امر و نهی شارع چنین خاصیتی پیدا می کند.
جهان شناسی : الف) ساختمان جهان: گرایش اشاعره به نظریه ذره گرایی ( جوهر فرد) می باشد ، اشعریه در پرتو این نظریه مجال می یابد تا از راه حدوث جهان ، ذات حق را به عنوان یگانه ذات قدیم اثبات کند.
ب) ناپایداری جهان: اشاعره به گونه ای از ناپایداری جهان سخن می گویند اعراض را ناپایدار و جوهر را باقی می دانند، هدف از طرح این نظریه اثبات قدم ذات حق و اثبات موثر بودن همیشگی خداوند در امور جهان است .
انسان شناسی: شامل دو دیدگاه است: الف ) حقیقت انسان جوهر جسمانی است ( جوینی )- ب ) انسان حقیقتی روحانی است ( باقلانی) بزرگان مکتب اشعری: در این زمینه می توان از ابوبکر باقلانی صاحب «التمهید» نام برد ، غزالی ، امام الحرمین جوینی ، فخر رازی ، بیضاوی ، سید شریف جرجانی از دیگر بزرگان این مکتب کلامی می باشند. در پایان باید گفت که این فرقه کلامی گرایشی مهم و تاثیر گذار در بین مسلمانان بودند که گرچه در عصر خود اشعری اقبال چندانی به آن نشد و در واقع در اثر مخالفت و درگیری شدید اهل حدیث با او و همکارانش کاملاً مهجور واقع شد اما بعدها بویژه پس از امام الحرمین جوینی و حمایت سلجوقیان در عصر خواجه نظام الملک طوسی از این مکتب ، اشعری گری به مکتب کلامی غالب در میان اهل سنت و جماعت تبدیل شد و تا کنون نیز اکثریت مسلمانان اهل سنت در سراسر جهان بویژه شافعی مذهبان و بخش کثیری از احناف به لحاظ کلامی پیرو مکتب اشعری هستند.

About مدیریت پرچم های سیاه شرق

Check Also

فرقه های فعّال صوفیه در ایران /فرقه خاکساریه

فرقه های فعّال صوفیه در ایران

قسمت پنجم

فرقه خاکساریه

خاکساریه صوفیانی هستند که با شکل و شمایل درویشی که در کوچه و بازار و خیابان کشکول به دست و تبرزین به دوش و کلاه نمدی که تاجش می خوانند و به امر رئیس فرقه آن را بر سر می گذارند و پرسه می زنند.