برای حالت انتظار فرج و گشایش در امور، سلسله مراتبی وجود دارد که با توجّه به نوع مشکلی که چشم به راه حلّ آن هستیم، تنظیم میگردد.
۱. انتظار در جهت گشایش امور شخصی
اوّلین و ضعیفترین مراتب انتظار، انتظار برای گشایش در امور شخصی خود و فتح و فرج غصّهها و ناگواریهای فردی میباشد. البتّه همین امور شخصی گاهی غصّههای زندگی مادّی و امور عادّی خود است و گاهی دردها و غصّههای معنوی که انسان در دل دارد و خواستار گشایش آن با فرج امام زمان(ع) است. وجود مبارک حضرت مهدی(ع) در توقیع شریفی که به محمّد بن عثمان العمری ارسال داشتند بعد از جواب سؤالات اسحاق بن یعقوب میفرمایند: «برای تعجیل در فرج بسیار دعا کنید که آن فرج خود شماست».۱ در دعای افتتاح نیز میخوانیم: «خداوندا پراکندگی ما را به وسیله او جمع و گسیختگیمان را دور کن و پریشانیها را بدو پیوست کن و کمی مان را به وسیله او زیاد کن و ذلّت ما را به وسیله او تبدیل به عزّت کن و… فقر ما را به وسیله او جبران کن و شکاف و تفرقه ما را به او برطرف کن و سختی ما را به وسیله او آسان کن و…».
۲. انتظار جهت گشایش در امور مؤمنان
دومین مرتبه انتظار، انتظار برای رفع مشکلات از جامعه ایمانی و آحاد مؤمنان و موحّدان است؛ مشکلاتی که از جهت مادّی و معنوی، دینی و دنیایی مؤمنان را محاصره نمود و آنان را در نوعی سرگردانی و بیسامانی قرار داده است. حضرت سجّاد(ع) میفرماید: «زمانی که قائم ما قیام کند، خداوند آفت را از شیعیان ما بزداید و دلهای آنان را چون پارههای آهن (سخت و تزلزلناپذیر) کند و هر مرد آنان را قدرت چهل مرد دهد. آنان فرمانروا و سالار جهان خواهند بود».۲ حضرت باقر(ع) میفرمایند: «هر گاه زمان ما (ظهور ما) فرا رسد و مهدی ما بیاید، شیعه ما از شیر دلیرتر و از سر نیزه برندهتر خواهد بود…»۳ حضرت علی(ع) میفرمایند: «با مهدی ما حجّتها تمام میشود، او پایانبخش امامان، نجاتبخش امّت و منتهای نور است».۴ در دعای افتتاح چنین میخوانیم: «خدایا ما به سوی تو، از دوری پیغمبرمان(ص) و غایب بودن ولیّمان شکایت میکنیم». همچنین در دعای عهد با امام زمان(ع)۵ میخوانیم: «خداوندا با حضور حضرت(ع) این گرفتاری را از این امّت برطرف کن و ظهور او را برای ما نزدیک کن».
مراتب انتظار فرج
مراتب انتظار فرجReviewed by مدیریت پرچم های سیاه شرق on Aug 22Rating:
۳. انتظار در جهت گشایش امور آحاد انسانی
سومین مرتبه انتظار، انتظار برای گشایش در امور جامعه جهانی و همه آحاد و ساکنان زمین است، زیرا ظهور امام عصر(ع) نویدبخش امنیت و عدالت جهانی است و از برکات و آثار آن، همه اهل زمین برخوردار خواهند شد. حضرت باقر(ع) میفرمایند: «زمانی که قائم به پا خیزد، ایمان را به هر دشمن کینهتوزی عرضه میکند، اگر از جان و دل ایمان نیاورد، گردنش زده میشود، یا همچون ذمّیان امروز جزیه میپردازد و به کمر او زنّار میبندد و آنان را از شهرها، به حومهها و روستاها بیرون میکند».
سومین مرتبه انتظار، انتظار برای گشایش در امور جامعه جهانی و همه آحاد و ساکنان زمین است، زیرا ظهور امام عصر(ع) نویدبخش امنیت و عدالت جهانی است و از برکات و آثار آن، همه اهل زمین برخوردار خواهند شد. حضرت باقر(ع) میفرمایند: «زمانی که قائم به پا خیزد، ایمان را به هر دشمن کینهتوزی عرضه میکند، اگر از جان و دل ایمان نیاورد، گردنش زده میشود، یا همچون ذمّیان امروز جزیه میپردازد و به کمر او زنّار میبندد و آنان را از شهرها، به حومهها و روستاها بیرون میکند».
در دعای عهد با امام زمان(ع)۶ میخوانیم: «خداوندا، او را پناهگاه بندگان مظلومت قرار بده…»
چهارمین مرتبه انتظار، انتظار برای گشایش در حیات حیوانات، گیاهان و جمادات است، زیرا با امر فرج در زمین و زمان و عالم نباتات و حیوانات نیز تحوّلات مثبت ایجاد خواهد شد و دامنه ظهور و شعاع نور آن شامل حال آنان نیز میگردد. همچنانکه در عصر غیبت میخوانیم: «ظهر الفساد فی البرّ و البحر بما کسبت أیدی النّاس».
۴. انتظار جهت گشایش امور جامدات، گیاهان و حیوانات
چهارمین مرتبه انتظار، انتظار برای گشایش در حیات حیوانات، گیاهان و جمادات است، زیرا با امر فرج در زمین و زمان و عالم نباتات و حیوانات نیز تحوّلات مثبت ایجاد خواهد شد و دامنه ظهور و شعاع نور آن شامل حال آنان نیز میگردد. همچنانکه در عصر غیبت میخوانیم: «ظهر الفساد فی البرّ و البحر بما کسبت أیدی النّاس».
پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «او زمین را، همچنانکه آکنده از ستم و بیداد شده، از عدل و داد پر میکند. آسمان از ریختن نزولاتش هیچ دریغ نمیورزد و زمین از رویاندن گیاهانش».۷ حضرت علی(ع) فرمودند: «زمانی که قائم ما قیام کند، آسمان نزولات خود را فرو ریزد و زمین گیاهانش را برویاند و کینه و دشمنی از دلهای بندگان رخت بربندد و درندگان و چرندگان با هم بسازند چندان که زنان زیور (زنبیل) به سر، عراق را تا شام میپیمایند و جز بر علف و سبزه گام نمینهند و هیچ درندهای آنها را آشفته و هراسان نمیکند».۸
پیامبر(ص) فرمودند: «قیامت برپا نمیشود تا زمانی که زمین از ستم و دشمنی آکنده شود، آنگاه مردی از خاندان من قیام کند و زمین را، همچنانکه از ظلم و جور آکنده شده از عدل و داد پر کند».۹ در این باره، در دعای عهد۱۰ میخوانیم: «خداوندا، به او سرزمینهایت را آباد کن و بندگان را زندگانی (حقیقی) ببخش».
پنجمن مرتبه انتظار، انتظار جهت گشایش غصّهها و دردهای اولیا و انبیا در گذشته تاریخ و شادمانی و فرج برای آنان است. در دعای ندبه، در همین رابطه، میخوانیم: «کجاست آن کسی که انتقام خون پیامبران و فرزندان آنها را میگیرد».
۵. انتظار جهت گشایش امر انبیا و اولیا
پنجمن مرتبه انتظار، انتظار جهت گشایش غصّهها و دردهای اولیا و انبیا در گذشته تاریخ و شادمانی و فرج برای آنان است. در دعای ندبه، در همین رابطه، میخوانیم: «کجاست آن کسی که انتقام خون پیامبران و فرزندان آنها را میگیرد».
۶. انتظار جهت گشایش در امور آل محمد(ص)
ششمین مرتبه انتظار، انتظار برای گشایش امر پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) و مستضعفان واقعی است، زیرا با ظهور امام عصر(ع) دولت کریمه اهل بیت(ع) تشکیل خواهد شد و بازگشت مجدّد آنان به دنیا با رجعت شروع خواهد گشت؛ به عبارتی فرج امام عصر(ع) فرج آل محمّد(ص) است و موجب شادمانی رسول الله(ص) و اهل بیت(ع) خواهد شد. آری تا ظهور امام زمان(ع) اتّفاق نیفتد، همچنان اهل بیت(ع) در استضعاف و مظلومیّت به سر میبرند.
ششمین مرتبه انتظار، انتظار برای گشایش امر پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) و مستضعفان واقعی است، زیرا با ظهور امام عصر(ع) دولت کریمه اهل بیت(ع) تشکیل خواهد شد و بازگشت مجدّد آنان به دنیا با رجعت شروع خواهد گشت؛ به عبارتی فرج امام عصر(ع) فرج آل محمّد(ص) است و موجب شادمانی رسول الله(ص) و اهل بیت(ع) خواهد شد. آری تا ظهور امام زمان(ع) اتّفاق نیفتد، همچنان اهل بیت(ع) در استضعاف و مظلومیّت به سر میبرند.
مفضّل بن عمر میگوید: از امام صادق(ع) شنیدم که فرمود: «رسول خدا(ص) نظری به علی، حسن و حسین(ع) افکند و گریست و فرمود: شما مستضعفان بعد از وفات من هستید»، مفضّل گوید: عرض کردم یابن رسول الله معنی آن چیست؟ فرمود: «یعنی شما امامان بعد از من هستید، چون خداوند میفرماید: «و میخواهیم بر آنان که درزمین به ضعف کشیده شدهاند، تفضّل نماییم و آنان را پیشوایان و وارثان حکومت حق سازیم». پس این آیه در مورد ما اهل بیت(ع) تا روز قیامت جاری است».۱۱
همچنین در کتاب «غیبت» شیخ طوسی آمده که از امیرالمؤمنین(ع) روایت شده است در مورد قول خداوند متعال: «و نرید أن نمنّ علی الّذین استضعفوا فی الأرض و نجعلهم أئمهً و نجعلهم الوارثین» فرمودند: «ایشان اهل بیت محمّد(ص) هستند که خداوند مهدی آنان را بعد از رنجیدن آنها (استضعاف آنها) میآورد سپس آنان را عزّت میبخشد و دشمنانشان را ذلیل میسازد».۱۲
نیز در دعای ندبه میخوانیم: «کجاست آن کسی که انتقام خون کشته کربلا ـ امام حسین(ع) ـ را بگیرد». یا در دعای عهد با امام زمان(ع) میخوانیم: «خداوندا پیامبرت(ص) و پیروان او را به دیدارش شادمان کن و پس از او به بیچارگی ما رحم کن، خداوندا با حضورش این گرفتاری را از این امّت برطرف کن و…»
در دعای قنوت امام حسن عسکری(ع) آمده است: «بار خدایا، به درستی که حقّ ما پس از تقسیم شدن در دست غاصبان، دست به دست گشت و حکومت ما پس از مشورت به چیره شدن و زورمندی (دشمنان) واقع شد و پس ازآنکه برگزیده امّت بودیم میراث آنها شدیم که وسایل لهو و بازیگری با سهم یتیم و محتاج و بیوه خریداری گردید و اهل ذمّه بر مردم مؤمن حکومت یافتند و فاسقان هر قبیله عهدهدار امور آنان گشتند که نه دفاع کنندهای هست تا آنها را از هلاکت دور سازد و نه سرپرستی که به آنان با دیده مهر بنگرد و نه صاحب مهربانی که جگر تفتیده را از گرسنگی برهاند و آن را سیر کند، پس آنان با خواری در خانه گمشدهای واقع شدهاند و گرفتار فقر و همنشین اندوه و ذلّت میباشند».
۷. انتظار جهت گشایش امور ملکوتیان
هفتمین مرتبه انتظار، انتظار برای گشایش غصّهها و اندوه فرشتگان و ملکوتیان می باشد، زیرا مصائب اولیای الهی و به ویژه مصیبت حضرت سیّدالشهدا(ع) آنان را غمزده و رنجور ساخته و آنان در انتظار گشایش امر هستند. امام باقر(ع) در جواب ابوحمزه ثمالی که از علّت نامگذاری آن حضرت به «قائم» پرسید، فرمودند: «چون جدّم حسین(ع) کشته شد، فرشتگان با گریه و فغان به درگاه خداوند عزّوجلّ فریاد برآوردند که: ای خدا و سرور! آیا از کسی که برگزیده تو و فرزند برگزیده تو و بهتر آفریده تو را میکشد چشم میپوشی؟ خداوند عزّوجل به آنان وحی فرمود که: فرشتگان من آرام گیرید، به عزّت و جلالم سوگند که از آنان انتقام خواهم گرفت گرچه زمانش به طول انجامد. آنگاه خداوند امامان نسل حسین(ع) را به فرشتگان نشان داد و فرشتگان بدان شادمان گشتند. در میان آنان یکی ایستاده بود و نماز میخواند. خداوند فرمود: با این قائم از آنان انتقام میگیرم».
هفتمین مرتبه انتظار، انتظار برای گشایش غصّهها و اندوه فرشتگان و ملکوتیان می باشد، زیرا مصائب اولیای الهی و به ویژه مصیبت حضرت سیّدالشهدا(ع) آنان را غمزده و رنجور ساخته و آنان در انتظار گشایش امر هستند. امام باقر(ع) در جواب ابوحمزه ثمالی که از علّت نامگذاری آن حضرت به «قائم» پرسید، فرمودند: «چون جدّم حسین(ع) کشته شد، فرشتگان با گریه و فغان به درگاه خداوند عزّوجلّ فریاد برآوردند که: ای خدا و سرور! آیا از کسی که برگزیده تو و فرزند برگزیده تو و بهتر آفریده تو را میکشد چشم میپوشی؟ خداوند عزّوجل به آنان وحی فرمود که: فرشتگان من آرام گیرید، به عزّت و جلالم سوگند که از آنان انتقام خواهم گرفت گرچه زمانش به طول انجامد. آنگاه خداوند امامان نسل حسین(ع) را به فرشتگان نشان داد و فرشتگان بدان شادمان گشتند. در میان آنان یکی ایستاده بود و نماز میخواند. خداوند فرمود: با این قائم از آنان انتقام میگیرم».
۸. انتظار جهت گشایش در امور امام زمان(ع)
هشتمین مرتبه انتظار، انتظار ظهور برای گشایش غصّهها و دردهای خود امام زمان(ع) و شادمانی قلب آن بزرگوار است، زیرا قلب امام عصر(ع) در دوران غیبت نقطه مرکزی بزرگترین و عظیمترین مصائب و دردهاست، به طوری که:
۱. در دوران غیبت، حقّ ولایت و حکومت به دست شرورترین انسانها غصب شده، دین و احکام الهی مورد هجوم قرار گرفته و بهترین پیروان ایشان در سختترین شرایط زندگی میکنند.
هشتمین مرتبه انتظار، انتظار ظهور برای گشایش غصّهها و دردهای خود امام زمان(ع) و شادمانی قلب آن بزرگوار است، زیرا قلب امام عصر(ع) در دوران غیبت نقطه مرکزی بزرگترین و عظیمترین مصائب و دردهاست، به طوری که:
۱. در دوران غیبت، حقّ ولایت و حکومت به دست شرورترین انسانها غصب شده، دین و احکام الهی مورد هجوم قرار گرفته و بهترین پیروان ایشان در سختترین شرایط زندگی میکنند.
یکی از علمای اهل معرفت میگوید: اگر از حضرت علی(ع) ۲۱ سال غصب حکومت و ولایت سیاسی شده و ایشان در استضعاف و مشکلات فراوان قرار گرفت، به گونهای که خود فرمودند: «صبر کردم در حالی که در چشمم خار و در گلویم استخوان بود»،۱۳ امام زمان(ع) بیش از ۱۱۰۰ سال است که در این حالت به سر میبرد، او داغدار مصائب همه انبیا و اولیا و از جمله داغدار مصائب مادرشان حضرت زهرا(س) و جدّ بزرگوارشان امام حسین(ع) هستند و داغ اجداد طاهرینشان را به دل دارند.
۲. حقّ ولایت و حکومت خود را غصب شده میبیند.
۳. بیتوجّهی و تاراج ثروتها و حقوق شرعی مانند خمس، فدک و… را شاهد است.
۴. فتنهها، خونریزیها و بیعدالتیها را میبیند.
۵. گناهان و معاصی همه انسانها، از جمله شیعیان، او را آزار میدهد.
۶. از تحریفات دینی، فرقهسازیها و مکاتب انحرافی خبر دارد.
۷. تعطیلی احکام الهی و حدود و قوانین شرعی را شاهد است.
۸. از حال دانشمندان و علمای منحرف و دنیا زده خبردار است.
۹. پیروان و شیعیان خود را بیسرپرست نظاره میکند.
۱۰. پیشرفت کفر و نفاق و سرعت و پیروزیهای ظاهری آنان را میبیند.
۱۱. از عمق شرک و ریاکاری و جریانات ضدّ توحیدی خبر دارد.
۲. حقّ ولایت و حکومت خود را غصب شده میبیند.
۳. بیتوجّهی و تاراج ثروتها و حقوق شرعی مانند خمس، فدک و… را شاهد است.
۴. فتنهها، خونریزیها و بیعدالتیها را میبیند.
۵. گناهان و معاصی همه انسانها، از جمله شیعیان، او را آزار میدهد.
۶. از تحریفات دینی، فرقهسازیها و مکاتب انحرافی خبر دارد.
۷. تعطیلی احکام الهی و حدود و قوانین شرعی را شاهد است.
۸. از حال دانشمندان و علمای منحرف و دنیا زده خبردار است.
۹. پیروان و شیعیان خود را بیسرپرست نظاره میکند.
۱۰. پیشرفت کفر و نفاق و سرعت و پیروزیهای ظاهری آنان را میبیند.
۱۱. از عمق شرک و ریاکاری و جریانات ضدّ توحیدی خبر دارد.
و دهها و صدها اتّفاق و حادثه ناگوار را نظارهگر است که هر یک به تنهایی ایشان را سخت آزرده خاطر میسازد. آری بالاترین حالت انتظار و مقدّسترین و عمیقترین نوع انتظار در خود حضرت وجود دارد، زیرا از علم و اشراف کامل به احوال هستی برخوردار است و روحیه اصلاحگری و عزّتطلبی در روح بلند او موج میزند.
مهدی نیلی پور
ماهنامه موعود شماره ۱۰۲
۱. غیبت طوسی، ص ۲۹۲.
۲. میزان الحکمه، ح ۱۲۴۰.
۳. همان، ح ۱۲۳۲.
۴. همان، ح ۱۱۶۶.
۵. مفاتیح الجنان، ص ۹۰۴.
۶. میزان الحکمه، ح ۱۲۴۸.
۷. مفاتیح الجنان، ص ۹۰۴.
۸. میزان الحکمه، ح ۱۲۴۴.
۹. همان، ح ۱۲۴۱.
۱۰. همان، ح ۱۱۷۰.
۱۱. مفاتیح الجنان، ص ۹۰۴.
۱۲. تفسیر نور الثقلین، ج ۶، ص ۳۱۱.
۱۳. همان، ج ۵، ص ۳۱۱.
۱۴. صحیفه مهدیه، ص ۱۶۳.
۱۵. میزان الحکمه، ح ۱۱۵۸.
۱۶. بحارالانوار، ج ۲۹، ص ۵۱۲.
پینوشتها:
۱. غیبت طوسی، ص ۲۹۲.
۲. میزان الحکمه، ح ۱۲۴۰.
۳. همان، ح ۱۲۳۲.
۴. همان، ح ۱۱۶۶.
۵. مفاتیح الجنان، ص ۹۰۴.
۶. میزان الحکمه، ح ۱۲۴۸.
۷. مفاتیح الجنان، ص ۹۰۴.
۸. میزان الحکمه، ح ۱۲۴۴.
۹. همان، ح ۱۲۴۱.
۱۰. همان، ح ۱۱۷۰.
۱۱. مفاتیح الجنان، ص ۹۰۴.
۱۲. تفسیر نور الثقلین، ج ۶، ص ۳۱۱.
۱۳. همان، ج ۵، ص ۳۱۱.
۱۴. صحیفه مهدیه، ص ۱۶۳.
۱۵. میزان الحکمه، ح ۱۱۵۸.
۱۶. بحارالانوار، ج ۲۹، ص ۵۱۲.