پیشدستى آرام رونده بر شتابزده

پیشدستى آرام رونده بر شتابزدهReviewed by مدیریت پرچم های سیاه شرق on Oct 10Rating:

یک روز در سفرى بر اثر غرور جوانى ، شتابان و تند راه روى کردم ، و شبانگاه خود به پاى کوه بلندى پشته رسیدم ، خسته و کوفته شده بود و دیگر پاهایم نیروى راهپیمایى نداشت ، از پشت سر کاروان ، پیرمردى ناتوان ، آرام آرام مى آمد، به من رسید و گفت : ((براى چه نشسته اى ؟ برخیز و حرکت کن که اینجا جاى خوابیدن نیست .))

گفتم : چگونه راه روم که پایم را یاراى حرکت نیست .

گفت : مگر نشنیده اى که صاحبدلان مى گویند: رفتن و نشستن (با آرامش و کم کم ره سپرده ) بهتر از دویدن و خسته شدن و درمانده گشتن ؟ ))

این که مشتاق منزلى ، مشتاب

پند من کار بند و صبر آموز

اسب تازى دوتگ رود به شتاب

اشتر آهسته مى رود شب و روز

About مدیریت پرچم های سیاه شرق

Check Also

ماجرای شگفت عمل جراحی آیت الله خوانساری

ماجرای شگفت عمل جراحی آیت الله خوانساریReviewed by مدیریت پرچم های سیاه شرق on Mar …