پارسا یعنى وارسته از دلبستگى به دنیا

پارسا یعنى وارسته از دلبستگى به دنیاReviewed by مدیریت پرچم های سیاه شرق on Sep 29Rating:

پادشاهى دچار حادثه خطیرى شد. نذر کرد که اگر در آن حادثه پیروز و موفق گردد. مبلغى پول به پارسایان بدهد. او به مراد رسید و کام دلش بر آمد. وقت آن رسید که به نذرش وفا کند، کیسه پولى را به یکى از غلامان داد تا آن را در تامین مخارج زندگى پارسایان به مصرف برساند. آن غلام که خردمندى هوشیار بود هر روز به جستجو براى یافتن زاهد مى پرداخت و شب نزد شاه آمده و کیسه پول را نزدش مى نهاد و مى گفت : ((هرچه جستجو کردم زاهد و پارسایى نیافتم .))

شاه گفت : ((این چه حرفى است که مى زنى ، طبق اطاعى که دارم چهارصد زاهد و پارسا در کشور وجود دارد.))

غلام هوشیار گفت : ((اعلیحضرتا! آنکه پارسا است ، پول ما را نمى پذیرد، و آن کس که مى پذیرد پارسا نیست . ))

شاه خندید و به همنشینانش گفت : ((به همان اندازه که من به پارسایان حق پرست ارادت دارم ، این غلام گستاخ با آنها دشمنى دارد، ولى حق با غلام است .))

(که آن کس که در بند پول است زاهد نیست .)

زاهد که درم گرفت و دینار

زاهدتر از او یکى به دست آر

About مدیریت پرچم های سیاه شرق

Check Also

زن زشت رو و همسر نابینا

دانشمندى دخترى داشت که بسيار بدقيافه بود، به سن ازدواج رسيده بود، با اينکه جهيزيه فراوان داشت ، کسى مايل نبود با او ازدواج کند.