ناتوانى پیرمرد در ازدواج با زن جوان

ناتوانى پیرمرد در ازدواج با زن جوانReviewed by مدیریت پرچم های سیاه شرق on Oct 13Rating:

شنیدم پیر کهنسالى در آن سن و سال پیرى مى خواست با زنى ازدواج کند، از یک دختر زیباروى که گوهر نام داشت خواستگارى کرد، دخترى که صندوقچه گوهرش از دیده مردم پنهان بود. طبق مراسم عروسى ، داماد به دیدار عروس رفت و به مزاح و خوش طبعى پرداخت ، ولى پیر از آمیزش ‍ ناتوان بود .

پیرمرد، نزد دوستان شکوه کرد و حجت خواست که خانه و کاشانه مرا، این زن گستاخ و بى شرم ، یکباره غارت کرد. بین زن و شوهر، ستیز و جنگ آغاز شد، که کار به شهربانى و حضور قاضى کشیده شد، ولى سعدى در این باره (قضاوتهایى کرد و ) گفت :

پس از خلافت و شنعت گناه دختر نیست

تو را که دست بلرزد، گهر چه

About مدیریت پرچم های سیاه شرق

Check Also

ماجرای شگفت عمل جراحی آیت الله خوانساری

ماجرای شگفت عمل جراحی آیت الله خوانساریReviewed by مدیریت پرچم های سیاه شرق on Mar …