شکر به خاطر گناه نکردن ، نه به خاطر مصیبت

شکر به خاطر گناه نکردن ، نه به خاطر مصیبتReviewed by مدیریت پرچم های سیاه شرق on Sep 29Rating:

مرد پارسایى را در کنار دریا دیدم ، گویى پلنگ به او حمله کرده بود، زخمى جانکاه در بدنش بود و هرچه مداوا مى نمود بهبود نمى یافت . مدتها به این درد مبتلا بود و بر اثر آن رنجور شده بود. در عین حال شب و روز شکر خدا مى کرد، از او پرسیدند: ((خدا را به خاطر چه نعمتى شکر مى کنى ؟ )) در پاسخ گفت : ((شکر به خاطر آنکه خداوند مرا به مصیبتى گرفتار کرد، نه به معصیتى .))

اگر مرا زار به کشتن دهد آن یار عزیز

تا نگویى که در آن دم ، غم جانم باشد

گویم از بنده مسکین چه گنه صادر شد

کو دل آزرده شد از من غم آنم باشد

About مدیریت پرچم های سیاه شرق

Check Also

زن زشت رو و همسر نابینا

دانشمندى دخترى داشت که بسيار بدقيافه بود، به سن ازدواج رسيده بود، با اينکه جهيزيه فراوان داشت ، کسى مايل نبود با او ازدواج کند.