کز تحمل ستوده شد بختى
تا شود جسم فربهى لاغر
لاغرى مرده باشد از سختى
ساربان گفت : ((اى برادر! حرم در پیش است و حرامى در پس . اگر رفتى ، بردى و گر خفتى مردى . )) (یعنى : برادرم ! کعبه در پیش روى است و رهزن در پشت سر، اگر به راه ادامه دادى به نتیجه مى رسى و اگر بخوابى بر اثر گزند رهزن نابکار مى میرى .)
خوش است زیر مغیلان به راه بادیه خفت
شب رحیل ، ولى ترک جان بباید گفت
(کنایه از اینکه باید ره پیمود و تلاش کرد، چرا که انسان در غیر این صورت گرفتار خطر نابودى مى شود.)