نقد فیلم Venom (ونوم)

نقد فیلم Venom (ونوم)Reviewed by محمدرضا on Oct 10Rating: ۵.۰نقد فیلم Venom (ونوم)نقد فیلم Venom (ونوم) «ونوم» آخرین مورد از تلاش‌های ممتد شرکت «سونی پیکچرز» در دادن فرصتی جداگانه به شخصیت منفی اصلی

User Rating: Be the first one !

نقد فیلم Venom (ونوم)

«ونوم» آخرین مورد از تلاش‌های ممتد شرکت «سونی پیکچرز» در دادن فرصتی جداگانه به شخصیت منفی اصلی

«مرد عنکبوتی» یعنی «ونوم» برای حضور در فیلمی مستقل است. «ونوم» که به صورت مساوی تحت تاثیر کامیک‌

هابوک‌ها و فیلم‌های «ددپول»(Deadpool) بوده است، به طرز عجیبی از دیگر فیلم‌های ابرقهرمانی خوب امسال

یعنی «پلنگ سیاه»(Black Panther) و «انتقام‌جویان: جنگ ابدیت»(Avengers: Infinity War) کیفیت پایین‌تری دارد.

فیلم با مدت زمان کم و لحن طنزگونه‌ش شبیه به یک کپی دست‌دوم است تا تلاشی معقول برای شروع یک

فرنچایز جدید از شخصیت دکتر جکیل و مستر هایدگونه‌ی ما باشد. لحظات موفق «ونوم» را می‌توان لحظات

کمدی اثر دانست نه لحظاتی که فیلم یک اکشن ماجراجویی است.

آخرین باری که «ونوم» را دیدیم، در «مردعنکبوتی ۳» آقای «سم ریمی» بود که در

گرد و خاک پس از مبارزاتش با مردعنکبوتی در حال ناپدیدشدن بود. حدود ۱۱ سال

برای این شروع مجدد طول کشید تا ساخته شود و بازیگر آن «ونوم» یعنی «توپر

گریس» توسط «تام هاردی»‌ای جایگزین شده است که قبلا نقش «بین» در «شوالیه‌

ی تاریکی برمی‌خیزد»(The Dark Knight Rises) را بازی کرده بود. «هاردی» نقش

خبرنگار صحنه‌های جرم، «ادی بروک» را می‌پذیرد که به تازگی از نیویورک به سن‌

فرانسیسکو منتقل شده است (اگرچه فیلم ارجاعات زیادی به مردعنکبوتی ندارد

اما هنگامی که لفظ «کریپتونایت» در اثر به کار برده می‌شود شاهد ارجاعی به

سوپرمن هستیم که احتمالا برای اولین بار است که در فیلمی ساخته‌ی مارول

شاهد ارجاع به آثار دی‌سی هستیم). «تام هاردی» با بهترین آثاری که از او دیده‌

ایم فاصله‌ی بسیار زیادی دارد اما به هر صورت ‌کم‌عمق بودن نقش‌آفرینی او را به

دلایلی می‌شود نادیده گرفت.

کارگردان این اثر یعنی «روبن فلچر»[که کارگردان فیلم «زامبی‌لند»(Zombieland) از ابتدا قصد داشت که فیلم را به‌گونه‌ای بسازد که مناسب رده‌بندی سنی R باشد که منطقی هم بود چرا که «ونوم» فیلمی درباره‌ی یک ضدقهرمان تاریک است که سر مردم را می‌خورد. «سونی» که احتمال یک کراس-اور با دنیای سینمایی مارول در آینده را می‌داد تصمیم گرفت که این فیلم را با رده‌بندی سنی PG-13 بسازد. بدین منظور، این شرکت مجبور شد تا صحنه‌های زیادی را از فیلم را کم کند و صحنه‌های زیادی را با یکدیگر ادغام کند تا مفاهیمی را بدون نشان دادن به بیننده القا کند. این مسئله کمی ناصادق‌بودن به این اثر اضافه می‌کند اما این تنها مشکل «ونوم» در ظاهر و لحنش نیست. فیلم سطحی و جلف است و جلوه‌های ویژه‌ش نیز به شدت غیرقابل‌باور اند(«ونوم» بیشتر شبیه به یک دلقک سیرک است تا یک هیولای ترسناک). مدت‌زمان کوتاه اثر که مشخصا نتیجه‌ی یک تدوین بد است نه تنها باعث تشکیل حفره‌های در داستان می‌شود بلکه انتظار ما از وقوع صحنه‌های حماسی را نیز از بین می‌برد. «ونوم» بیشتر شبیه یک اضافه می‌ماند؛ یک ایده‌ی امیدوارکننده که جایی در میان کار به بیراهه رفته است. بله، فیلم برای کمی خندیدن جالب است؛ فکرهای این موجود فضایی که ما آن‌ها را می‌شنویم با جملات بامزه‌ی یک خطی بیان می‌شوند و در لحظاتی نیز شاهد صحنه‌های کمدی‌وار غیرقابل‌انتظاری هستیم که علی‌رغم همه چیز بسیار لذتبخش اند.

فیلم چیزی حدود نیم ساعت ابتدایی خود(که یک سوم از زمان ۱٫۵ ‌ساعته‌ی کل فیلم است) را صرف شکل دادن فرم و ظاهر خود می‌کند و بازیگران را در جای خود قرار می‌دهد. «ادی» به عنوان شخصیت اصلی، روزنامه‌نگاری است که در یک مورد از داستان‌های روزنامه‌نگاری بیش از حد به پیش می‌رود. «کارلتون دریک»(با بازی ریز احمد) همان لکس لوثر است که در راستای انجام‌دادن آزمایش‌های علمی‌ش به هیچ‌گونه اخلاقیاتی پایبند نیست. «ادی» نامزدی نیز دارد، «اَن وینگ» فداکار(با بازی میشل ویلیامز) که بعد از اینکه ادی باعث اخراج شدن او می‌شود از وی جدا می‌شود. در نهایت نیز «ونوم» را داریم، موجودی بیگانه که به زمین آمده است و در آزمایشگاه «دریک» گیر افتاده است تا اینکه یکی از زیردستان این ابرمیلیاردر از قضیه بو می‌برد و «ادی» را مخفیانه به داخل آزمایشگاه می‌فرستد تا از ماجرا سر در بیاورد. قضیه از کنترل خارج می‌شود، «ادی» بیش از حد به موجود بیگانه نزدیک می‌شود، همزیستی اتفاق می‌افتد و نهایتا، «ونوم» زاده می‌شود.

نکته‌ای که می‌توان به آن اشاره کرد، وجود یک تعامل «دکتر جکیل و مستر هاید» گونه بین «ونوم» و «ادی» است. ادی انسانی جدی است و «ونوم» حالت کمدی گونه دارد که همگی در ذهن ادی اتفاق می‌افتند. اگرچه فیلم‌سازان فکر کرده اند که همین هم حتی کافی نیست و گاها به «ونوم» وجود مستقل از «ادی» نیز اعطا کرده اند. لحظاتی نیز وجود دارند که او کاملاً کنترل را به دست می‌گیرد(که نوعی لباس برای انسان کوچک‌تر ایجاد میکند) که باعث می‌شود ما تعجب کنیم آن همه ماده‌ی اضافی‌تر از کجا آمده بودند. اکثر صحنه‌های اکشن فیلم عادی و پر از جلوه‌های ویژه هستند همانطور که صحنه‌ی پایانی نیز تماما جلوه‌های ویژه است(این مسئله اسپویلر نیست چرا که همه می‌دانند چه اتفاقی در پایان قرار است بیفتد) و کمی هم ضد اوج گرفتن فیلم است چرا که عملا انیمیشن است.

اگرچه «ونوم» فراموش‌شدنی و خیلی ساده است، اما فیلم به هیچ‌وجه شایسته‌ی تمسخر و تحقیر نیست. فیلم به سرعت پایان می‌یابد تا آن آستانه‌ی درد را رد نکند و به حدی لحظات سرگرم‌کننده (که همگی عمدا هستند) دارد که حواس شما را از لحظات بد دور کند. تنها مشکل فیلم این است که یک فیلم ابرقهرمانی خوب نیست! اگر به خوبی انجام شده بود، «ونوم» می‌توانست که تبدیل به شخصیتی پیچیده و جذاب شود. حال که اشتباه انجام شده با نتیجه‌ش طرف هستیم؛ یک موجود کارتونی که تنها می‌تواند غرایز طبیعی‌ش را بر روی انسان‌های بد آزاد کند.

در میانه‌ی تیتراژ صحنه‌‌ای را می‌بینیم که مشخص می‌کند فرنچایز احتمالی «ونوم» به کدام سو خواهد رفت. اما آیا به آن سو می‌رود؟ گفتن این مسئله سخت است( عملکرد فیلم در گیشه بی‌شک تاثیرگذار خواهد بود) اما چیز زیادی در اولین نسخه‌ی اثر وجود نداشته است که من را برای یک اثر بعدی هیجان‌زده نگه دارد. هیچ ایرادی به فیلم‌های ابرقهرمانی‌ای که خارج از دنیای سینمایی مارول ساخته می‌شوند وارد نیست اما همگان دوست دارند که فیلم‌سازان آثاری که کمتر سطحی باشند و به صورت کلی رضایت مخاطبان را به همراه داشته باشند روی بیاورند.

About writer

Check Also

ماتریکس 2021

نقدی بر «رستاخیزهای ماتریکس» :خانم واچوفسکی؛ کاش یک ماتریکس را برای ما باقی می‌گذاشتید!

نقدی بر «رستاخیزهای ماتریکس» :خانم واچوفسکی؛ کاش یک ماتریکس را برای ما باقی می‌گذاشتید! از …