نقد و بررسی فیلم The Revenant (از گور برخاسته)

نقد و بررسی فیلم The Revenant (از گور برخاسته)Reviewed by محمدرضا on Aug 28Rating: ۵.۰نقد و بررسی فیلم از گور برخاستهنقد و بررسی فیلم از گور برخاسته «از گور برخاسته»(The Revenant) ، اولین فیلم الخاندرو گونزالز ایناریتو بعد از فیلم اسکاری «مرد پرندهای»( Birdman)

User Rating: Be the first one !

نقد و بررسی فیلم The Revenant (از گور برخاسته)

«از گور برخاسته»(The Revenant) ، اولین فیلم الخاندرو گونزالز ایناریتو بعد از فیلم اسکاری «مرد پرندهای»( Birdman)

، چیزی بین کارهای ترنس مالیک و سام پکینپا است. همان قدر که ترکیب این دو فیلم ممکن است جالب به نظر برسد، حاصل کار جواب داده و گاهی اوقات اثری شگرف بر جای گذاشته است. در سالی که در آن بیش از پنج فیلم به تقابل انسان با طبیعت و بقای انسان پرداختهاند [«مریخی»( The Martian)، «اورست»(Everest)، «در دل دریا»( In the Heart of the Sea) و «پیاده روی در جنگل»( A Walk in the Woods)]، «ازگور برخاسته» تا به امروز بیرحمترین، چالش انگیزترین و شگفت انگیزترین آنها است.

«از گور برخاسته» برگرفته از رمان مایکل پانک است که آن نیز به نوبه خود یک برداشت داستانی از زندگی مرزنشی افسانهای، هیو گلاس (لئوناردو دی کاپریو)، مردی که از حمله خرس زنده ماند و به سختی آسیب دید، بیش از ۲۰۰ مایل در دنیای وحشی سال ۱۸۲۳ سفر کرد تا نجات پیدا کرد، است. فیلمنامه (که با همکاری ایناریتو و مارک ال اسمیت نوشته شده است)، با استفاده از ماتریال کتاب، سفر گلاس را، چه جسمی و چه عاطفی، از طریق اضافه کردن یک پسر پاونی، هاوک (فارست گولاک)، و دلیلی ملموستر برای انتقام گرفتن از مردانی که او را رها کردهاند، جان فیتزجرالد (تام هاردی) و جیم بریجر (ویل پولتر)، تقویت کرده است.

«از گور برخاسته» گاهی اوقات به مدد فیلمبرداری فوق العاده امانوئل لوبزکی، که سرزمینی منجمد و زمستانی را به سرزمینی ممنوعه و زیبا بدل کرده است، رویا گونه میشود. فیلم با نماهای زمینی به روی آسمان از لابه لای درختان زیباتر شده و صحنههای ممتد زیادی از این دست در فیلم وجود دارد (هر چند قابل مقایسه با فیلمبرداری تک شاتی «مرد پرندهای»، که دومین اسکال متوالی را برای لوبزکی به ارمغان آورد، نیستند). مقایسه این اثر با مالیک تصادفی نیست؛ لوبزکی فیلمبردار پنج فیلم اخیر مالیک از «دنیای جدید»( The New World) به بعد بوده است.

راضی کردن این بازیگران و عوامل با بی میلی از نوع جیمز کامرونی توسط ایناریتو الحق کار بسیار دشواری بوده است. (دی کاپریو، که در فیلم تایتانیک جیمز کامرون بازی کرده است، ظاهراً علاقهای به انجام برخی کارهایی که ایناریتو از وی میخواسته نداشته است). فیلم در لوکیشنی در یک آب و هوای سرد با استفاده از نور طبیعی (نه صحنههای استودیویی با شرایط زمستانی شبیه سازی شده کامپیوتری) فیلمبرداری شده است. رئالیسم روی پرده را میتوان در سالن سینما حس کرد. مقاومت در برابر ضرورت پوشیدن کت و چمباتمه زدن روی صندلی تقریباً غیر ممکن است.

واژه revenant به جسد زنده شدهای اشاره دارد که از مرگ برگشته است تا به زندگی سر بزند. این توصیفِ درخوری برای فیلم است. کاراکتر اول فیلم، گلاس، بعد از ناقص ماندن عملیات جمع کردن خز عده ای مسیریاب توسط جنگجوهای آریکارا، آنها را به سوی جای امنی هدایت میکند، که مورد هجوم خرسی قرار میگیرد و تا یک قدمی مرگ پیش میرود. گرچه گلاس موفق به کشتن خرس گریزلی میشود، اما از نظر سایر اعضای گروه زخمهای مهلکی برداشته است. فرمانده، اندرو هنری [دامنال گلیسون، که به مراتب نقش کوچکتری نسبت به «نیرو برمی خیزد»( The Force Awakens) اینجا دارد]، تصمیم میگیرد که به راه خود ادامه دهد اما سه نفر را باقی میگذارد تا از گلاس مادامی که زنده است مراقبت کنند (و وقتی مُرد دفنش کنند). این سه نفر پسر دورگهی پاونی گلاس، هاوک؛ جیم بریجر جوان و اثرپذیر؛ و جان فیتزجرالد بدبین هستند.

مدت کوتاهی بعد از دور شدن گروه، فیتزجرالد تصمیم میگیرد که بهترین راه حل برای همه این است که گلاس را از این بدبختی راحت کنند. وقتی که هاوک اعتراض میکند، فیتزجرالد او را با خنجر میکشد و بعد گلاس را زنده به گور میکند. او و بریجز محل را ترک میکنند اما گلاس میتواند از گور بیرون بیاید، داغ روی زخمهای عمیق خود بگذارد، پای شکستهاش را مداوا کند و مسیر طولانی به سمت سرزمینهای متمدن را در پیش بگیرد. این سفر تقریباً نیمی از ۱۵۰ و چند دقیقه زمان فیلم را در برمیگیرد و خام ترین و ابتدایی ترین بازی دی کاپریو از زمان بازیگریاش را نمایش میدهد. این نقش برای بازیگری که اعتبارش به خاطر پولساز بودنش در گیشه است هیچ چیز جذاب یا شیفته کنندهای وجود ندارد.

در فیلمی که پر است از لحظات بیقرار کننده و به یاد ماندنی، ناراحت کنندهترین صحنه میتواند صحنه حمله خرس باشد. «ازگوربرخاسته» که بدون کاتهای پیاپی نمایش داده میشود نمایی واقعی از آنچه ممکن است هنگام رو در رو شدن انسان با یک خرس مادر عظیم الجثه که میخواهد از تولههایش محافظت کند رخ دهد را نشان میدهد. این صحنه خونین و بیرحمانه است و برای برخی بینندهها ممکن است غیرقابل تحمل باشد. هشدار به افرادی که میخواهند «از گور برخاسته» را ببینند: این سکانس نه به بیننده و نه به بازیگر رحم نمی کند.

ایناریتو لحن محزونی را انتخاب کرده است. فیلمهای انتقامی اغلب

توسط هیجان و پیش بینی پیش میروند. اما هیچ یک اینجا چندان

مشهود نیستند. «از گوربرخاسته» فیلمی آهستهتر و جدیتر است.

به لحاظ فنی، «از گوربرخاسته»، یک وسترن است اما مانند اکثر

فیلمهای اخیر این ژانر میتوان آن را یک وسترن «تجدید نظر خواه»

در نظر گرفت چون در آن از کابویها و سرخ پوستهای کلیشهای

خبری نیست و بیشتر در آن تفسیرهای متعادلی بر اساس طبیعت

انسان دیده میشود. یعنی برخی از بومیان آمریکایی جنگ طلب و

تشنه خون تصویر شدهاند و برخی دیگر به کمک گلاس میآیند. از

سوی دیگر، هِنری مفید و سمپاتیک است در حالی که فیتزجرالد

شخصیت منفی اصلی فیلم است.

«از گور برخاسته» نوعی تجربه است- نگاهی احساسیتر و ویران

کننده به یک زنده ماندن ظاهراً غیرممکن در مقایسه با حتی «مریخی»

(هر چند میتوانم ثابت کنم که مریخی فیلم بهتری است). شاید چیزی

که در این فیلم تاثیرگذارتر است میزان متفاوت بودن آن با «مرد پرنده

ای»- چیزی که نشان میدهد ایناریتو هنوز با خودش و بازیگرانش در

چالش است- باشد. «از گور برخاسته» فیلم مناسبی برای همه نیست

– خواسته آن از بینندهاش فراتر از فیلمهای متوسط است- اما برای افرادی

که موضوع فیلم برایشان مهم است، این فیلم در میان به یاد ماندنی

ترین آثار سال ۲۰۱۵ خواهد بود.

About writer

Check Also

ماتریکس 2021

نقدی بر «رستاخیزهای ماتریکس» :خانم واچوفسکی؛ کاش یک ماتریکس را برای ما باقی می‌گذاشتید!

نقدی بر «رستاخیزهای ماتریکس» :خانم واچوفسکی؛ کاش یک ماتریکس را برای ما باقی می‌گذاشتید! از …