نقد و بررسی فیلم The Other Woman (زنِ دیگر)

نقد و بررسی فیلم The Other Woman (زنِ دیگر)Reviewed by محمدرضا on Jul 11Rating: ۵.۰نقد و بررسی فیلم The Other Woman (زنِ دیگر)یعنی کار «نیک کاساوتس» کارگردان این فیلم، به اینجا کشیده است؟ او که پسر فیلمساز تحسین شده و تابوشکنی چون «جان کاساوتس» است، در بیشتر طول عمر حرفه ای خود در حلقه های فیلمسازی مستقل در حال فعالیت بوده و فیلم های خوبی هم در این روند ساخته است:

User Rating: Be the first one !

نقد و بررسی فیلم The Other Woman (زنِ دیگر)

یعنی کار «نیک کاساوتس» کارگردان این فیلم، به اینجا کشیده است؟

او که پسر فیلمساز تحسین شده و تابوشکنی چون «جان کاساوتس» است،

در بیشتر طول عمر حرفه ای خود در حلقه های فیلمسازی مستقل در حال فعالیت

بوده و فیلم های خوبی هم در این روند ساخته است:

«ستارگان را رها کن/ Unhook the Stars»، «آلفا داگ/Alpha Dog» و «پرستار خواهرم/My Sister’s Keeper». چه قدر تنزل آمیز است که او را در رأس به اصطلاح کمدی ای این چنین پریشان، بی مزه و دچار درگیری وسواس گونه با مسائل مربوط به بلع و دفع ببینیم. «زنِ دیگر/ The Other Woman» فیلمی است که به کند ذهنی مخاطبینش تکیه می کند و اعتقاد دارد طنز بچگانه و ابتدایی بهترین نوع آن است. فیلم چندین موقعیت را که دارای پتانسیل شوخی های تند و تیز هستند نادیده می گیرد تا پیش پا افتاده ترین و مبتذل ترین داستان ممکن را تعریف کند، و این کار را هم به بدی انجام می دهد. کاساوتس تنها کسی نیست که در تولید این محصول بد ساخت مسئول است اما به عنوان کارگردان، بخش عمده ی تقصیر متوجه اوست.

استودیوی سازنده ی فیلم می خواست ما باور کنیم «زنِ دیگر» فیلمی درباره ی «قدرت دادن به جنس زن» است. با اینحال تنها چیزی که فیلم به بینندگان اطلاع می دهد این است که کمدی هایی که شخصیت های اصلی شان زن هستند هم می توانند به اندازه ی آنهایی که شخصیت اصلی مرد دارند، توهین کننده و آزار دهنده باشند. با وجود اینکه اصلاً از فیلم هایی مانند «ساقدوش ها/Bridesmaids » و «زن مجرد/Bachelorette» خوشم نمی آید، باید بگویم حداقل آنها این شهامت را داشتند که از آلوده شدن ظاهر آراسته ی خود باکی نداشته باشند و در میان طنز و شوخی های غیرمؤدبانه ولی خنده آور جست و خیز کنند. «زنِ دیگر» با درجه ی PG-13 اکران می شود اما از پیش معلوم است که این درجه را با لکه دار کردن آبروی خود به دست آورده است و این به آن معناست که خود سانسوری به شکل هایی عذاب آور در سرتاسر فیلم دیده خواهد شد. فیلم در مرز درجه بندی R پاورچین پاورچین قدم برمی دارد و شیطنت می کند اما کاملاً مواظب است که از آن مرز رد نشود.

فیلمنامه که توسط «ملیسا استک» (این اولین فیلمنامه بلند اوست) نوشته شده است، نمی تواند مشخص کند که می خواهد خنده دار باشد و یا جدی و مانند اغلب فیلم هایی با این معضل، در آخر نه این است و نه آن دیگری. اینکه شخصیت منفی اصلی فیلم، که در بیشتر طول فیلم عاقل تصویر شده است، در سکانس پایانی تبدیل به دیوانه ای می شود که از دهانش کف بیرون می زند، کمکی برای نجات دادن فیلم نمی کند. در یک فیلم کاملاً کمدی می توانستیم از مسئله ی “ثبات شخصیتی” صرفنظر کنیم اما «زنِ دیگر» می خواهد عناصری از ملودرام را هم در خود داشته باشد: رنجی که همسر تجربه می کند و حس عجیب خواهرانگی که میان زن ها رشد می کند.

با اینحال اگر میزان خنده ها به اندازه ی کافی باشد میتوان بد بودن عنصر درام را به فیلم بخشید. با وجودی که کمدی مفهومی ذهنی است،‌ «زنِ دیگر» در مقایسه با فیلم هایی با گروه مخاطب هدف گیری یکسان (مانند «خماری/Hangover») از نشاط و شوخ طبعی بسیار کمتری برخوردار است. فیلم به شدت به شوخی های چندش آور، نظیر آنچه به مذاق پسربچه های هشت ساله خوش می آید، وابسته است. در صحنه ای یکی از شخصیت ها در کیف دستی اش استفراغ می کند. در یک صحنه ی دیگر سگی کف آشپزخانه خرابکاری می کند. بعد سکانس رنج آوری است که در آن یک شخصیت که توسط دیگران مقدار زیادی داروی مسهل به او خورانده شده، زمان طولانی و پرمشقتی را در دستشویی معطل می ماند. گفتن این چیزها به این معنی نیست که هیچ مورد خنده داری در «زنِ دیگر» پیدا نمی شود. صحنه ای که به سبک فیلم های «مأموریت غیرممکن/Mission Impossible» ساخته شده است جالب است و دیالوگ های یک خطی هوشمندانه و نغزی در فیلم وجود دارند اما این ها مانند یک سوزن در انبار کاه هستند و متأسفانه انبار کاه هم تازگی کود داده شده است!

طرح اصلی «زنِ دیگر» به فیلم بی معنی «دنبال کردن پاپی/ Chasing Papi» محصول سال ۲۰۰۳ شبیه است. فیلم با حال و هوا و ضرباهنگ یک کمدی رمانتیک معمولی آغاز می شود و یک تاجر ثروتمند و خوش قیافه به نام مارک (نیکولای کاستر، بازیگر نقش جیمی لنیستر در مجموعه ی «بازی تاج و تخت/Game of Thrones») به وکیل سنگدلی به نام کارلی (کمرون دیاز، که کاملاً به شکل زن های عوضی و بی رحم ظاهر شده) اظهار عشق می کند. او آنقدر جذابیت به خرج می دهد که واقعی بودن آن بعید به نظر می رسد و بالأخره به آسانی سد دفاعی زن را می شکند.زمانی که کارلی برای غافلگیر کردن او به خانه اش می رود،‌ حقیقت را می فهمد: مارک متأهل است. بعد از چند برخورد عجیب و طرح ریزی شده بین کارلی و همسر مارک، کیت (لزلی مان، که نسخه ای از همان شخصیتی را بازی می کند که در تک تک فیلم های «جاد آپاتوف» ارائه داده است) دوستی ای عجیب و غیر محتمل برقرار می شود. بعد آنها متوجه می شوند که پای زن دیگری هم در میان است: زن زیبا و برجسته ای به نام آمبر (کیت آپن، که اصلاً بازی بلد نیست و البته این موضوع

اهمیت چندانی هم ندارد). در نهایت سه زن دست به یکی

می کنند و نقشه ای برای انتفام گرفتن طرح می ریزند.

در واقع وقتی نقشه ی زن ها که شامل داروهای مسهل،

استروژن (هورمونی زنانه و دلیل بروز صفات زنانه) و یک

محصول موبر می شود، پیش می رود، «زنِ دیگر» نشانه هایی

از تبدیل شدن به فیلمی لذت بخش را به نمایش می گذارد

اما این توهم عمر کوتاهی دارد. صحنه ی ناخوشایند مربوط

به دستشویی تمامی جوانه های حس کمدی را که تازه سر

برآورده اند در نطفه خفه می کند. پایان بندی فیلم خراب شده

است و نقطه ی اوج “فوق العاده” ی آن به شدت سر هم

بندی شده است. احتمالاً چون در این صحنه جلوه های ویژه

ی پر زحمتی به کار برده شده است، امکان تکرار آن برداشت

وجود نداشته و چیزی درهم و برهم و ناشایست نصیب ما

شده است. متأسفانه این صفات نه فقط مختص پایان بندی

فیلم، که برای توصیف کلیت آن هم مناسبند. هالیوود اخیراً

کشف کرده است که بین گروه مخاطبان مجموعه فیلم های

« See*x and the City» بازاری برای ارائه ی فیلم های جدید

وجود دارد. قالب کردن فیلم هایی با این کیفیت به آن گروه

مخاطبان راه بسیار خوبی برای از بین بردن این بازار است.

About Mrezangi

Check Also

ماتریکس 2021

نقدی بر «رستاخیزهای ماتریکس» :خانم واچوفسکی؛ کاش یک ماتریکس را برای ما باقی می‌گذاشتید!

نقدی بر «رستاخیزهای ماتریکس» :خانم واچوفسکی؛ کاش یک ماتریکس را برای ما باقی می‌گذاشتید! از …