نقد و بررسی فیلم The Hateful Eight (هشت نفرت انگیز)

نقد و بررسی فیلم The Hateful Eight (هشت نفرت انگیز)Reviewed by محمدرضا on Aug 28Rating: ۵.۰نقد و بررسی فیلم هشت نفرت انگیزنقد و بررسی فیلم هشت نفرت انگیز تقدیر و تحسین‌ها از فیلم «هشت نفرت انگیز»(The Hateful Eight) با افتخار این فیلم را به عنوان «هشتمین فیلم»

User Rating: Be the first one !

نقد و بررسی فیلم The Hateful Eight (هشت نفرت انگیز)

تقدیر و تحسین‌ها از فیلم «هشت نفرت انگیز»(The Hateful Eight) با افتخار این فیلم را به عنوان «هشتمین فیلم»

کوئنتین تارانتینوی نویسنده و کارگردان معرفی می‌کنند. از زمان غافلگیر کردن دنیا با نخستین فیلم قدرتمند خود، «سگ‌های انباری»(Reservoir Dogs) ، حدود ۲۳ سال قبل، تاکنون تارانتینو بر اساس برنامه ریزی‌ها خود فعالیت کرده است و هرگز سعی نکرده با تولید سریع فیلم‌های پشت سرهم نام خود را بر سر زبان‌ها بیندازد. در نتیجه تا به الآن یک فیلم الکی و بی مصرف نساخته است. حتی کم فروغ ترین کارهایش (مانند بیل را بکش ۱ و ۲) حداقل جالب بوده‌اند. از میان کارگردان‌هایی که امروز فعال هستند، شاید فقط اسکورسیزی و نولان را بتوان به ثبات رویه‌ی او دانست.

البته، تارانتینو برای همه افراد جذاب نیست و وقتی که کارهایش را در نظر می‌گیریم، این امر به خوبی مشخص می‌شود. فیلم‌های تارانتینو دارای درجه hard-R هستند: و کلمات رکیک و خشونت گرافیکی در آن‌ها موج می‌زنند. افرادی که نمی‌توانند چنین چیزهایی را تحمل کنند قطعاً همچون هفت فیلم سینمایی قبلی او قادر به تماشای «هشت نفرت انگیز» نیز نخواهند بود. با این حال، برای هر فرد دیگری این یک فیلم هیجانی پر جنب و جوش، پر از پیچش‌های استادانه، دیالوگ‌های درگیر کننده و یک داستان به شدت سرگرم کننده هستند که باعث می‌شوند سه ساعت فیلم در لحظه ای برایشان به پایان برسد. بهترین فیلم سال؟ بله.

«هشت نفرت انگیز» ادای دینی است به وسترن‌های دهه ۱۹۶۰ میلادی. این فیلم که با دوربین ۷۰ میلی‌متری به‌همراه یک موسیقی ارکسترایی از انیو موریکونه، یک پیش درآمد کامل و یک تنفس ساخته شده است، ساختاری شبیه به برخی از بزرگ‌ترین فیلم‌های استودیویی اواسط قرن بیستم دارد. با این حال شباهت‌ها به همین جا ختم می‌شوند، چون محتوای «هشت نفرت انگیز» برای فیلم‌هایی که در طول این دوره ساخته شده‌اند بیش از حد سنگین است؛ حتی در مقایسه با زمانی که کدهای سانسوری[۱]در آن دوره کنار گذاشته شده بود. به رسم تارانتینو فیلم در خون، کثافت، خشونت و بی حرمتی غوطه ور است. این فیلم قشنگی نیست اما به طرز وحشتناکی سرگرم کننده است. شوخی‌های رکیک در فیلم الا ماشاالله زیاد است- به قدری زیاد که برخی منتقدان که در مراسم مختلف جایزه می‌دهند این را یک کمدی تصور می‌کنند. من نمی‌خواهم تا بدانجا پیش بروم اما در فیلم صحنه‌هایی وجود دارند که علیرغم جدی بودن تارانتینو دارد شوخی می‌کند.

«هشت نفرت انگیز» به شش فصل تقسیم می‌شود. فیلم با دیدار دو جایزه بگیر معروف اواخر قرن نوزدهم در جاده ای در ویومینگ شروع می‌شود. سرگرد مارکیز وارن (ساموئل ال جکسون)، که از میان دو گزینه «زنده یا مرده» اعلامیه ها گزینه دوم را ترجیح می‌دهد، به دنبال سرپناهی است تا از کولاکی که هر آن ممکن است رخ دهد فرار کند. او جلوی کالسکه ای که توسط جان هنگمن روث (کرت راسل) کرایه شده است را می‌گیرد و درباره اجازه عبور با او مذاکره می‌کند. روث تنها نیست. او با خود یک زندانی دارد: دیزی دامرگ (جنیفر جیسون لی) که برای سرش ۱۰ هزار دلار جایزه تعیین شده است. بر خلاف وارن، روث ترجیح می‌دهد که زندانی‌هایش را زنده تحویل دهد. دلیلش هم این است که می‌خواهد خودش آن‌ها را دار بزند. قبل از رسیدن به ایستگاه بعدی در مینی هابرداشری، چهارمین مسافر سوار کالسکه می‌شود: سرباز یاغی و نماینده جدید کلانتر کریس مانیکس (والتر گاگینز) که چندان تمایل چندانی به نشستن کنار یک سیاهپوست در کالسکه ندارد.

در مینی، تازه واردها با چهار عضو دیگر هشت نفرت انگیز: باب مکزیکی (دمین بیچیر)، که موقتاً آنجا را می گرداند؛ جلاد اسووالدو موبری (تیم راث)؛ جو گاج (مایکل مدسن)، مردی کم حرف؛ و قهرمان جنگ ائتلاف ژنرال سندی اسمیترز (بروس درن) آشنا می‌شوند. این‌ها که برای فرار از طبیعت خشمگین به این مکان بسته روی آورده‌اند هر آن ممکن است با هم درگیر شوند. بخش عمده ای از «هشت نفرت انگیز» به بیان داستان تعامل بین این هشت تن، که همه آن‌ها خود واقعی خود را نشان نمی‌دهند، می‌پردازد.

اگر در فیلم‌های تارانتینو یک چیز وجود داشته باشد که بیننده انتظارش را دارد این است که در فیلم هیچ چیز قابل پیش بینی رخ نخواهد داد. غیرقابل پیش بینی بودن مهم‌ترین داشته مشهود در این شاهکار این کارگردان است. مهم نیست که قبلاً چقدر فیلم دیده‌اید یا چقدر با دیالوگ‌های این ژانر آشنا باشید، تارانتینو همیشه چیزی برای غافلگیر ساختن شما دارد و این بیش از یک بار در «هشت نفرت انگیز» رخ می‌دهد. این فیلم ظاهری وسترن گونه دارد، المان‌های نژاد پرستی دوران بعد از جنگ داخلی و عواقب آن را با هم ترکیب می‌کند، صحنه های خشن توام با شوخی سیاه مختص تارانتینو را ارائه می‌دهد و از دیالوگ‌های عجیب و غریب و گاهاً ناغافل هوشمندانه ای برای گره زدن همه چیز به هم استفاده می‌کند. در فیلم یک خیانت، یک معمای پلیسی، و یک تعلیق بسیار غلیظ وجود دارد.

مانند تمام کارهای تارانتینو، اینجا نیز بازیگران انرژی زیادی صرف می‌کنند. بازیگران عالی هستند- ترکیبی از تازه واردها و بازیگرانی که قبلاً با این کارگردان همکاری کرده‌اند. ساموئل ال جکسون در صدر گروه قرار دارد، این ششمین باری است که او با تارانتینو همکاری می‌کند [او تنها در «سگ‌های انباری» و «بیل را بکش ۱»(Kill Bill Volume 1) غایب بوده است]. بازی‌اش در این فیلم عمیق و همراه با بی حرمتی است، البته به حلاوت بازی اش در «پالپ فیکشن»( Pulp Fiction) نمی‌رسد. کرت راسل در بهترین نقش خود در کفش‌های جان وین ظاهر شده است و این دومین همکاری او بعد از بازی در قسمت «ضد مرگ» Grindhouse با تارانتینو است. بروس درن کهنه کار برای فیلم بین‌های قدیمی جذاب است. جنیفر جیسون لی تنها زن فیلم است، البته هیچ کس این اشتباه را نمی‌کند که دیزی را «ضعیفه» خطاب کند. چانینگ تاتوم نقشی کوچک اما به یاد ماندنی فردی که گرچه یکی از هشت نفر نیست را بازی می‌کند اما نباید نادیده گرفته شود.

تارانتینو «هشت نفرت انگیز» را با وسترن‌های وایداسکرین یک دوران

قدیمی در ذهن ساخته است. نسخه «رودشو»، که تنها به صورت

۷۰ میلی متری در طول دو هفته اول نمایش فیلم موجود است،

نشان دهنده عشق کارگردان به گرفتن نماهای لنداسکیپ و

بهترین استفاده از موسیقی دلنشین موریکونه است [که ما

را به یاد موسیقی او برای سرجیو لئونه و موسیقی المر برنشتاین

برای «هفت دلاور»( The Magnificent Seven) می‌اندازد]. ادیت

اکران عمومی «هشت نفرت انگیز» آهنگ سریعتر تنگاترسی دارد

و برخی از نماهای گرند ویستا را محدود می‌کند و تنفس را حذف کرده است.

از نظر لحن و رویکرد کلی، «هشت نفرت انگیز» بیشتر به «جانگوی

رها شده»( Django Unchained) شبیه است تا به هر یک از فیلم‌

های دیگری که تارانتینو ساخته است. با این حال، سطح خشونت

و شوخی سیاه فیلم به «پالپ فیکشن» نزدیک‌تر است. و در حالی

که هیچ‌یک از فیلم‌های تارانتینو از نظر بی باکی بالاتر از «پست

فطرت های لعنتی»( Inglourious Basterds) قرار نمی‌گیرند، اما

«هشت نفرت انگیز» به آن نزدیک می‌شود. درست وقتی که فکر

می‌کنید می‌دانید که دارید به کجا می‌روید….. احتمالاً دارید اشتباه

می‌کنید. هیچ فیلمی در سال ۲۰۱۵ به اندازه این فیلم به من انرژی

نداد و گرچه اعتراف می‌کنم که برخی تابوشکنی های فیلم ممکن

است برای برخی بیننده ها مناسب نباشد، اما آن‌هایی که از فیلم‌

های قبلی تارانتینو لذت برده‌اند امسال را با یک سور به پایان می‌برند.

About writer

Check Also

ماتریکس 2021

نقدی بر «رستاخیزهای ماتریکس» :خانم واچوفسکی؛ کاش یک ماتریکس را برای ما باقی می‌گذاشتید!

نقدی بر «رستاخیزهای ماتریکس» :خانم واچوفسکی؛ کاش یک ماتریکس را برای ما باقی می‌گذاشتید! از …