نقد و بررسی فیلم Shoot The Pianist (به پیانیست شلیک کن)

نقد و بررسی فیلم Shoot The Pianist (به پیانیست شلیک کن)Reviewed by محمدرضا on Aug 23Rating: ۵.۰نقد و بررسی فیلم Shoot The Pianist (به پیانیست شلیک کن)نقد و بررسی فیلم Shoot The Pianist (به پیانیست شلیک کن) به پیانیست شلیک کن اثری ناب از سینمای موج نو فرانسه است. اثری که تقریبا تمام مولفه های موج

User Rating: Be the first one !

نقد و بررسی فیلم Shoot The Pianist (به پیانیست شلیک کن)

به پیانیست شلیک کن اثری ناب از سینمای موج نو فرانسه است. اثری که تقریبا تمام مولفه های موج

نو را می توان در آن یافت. فیلم با تعقیب و گریزی و در یک فضاسازی کاملا تیره، آغاز می شود. مردی در حال فرار است و دو نفر در تعقیب او هستند. مخاطب به یکباره وارد فیلم می شود و مدام در ذهنش منتظر است اتفاقی بیافتد یا حداقل دلیل این تعقیب و گریز را بداند. در میان این تعقیب و گریز مرد روی زمین می افتد و فردی او را بلند میکند و در کمال تعجب این دو مرد شروع میکنند به قدم زدن و تعریف کردن در مورد ازدواج و مسائل مربوط به آن و انگار هیچ اتفاقی نیافتاده و تعقیبی در کار نبوده است. پس از جدایی این دو، دوباره مرد شروع به دویدن می کند و وارد کافه ای می شود. در آنجا با مردی ناشناس که نوازنده پیانوست صحبت میکند، و بعد متوجه می شویم که این نوازنده ی پیانو برادرش است که اسمش چارلیست. او به چارلی میگوید به دردسر افتاده و گویا گنگستر ها قصد نارو زدن به او را داشته اند اما او آنها را قال گذاشته است، به همین دلیل آنها در تعقیب او هستند. در ادامه آن دو گنگستر در تعقیب مرد وارد کافه می شوند و چارلی به برادرش کمک میکند تا از آنجا خارج شود. سپس چارلی با یکی از همکارانش به نام لنا از کافه خارج می شوند. در اینجا متوجه حس چارلی نسبت به لنا می شویم. او آشفته است، در ذهنش مدام مسائل را دوره میکند، حرکات خود و لنا را ارزیابی میکند و نمیداند باید چه بکند.

در سکانسهای بعد به هویت اصلی چارلی پی میبریم. او در گذشته نوازنده ای بزرگ بوده و نام اصلی او ادوار است. داستان، مسیر پیشرفت ادوارد از نوازنده ای معمولی تا وقتی او به شهرت می رسد را بازگو میکند. زندگی او در ابتدا خوب و معقول به نظر می رسد اما بعد از مشهور شدن دیگر شاهد آن ادوارد همیشگی نیستیم. او به نظر مشوش و آشفته می آید و مدام با همسرش مشاجره میکند. در ادامه اتفاقی ناگوار برای او می افتد و به علت این اتفاقات او ترجیح میدهد که به صورت گمنام و در یک کافه کوچک، فعالیتش را ادامه دهد. پس از دوره کردن زندگی ادوارد به زمان حال برمیگردیم و شاهد اتفاقاتی هستیم که بین شخصیت های مختلف داستان می افتد. همانطور که گفتم به پیانیست شلیک کن اثریست که اکثر مولفه های موج نو را داراست. اتفاق افتادن اکثر سکانس ها در خیابان و فضای باز و همینطور کافه، بی هدف بودن برخی شخصیت ها و مکالمات در برخی از سکانسها، دوربین نسبتا پرتحرک که معمولا ساکن نیست و مدام در حرکت است و شخصیت ها را دنبال میکند و مهم تر از همه دور از انتظار بودن فیلم و غیر قابل پیش بینی بودن آن است. در ابتدا به نظر می رسد با فیلمی گنگستری روبرو باشیم اما بعد متوجه می شویم که اینطور نیست و داستان گنگسترها، داستان فرعی فیلم است و یا در ابتدا خیال میکنیم که شخصیت اصلی فیلم برادر چارلیست اما باز هم اشتباه میکنیم. در طول فیلم شاهد چند داستان مختلف هستیم که فیلم را پیش می برند، داستان عشقی چارلی و لنا که به نوعی داستان اصلی فیلم محصوب می شود، داستان زندگی قبلی چارلی و روند تغییر شخصیت او و داستان برادر چارلی و گنگستر ها که کاملا زندگی چارلی را تحت تاثیر خودش قرار می دهد.

به پیانیست شلیک کن، فیلم بسیار مهمیست زیرا یک نمونه تمام عیار سینمای موج نو فرانسه است.

فیلمی که قصد دارد خود را از کلیشه های مرسوم در فیلمسازی استودیویی دور کند

چه در سبک فیلمسازی و چه در موضوع. انتهای فیلم هم در نوع خود جالب است،

تعقیب و گریز، اتفاقی تلخ و دوباره ادامه زندگی. اتفاقاتی هم که در فیلم رخ میدهد

و دیالوگهای بین شخصیت ها، بسیار جالب است به عنوان مثال دیالوگ ابتدایی برادر

چارلی با مردی که اورا از روی زمین بلند میکند، و یا دیالوگ بین گنگسترها و چارلی

در ماشین، اینجا هم شاهد اتفاقی از جنس فیمسازی موج نو هستیم چون وقتی

چارلی و لنا از دست این دو گنگستر فرار میکنند، انگار که هیچ اتفاقی نیفتاده و

دست در دست هم به قدم زدن در خیابان مشغول میشوند. و دیالوگ بین رئیس

کافه و چارلی پس از دعوا، وقتی هر دو بیحال بر روی زمین افتاده اند و چارلی

میگوید من تسلیمم، اما رئیس قبول نمیکند و می گوید حتما یک نفر باید پیروز

قطعی شود، و یا سکانسهای تعقیب و گریز انتهایی فیلم که به طور کل با فیلم

های دیگر فرقی اساسی دارد و بیشتر به بازی شبیه است. به پیانیست شلیک

کن، اثری مطرح و قابل ستایش است. فیلمی که قصد دارد مرزها و حدود ها را

بشکند و کلیشه ها را از بین ببرد. نمیدوانم این فیلم و یا به طور کل سینمای موج

نو فرانسه چقدر در پیشبرد اهدافی که داشتند موفق بوده اند اما چیزی که مهم

است تلاش و پیگیری ای است که این سینما گران جوان برای رسیدن به اهداف خود کردند.

About writer

Check Also

ماتریکس 2021

نقدی بر «رستاخیزهای ماتریکس» :خانم واچوفسکی؛ کاش یک ماتریکس را برای ما باقی می‌گذاشتید!

نقدی بر «رستاخیزهای ماتریکس» :خانم واچوفسکی؛ کاش یک ماتریکس را برای ما باقی می‌گذاشتید! از …