نقد و بررسی فیلم Insurgent (شورشی)

نقد و بررسی فیلم Insurgent (شورشی)Reviewed by محمدرضا on Aug 12Rating: ۵.۰نقد و بررسی فیلم Insurgent (شورشی)نقد و بررسی فیلم Insurgent (شورشی) در نقدی که درباره «ناهمگون/Divergent»، نخستین فیلم از مجموعه چهارگانهای که «شورشی/Insurgent» دومین

User Rating: Be the first one !

نقد و بررسی فیلم Insurgent (شورشی)

در نقدی که درباره «ناهمگون/Divergent»، نخستین فیلم از مجموعه چهارگانهای که «شورشی/Insurgent» دومین

فیلم آن مجموعه محسوب میشود، منتشر کردم نوشتم، «ناهمگون برای ورود به یک دنیای جدید مدخل ارزندهای است.

این واقعیت و جامعهای است که، با بررسی دقیق‌تر، می‌تواند عطش تماشا را در بیننده افزایش دهد.» در واقع، «ناهمگون» به نظر مقدمه داستانی بزرگ و چشمگیری است که انتظار داشتم (حداقل تا حدی) در «شورشی» روایت شود. متأسفانه، به نظر می‌رسد که «شورشی» به جای ایجاد ستون فقرات مسیر روایی این مجموعه داستان تنها در حد و اندازه یک خلأ پرکن ظاهر شده است. اتفاقات زیادی در طول زمان ۱۱۹ دقیقهای این فیلم رخ نمی‌دهند و آنچه هم رخ می‌دهد به طرز ناامیدکننده ای خیلی کلی است. «شورشی» برای سناریوی نزاری که نمایش می‌دهد بیش از حد طولانی است و کمتر وارد وادی شخصیت پردازی معنادار می‌شود و پر است از شخصیت‌هایی که خیلی ضعیف ساخته و پرداخته شده‌اند.

نقطه کانونی فیلم معادل دنیوی یک جعبه معمای چینی است: محفظه غیرقابل نفوذی که تنها توسط انسانی موسوم به «ناهمگون» که در هر پنج زمینه (دانش، شجاعت، از خودگذشتگی، رفاقت و صداقت) قدرتمند است و این را با موفقیت در چالش‌های مختلف سایبری اثبات می‌کند باز میشود. این مفهومی احمقانه است و عملکرد ناشیانه «شورشی» نمی‌تواند متقاعدمان کند که این صرفاً یک مک گافین نیست. رهبر دیکتاتور و بدطینت سابق دسته دانشمندان، ژانین (با بازی کیت وینسلت) این جعبه را در اختیار دارد و معتقد است که اسرار آن جعبه امکان اجرای تاکتیک‌های قلدرمآبانه وی را فراهم خواهند آورد. بنابراین، او تریس (با بازی شیلین وودلی) تنها «ناهمگونی» که توانسته رتبه ۱۰۰% را به دست بیاورد، پیدا و اسیر می‌کند. این منجر به مجموعهای از بازی‌های طولانی مجازی می‌شود که در آن‌ها تریس نقش فرعی را در جلوههای ویژه بازی می‌کند. این سکانس‌ها تا حدی شبیه بازی‌های ویدئویی در آمده‌اند و فاقد تعلیق یا تنش (دراماتیک یا غیره) هستند. آن‌ها فقط فیلم را طولانی و بیننده را کسل می‌کنند.

البته در فیلم چیزهای دیگری نیز وجود دارند. پناهنده‌هایی که در پایان «ناهمگون» از شهر گریخته بودند حال به دنبال راهی برای بازگشت و سرنگونی ژانین می‌گردند. در پایان آن فیلم، فور (با بازی تئو جیمز) مجبور با ایجاد ائتلاف ناخوشایندی با مادرش که قبلاً فکر می‌کرد مرده است، اِوِلین (با بازی نائومی واتس)، شد. داستان عشقی بین تریس و فور در درجه چندم اهمیت قرار گرفته است، گرچه این دو تا جایی که درجه PG-13 به آنها اجازه دهد با هم عشق بازی می‌کنند. به هر حال به نظر می‌رسد که کشش عشقی که در فیلم اول بین شیلین وودلی و تئو جیمز قوی جثه وجود داشت در جریان این دو فیلم از بین رفته است. تریس همچنین باید بر خیانت برادرش کالب (با بازی انسل الگورت) و پیتر دورو (با بازی مایلز تلر) که با ژانین متحد شده‌اند غلبه کند. (هر دو بازیگر اتفاقاً نقش عاشقان وودلی را در فیلم‌های قبلی‌اش بازی می‌کردند- تلر در «اکنون شگفت انگیز/The Spectacular Now» و الگورت در «بخت پریشان/ The Fault in Our Stars»).

یکی از بسیار نکات ناامید کننده در «شورشی» روش برخورد فیلمنامه با تریس است. گرچه ممکن است از نظر برخی مقایسه شخصیت وودلی با شخصیت کتنیسِ جنیفر لورنس در «بازی‌های مرگبار» منصفانه نباشد، اما به نظر من کاملاً هم به جا است چون این دو نقاط مشابه زیادی دارند. با این حال، در حالی که کتنیس در دومین قسمت از حماسه خود به تدریج رشد کرده و به درجه فرماندهی روی پرده رسیده، تریس پسرفت کرده است. گاهی اوقات، باعث می‌شود که احساس کنیم نقش مکمل را در «شورشی» بازی می‌کند و کمترین شاهدی دال بر رشد و پیشرفت او دیده می‌شود. وودلی بازیگر خوبی است و بیننده کماکان با این شخصیت همدلی می‌کند اما تریس نمی‌تواند از شر علامتی محوناشدنی خلاص شود. بسیاری دیگر از بازیگران این فیلم مانند کیت وینسلت و نائومی واتس بنابر دلایلی غیر از یک ضرورت خلاقانه در فیلم حضور دارند و همه چیز دست به دست هم داده تا مایلز تلر صحنههای فیلم را با آن پوزخند و بازی دوپهلویش از آن خود کند.

نمایش فیلم از دوران فرا آخرالزمانی شیکاگو خوب است گرچه گفتن چنین چیزی

از پشت مه ناشی از تبدیل ضعیف فیلم از نسخه سه بعدی کار دشواری است.

نظر رابرت شونتکه، کارگردان فیلم، لحاظ شده است. آن‌هایی که فیلم را در

IMAX 3D می‌بینند بیشتر گیج خواهند شد. نسخه مقدماتی IMAX 3D

(۱۰….۹….۸…..) یکی از بهترین کاربردهای سه بعدی تا به امروز در سینماها

است ولی تماشای فیلم ضعیف «شورشی» در این سینما تنها نشان می‌دهد

که این فیلم چقدر بد تبدیل شده است. «غیرقابل دیدن» واژهای است که به

ذهن می‌آید و باور کنید که این اغراق نیست. اگر می‌خواهید این فیلم را تماشا

کنید غیر از فرمت دو بعدی سراغ چیز دیگری نروید.

یکی از نکات مثبت فیلم این است که کشتن و خشونت در آن روند رو به رشدی

را طی می‌کنند. وقتی پای اعدام دشمنانشان به میان می‌آید این شخصیت‌ها

کوچک‌ترین شکی به دل راه نمی‌دهند. چندین مرگ غیرمترقبه در «شورشی»

رخ می‌دهد و البته با شتاب غیرمعمولی این مرگ‌ها رخ می‌دهند. حال منتظر

اوج این مجموعه در فیلم‌های سوم یا چهارم هستیم. بار دیگر در فیلم مرگی

جعلی رخ می‌دهد که می‌توان آن را هم ادای دین و هم سرقت از نسخه

Amok Time «پیشتازان فضا / Star Trek» (بستگی به این دارد که چقدر

نسبت به سازندگان «شورشی» لطف دارید) در نظر گرفت.

«شورشی» بیشتر از آن که بد باشد ناشیانه است، اما از آن جهت ناامید

کننده است که جهان سازی «ناهمگون»، که شرایط را برای اتفاقی پرشتاب‌تر

از آنچه در این دنباله می‌بینیم هموار می‌کرد، را هدر می‌دهد. بر اساس سنت

سایر فیلم‌های مختص نوجوانان، آخرین کتاب از این سه گانه، «وفادار/ Allegiant»

به دو فیلم تبدیل شده است؛ حال باید صبر کرد و دید آیا آن فصل‌ها می‌توانند

وعده نسخه اول را عملی کنند یا مانند این نسخه صرفاً برای به جیب زدن

دلارهای سخت به دست آمده طرفدارانشان روی پرده می‌روند.

About writer

Check Also

ماتریکس 2021

نقدی بر «رستاخیزهای ماتریکس» :خانم واچوفسکی؛ کاش یک ماتریکس را برای ما باقی می‌گذاشتید!

نقدی بر «رستاخیزهای ماتریکس» :خانم واچوفسکی؛ کاش یک ماتریکس را برای ما باقی می‌گذاشتید! از …