نقد و بررسی فیلم Force Majeure (فورس ماژور)

نقد و بررسی فیلم Force Majeure (فورس ماژور)Reviewed by محمدرضا on Aug 4Rating: ۵.۰نقد و بررسی فیلم Force Majeure (فورس ماژور)نقد و بررسی فیلم Force Majeure (فورس ماژور) به نظر من بهمن استعاره مناسبی برای مشکلی است که ابتدا کوچک است، کم کم شتاب میگیرد

User Rating: ۵ ( ۱ votes)

نقد و بررسی فیلم Force Majeure (فورس ماژور)

به نظر من بهمن استعاره مناسبی برای مشکلی است که ابتدا کوچک است، کم کم شتاب میگیرد

و در نهایت تعادل آرامش بخش تعطیلات زمستانی- و احتمالاً حتی ازدواج- یک زوج مرفه اسکاندیناویایی را در قالب چهارمین فیلم بسیار دقیق روبن اوستلوند به نام «فورس ماژور/ Force Majeure» تهدید به نابودی می کند. برخلاف فیلمهای سنتی درباره بلایای طبیعی، که در آنها لذت بیننده با غوغا و آشوبی که روی پرده میبیند ارتباط مستقیمی دارد، تریلر دلهره آور روانشناسانه اوستلوند با رویدادهای تماشایی پیش میرود و عواقب فاجعه بار آنها بر یکایک اعضای خانوادهای که در گیرش شدهاند مطالعه میکند. این فیلم، که از نظر بصری حتی در مبتذل ترین دقایقش هم حیرت آور است و از نظر عاطفی تقریباً یک اشتباه حساس است، تا آنجا که میتواند یک قرار عاشقانه را پیچیده میکند.

از بین تمامی هجونویسان فعال در سینمای امروز دنیا، شاید اوستلوند را بتوان نمایانده زیرکانه ترین نمونه طنز تلخ نامید- نثر او به قدری ماهرانه نوشته میشود که گاهی اوقات تمییز دادن بین این که آیا او واقعاً در حال تشریح همان اتفاق بدی است که قرار است روی پرده دیده شود یا خیر کار بسیار دشواری است. از نظر مخاطبان، چالش تفسیری در فاصله محضی که کارگردان بین خود و شخصیت ها ایجاد میکند خلق می شود. او طلایه دار-و شاید استاد- سبکی است که در آن کارگردان صحنهها را از فاصله دور با دوربین دیجیتال با رزولوشن بالا فیلمبرداری میکند و بعد درباره قاب بندی تصاویر، حرکات دوربین و غیره در طول فرایند طولانی پس از تولید تصمیم گیری میکند.

در فیلم قبلی اوستلوند، «بازی/Play»، روایت کش داری از یک ماجرای گردن کلفتی، آن تردیدی که در فیلم درک میشود می تواند مشقت آور باشد. اما در «فورس ماژور»، که در آن جدایی سرد [یک زوج] قواره تن شرایط است و در عین حال انتخابهای خلاقانه کارگردان مشهودتر هستند، این سبک بالاخره توجیه می شود. وقتی که اوستلوند سیر رسیدن به لحظهای که زوج مورد نظر دیگر نمیخواهند همدیگر را ببینند را روایت میکند به یاد «صحنههایی از یک ازدواج» میشاییل هانکه میافتیم. این سیر با فاجعهای رخ میدهد که در آن قسمتی از غریزه پدر خانواده به جای قربانی کردن خود برای نجات خانواده به فکر در بردن جان خود است.

فیلم به طرزی بسیار حساب شده هر آنچه که ممکن است اتفاق افتاده باشد و ناگزیر از چشم اعضای خانواده در این ۵ روز تعطیلی زمستانی دور مانده باشد را ثبت میکند. این را میتوان از همان شات اول فهمید: زمانی که این خانواده فوق العاده- پدر توماس (با بازی یوهانس باهه کونکه)، مادر ابا (با بازی لیزا لووِن کونگسلی)، پسر و دختر (خواهر و برادری واقعی به نام‌های وینسنت و کلارا وترگرن)- برای گرفتن عکس گروهی روی کوه ژست میگیرند. در حالی که آنها خود خاطراتشان را ویرایش میکنند تا با آنچه روایت میکنند بخواند، اما اوستلوند شاهد تمام جزئیات تا زمان جدایی در حمام است.

در دومین روز تعطیلاتشان بهمن مهیبی رخ میدهد که ابتدا به آنها فرصت میدهد تا نگاهی به بخش بی عیب و نقص خانواده خود داشته باشند. و بعد در قسمتی که ناگهان به شناخته شده ترین نمای جشنواره فیلم کن ۲۰۱۴ تبدیل می شود، بهمنی در کوهستان ایجاد میشود و به خانواده – و بینندهها- نزدیک می شود و آنقدر سریع این اتفاق می افتد که باعث میشود بیننده برای جا خالی دادن سر خود را بدزدد.

اوستلوند با ترکیب فیلم مستند یک بهمن واقعی در استان بریتیش کلمبیا کانادا و بازیگران مقابل یک صفحه سبز (greenscreen) وسط ابری از پودر CG توانست این صحنه میخکوب کننده را بگیرد. با شروع این فیلم به روشی باورنکردنی، اوستلوند با اتکا به زبان بدن و اشارههای خردمندانه دیگر درام را به رجیستری دقیق تر تبدیل میکند تا ترکهایی که در این رابطه ایجاد شدهاند را عیان کند.

بچهها اولین کسانی هستند که واکنش نشان میدهند، آنها قبلاً شاهد

احساسی که باید با ترک پدر در طول این صحنه مهم به آنها دست دهد

بودهاند. بعد، ابا سر میز شام مردانگی توماس را به چالش میکشد. او

اتفاقی که افتاده را فراموش نمی کند و بار دیگر صحنه را مقابل چشمان

بهترین دوست توماس (با بازی کریستوفر هیویو) ترسیم میکند و او با

شنیدن ماجرا نمیتواند آن شب بخوابد و مدام به این فکر میکند که اگر

او جای توماس میبود چه میکرد. از قضا، توماس ماجرا را با گوشی آیفون

خود فیلمبرداری کرده، گرچه ما به جای دیدن تصاویر واکنش او را در طول

تماشای فیلم میبینیم. در صحنه غیرمتداول دیگری، توماس از صدای بلند

شکسته شدن چیزی در راهروی هتل- در حالی که دربان از بالا به صحنه

نگاه می کند- به شدت آشفته می شود (حجم، احتمالاً تاکتیک دیگری

برای ترساندن بیننده توسط اوستلوند است).

زیر این همه موشکافی، احساس میشود که فیلم کمی راکد است-

درست مثل هر تعطیلات دیگری که فقط در یک لوکیشن سپری شود-

ولی با این حال صحنهها جذابیت خود را حفظ میکنند. اولین صحنه که

پشت ارتفاعات رخ میدهد، نشان دهنده راهی برای توماس است تا

به صورت نمادین خود را در چشم فرزندانش بزرگ کند، در حالی که

صحنه آخر باز گذاشته شده تا هر کس تفسیر خود را از آن داشته

باشد. شکی نیست که هیبت پدری شکسته شده، غرایز توماس

دیگر قابل اعتماد نیستند و باید از فاجعه بعدی اجتناب کرد، و این اِبا است که باید تصمیم بگیرد.

About Mrezangi

Check Also

ماتریکس 2021

نقدی بر «رستاخیزهای ماتریکس» :خانم واچوفسکی؛ کاش یک ماتریکس را برای ما باقی می‌گذاشتید!

نقدی بر «رستاخیزهای ماتریکس» :خانم واچوفسکی؛ کاش یک ماتریکس را برای ما باقی می‌گذاشتید! از …