نقد و بررسی فیلم «عصبانی نیستم!»

نقد و بررسی فیلم «عصبانی نیستم!»Reviewed by محمدرضا on Sep 10Rating: ۵.۰نقد و بررسی فیلم «عصبانی نیستم!»نقد و بررسی فیلم «عصبانی نیستم!» بهترین حالت برای دیده شدن یک فیلم که موضوعی مهم دارد و همین موضوع مهمش باعث می‌شود

User Rating: Be the first one !

نقد و بررسی فیلم «عصبانی نیستم!»

بهترین حالت برای دیده شدن یک فیلم که موضوعی مهم دارد و همین موضوع مهمش باعث می‌شود

که بیشتر مورد توجه باشد و همگی منتظر دیدن آن باشند، این است که بدون ممیزی و با کمترین حاشیه اکران شود تا اصل موضوع و دغدغه مورد توجه قرار گیرد و در واقع خود فیلم برای مخاطبان مهم باشد. اتفاقی که برای «عصبانی نیستم» رخ نداد و به دلیل اینکه فیلم ۵ سال پشت خط اکران ماند و حواشی بر اصل فیلم پیشی گرفتند، فیلم آن قوت و قدرت واقعی خود را کمی از دست داد و حالا همه بینندگان با پیش زمینه‌های مختلف و البته توقعات بسیار بالا به سراغ دیدن این اثر می‌روند، و طبیعی است که با این حجم از حواشی و سر و صدا برای اکران، «عصبانی نیستم» کار سختی برای راضی کردن این توقعات را داشته باشد.

اما دلیل اصلی اکران نشدن فیلم و حواشی به وجود آمده، مضمونی است که فیلم آن را دنبال می‌کند و تمام اتفاقات و پیرنگ اصلی داستان فیلم نیز در خدمت بیان این مضمون و دغدغه هستند. «عصبانی نیستم» داستان پسری به نام نوید است که از شهرستان به تهران آمده تا تحصیل کند و دست بر قضا شاگرد اول دانشگاه نیز هست، او به دلیل ویژگی‌های شخصیتی‌ای که دارد درگیر مسائل سیاسی می‌شود و در زمره دانشجویان متعددی قرار می‌گیرد که دولت وقت آن‌ها را ستاره دار کرده و از دانشگاه اخراج می‌کرد، اما نوید پیش از اخراجش، عاشق دختری به نام ستاره می‌شود و حالا ستاره تنها امید او برای ادامه زندگی در میان خیل مشکلات است.

ایده اولیه، موضوع و داستان فیلم به خودی خود آن قدر جذاب هستند که پتانسیل تبدیل شدن به یک فیلم عالی را داشته باشند، اما ماهیت فیلم «عصبانی نیستم» بر حرف‌ها، گلایه‌ها و کنایه‌های سیاسیش ریخته شده و وقتی شخصیت اصلی نیز کاملا سیاسی است، پس فیلم باید همه عواملش را در اختیار این موضوع بگذارد، کاری که درمیشیان به خوبی در فیلم انجام داده و شخصیت اصلی داستانش را تبدیل به آینه‌ای تمام قد برای بسیاری از جوانان ایرانی کرده است. نقطه قوت «عصبانی نیستم» را نیز در همین شخصیت پردازی باید دانست، نوید که جوانی ایده‌آل گرا و پر شور و هیجان است، با هزاران امید و آرزو پا به تهران گذاشته و بی وقفه این آرزوها را دنبال می‌کند، اما او مانند بسیاری از جوانان دیگر و البته در مقابل بسیاری دیگر از جوانان نمی‌تواند از ایده‌آل‌هایش بگذرد و حالا باید تاوان ایستادن پای این تفکرات را بدهد، نوید کتاب می‌خواند، او کتاب‌های شریعتی را بارها و بارها خوانده است، عاشق مصدق است و با نگاهی ساده می‌توان دید که او با تمام جوانان اطرافش فرق دارد. تمرکز درمیشیان روی شخصیت پردازی نوید، باعث شده تا بیننده با کمترین فاصله از او تمام رفتارها و حالاتش را دنبال کند، صدای نفس کشیدنش را بشنود و فکرهایی که در سر او می‌گذرد را نیز بداند، نمایش شخصیت اصلی قصه به این شکل، بارها و بارها در سینما تکرار شده و نتایج خوبی را هم در بر داشته، و استفاده از این روش در «عصبانی نیستم» نیز موضوعیت دارد، زیرا فیلم، تمام و کمال روی رفتارها، عکس‌العمل‌ها و حرف‌های نوید بنا شده است و تمام عوامل دیگر در کنار او معنا پیدا می‌کنند، حتی ستاره که عشق ابدی نوید در فیلم است، به خودی خود معنایی ندارد و در کنار رفتارهای نوید معنایی درست پیدا می‌کند، این شخصیت پردازی عالی بار زیادی از فیلم را به دوش می‌کشد، و وقتی این ویژگی خوب فیلمنامه‌ای با بازی دیدنی نوید محمدزاده همراه می‌شود، قطعا ترکیبی ماندگار را برجای خواهد گذاشت. نکته مهم دیگر در نمایش شخصیت اصلی فیلم و دغدغه‌هایش، این است که فیلمنامه از رفتن به ورطه شعارزدگی جلوگیری می‌کند و به بیراهه نمی‌رود و پرداختن به دغدغه اصلی و داستان عشقی که از ابتدا دنبال می‌کرده را به خوبی انجام می‌دهد.

داستان عشق نوید و ستاره را در یک خط می‌توان خلاصه کرد، پیرنگی قدیمی که همیشه مورد استفاده و اقبال بوده است، اما این داستان وقتی در خدمت شخصیت‌ها قرار می‌گیرد هم چنان می‌تواند جذاب باشد، زیرا دغدغه‌های شخصیت‌ها هستند که مسیر این عشق و رابطه را مشخص می‌کنند، و آگاهی درمیشیان از وضعیت جوانان و وضع موجود در آن زمان باعث شده تا بیننده احساس درستی در برخورد با شخصیت اصلی فیلم داشته باشد، فیلم به خوبی می‌تواند در کمترین زمان ممکن نوید را به عنوان یک عاشق که دانشجویی ستاره دار است و همچنان بی وقفه به دنبال زندگی می‌گردد، معرفی کند، و باقی زمانش را به نمایش مشکلات و موانع سر راه این جوان اختصاص دهد.

دوربین پر جنب و جوشی که در بسیاری از لحظات با کمترین فاصله از نوید قرار گرفته، حس ترس، ناراحتی، استرس و حتی عشق نوید را به خوبی به بیننده منتقل می‌کند، دوربینی که مانند شخصیت نوید لحظه‌ای آرام و قرار ندارد و به دور او میچرخد و حتی می‌تواند صدای نوید را برای بیننده آشکار کند. صدایی که همواره در فکر نوید به او یادآوری می‌کند که عصبانی نیست، اما نوید عصبانی است، او نماینده تمام جوانانی است که عصبانی هستند، اما نمی‌خواهند که عصبانی باشند. تکنیک درمیشیان برای نمایش عصبانیت‌های نوید، تکنیک جذابی است، او شخصیتش را در مرزی بین واقعیت و خیال قرار می‎‌دهد و بیننده بارها و بارها نوید را در حالی می‌بیند که پس از عصبانیت دست به کارهایی تخریب کننده می‌زند، اما بلافاصله کلوزآپی روی صورت او بیننده را آگاه می‌کند که نوید در خیال خودش به این عمل فکر کرده و سریعا به خود متذکر شده که عصبانی نیست، اما این موضوع چندبار و تا کجا می‌تواند ادامه داشته باشد، سرانجام روزی عصبانیت بر او و یا هرشخص دیگری غالب خواهد شد و دیگر مرزی بین واقعیت و خیال نخواهد بود و هر چیز تخریب کننده‌ای که در سر می‌گذرد می‌تواند به عمل تبدیل شود.

تدوین فیلم با توجه به نوع روایتش، یکی دیگر از نقاط قوت آن است، رفت و برگشت‌های پیاپی در ذهن نوید و البته در زندگی واقعی او، آنچنان تمپوی سریعی به فیلم داده که تنها با تدوینی دقیق باید موفق به رساندن مفهوم شد، کاری که به خوبی در فیلم انجام شده است. اما همین رفت و برگشت‌ها و کات‌های بی وقفه نیز ضرباتی به اصل قصه وارد کرده‌اند و در زمان‌هایی بیننده را از آن گرما و دغدغه فیلم دور می‌کنند.

بازی‌های بازیگران در سطح خوبی قرار دارد و نوید محمدزاده و باران کوثری اجرای قابل قبولی دارند و با توجه به نوع شخصیت پردازیشان، موفق می‌شوند تا عشقی واقعی و درست را به بیننده ارائه دهند، طوری که بیننده با آن‌ها میگرید، میخندد و همراه تمام دغدغه‌هایشان به فکر فرو خواهد رفت. حرف‌ها و گلایه‌های مطرح شده در فیلم، به اندازه و خوب هستند، نه آن چنان گل درشت که نتوان با آن‌ها ارتباط گرفت و نه آنچنان ضعیف که اثری نداشته باشند، اما در زمان‌هایی می توانستند پررنگ تر باشند و جای بعضی از شخصیت‌ها را بگیرند که کارایی چندانی در پیشبرد قصه ندارند.

«عصبانی نیستم» با آن که فیلم کاملی نیست، اما فاکتورهای خوبی

دارد که آن را قابل قبول خواهد کرد، مهمترین فاکتور فیلم دغدغه و

موضوع آن است که با پرداختی نسبتا خوب به بیننده ارائه شده و

می‌تواند تاثیرگذار عمل کند، فیلم لحظاتی پر از احساس دارد که

زمینه عشقی اثر را بسیار پر رنگ می‌کند و بازی خوب نوید محمد

زاده که با یک شخصیت پردازی خوب و استوار در فیلمنامه همراه

می‌شود، او را تبدیل به نماینده بسیاری از جوانان کرده که دغدغه‌

های زیادی از این دست دارند، شخصیتی که شعار نمی‌دهد و

همین امر در موفق بودنش بسیار تاثیرگذار است. فیلم با آنکه در

زمان‌هایی در حرکت‌های سریع دوربین و کات‌های زیادش، زیاده

روی می‌کند، اما موفق می‌شود تا با نگاهی خاص داستان یک

عشق را به مشکلی سیاسی پیوند بزند و در پی آن مشکلات

را بسط و نمایش بدهد.

اکران فیلم پس از پنج سال قطعا ضربه‌هایی به پیکره آن خواهد زد،

اما استقامت و بردباری عواملش، نمایش آن را جذاب تر خواهد کرد.

About writer

Check Also

ماتریکس 2021

نقدی بر «رستاخیزهای ماتریکس» :خانم واچوفسکی؛ کاش یک ماتریکس را برای ما باقی می‌گذاشتید!

نقدی بر «رستاخیزهای ماتریکس» :خانم واچوفسکی؛ کاش یک ماتریکس را برای ما باقی می‌گذاشتید! از …