نقد فیلم Perfume: The Story of a Murderer
وقتی کسی مثل کارگردان فیلم خلاقانه و جذاب Run Lola Run که در سالهای اخیر چندین و چند فیلم هالیوودی با یاد گرفتن از ایده
های داستانیاش اقدام به آفرینش روایتهای خود کردهاند، تصمیم بگیرد قصهای دربارهی دربارهی فردی با قدرت بویایی دیوانهوار را که در پی خلق برترین و عجیبترین عطر دنیا تبدیل به یک قاتل زنجیرهای میشود روایت کند، یقینا نتیجه نه فقط فیلمی به خصوص و در نوع خود سرگرمکننده، که اثری احتمالا عمیق و مفهومی نیز میشود. ژان باپتیست، شخصیت اصلیِ Perfume: The Story of a Murderer، یکی از همان انسانهایی است که در اوج بدبختی متولد میشوند و آنقدر ظلم دنیا به آنها عقدههای درونیشان را افزایش میدهد که صرفا حکم موجوداتی متحرک با حد بینهایتی از تنفر را پیدا میکنند. البته آنچه که ژان را از اوج آن بدبختیها به سمت ایدهآلِ غلط و شاید پستفطرتانهاش سوق میدهد، نیرویی فانتزی و عجیب است. او میتواند همهچیز را حتی از صدها متر دورتر با حس بویاییاش بفهمد. میتواند رخدادها را با این احساس درک کند و توانایی دنبال کردن و یافتن یک انسان بدون استفاده از چشمانش را دارد.
ژان، بعد از پشت سر گذاشتن دردها و رنجهای فراوانِ حاصل از زندگی در کثیفترین مکانهای دنیا، پیش عطرسازی در شهر میرود و با استفاده از همین حس بویایی و قدرت فوقالعاده، شروع به ساخت خوشبوترین و گیراترین عطرهای ممکن میکند. این وسط اما اتفاقهایی ناخواسته نیز رخ میدهند که از ژان یک قاتل میسازند و اینجا دقیقا آن نقطهای است که نقد فیلم، داستانگویی حقیقی خود را کلید میزند. جایی که ژان با دنبال کردن آدمهای مختلف در راه تلاش برای خلق برترین عطری که انسانها تا به امروز بوییدهاند، قاتلی سریالی میشود و اینگونه در قصهای نمادین و مهم، کارگردان اوج درد و حقارت حاضر در تلاش برای ایدهآل بودن را به تصویر میکشد.
Perfume: The Story of a Murderer را باید دنیایی
از پیامهای نهفته دانست که پشت طراحیهای
معرکهی لباس و صحنه، بازیهای جذاب داستین
هافمن و آلن ریکمن، سرگرمکنندگی داستان به
اشکال مختلف و مواردی از این دست، پنهان می
شوند. طوری که مخاطب میتواند آنقدر غرق
همهچیز بشود که اصلا خیلی از فلسفهسرایی
های اثر را درک نکند و کورکورانه، به سکانس
های پایانی برسد؛ جایی که نقد فیلمساز با بهره
گیری از یک پایانبندی استخوانبندیشده و
دقیق، بینندهاش را فقط در برابر تصاویر میخکوب
میکند و همهی آن پیامها را با سیلی روی
صورتش میزند.