مناظره امام صادق(علیه السلام)با ابن ابی العوجاء

مناظره امام صادق(علیه السلام)با ابن ابی العوجاء Reviewed by مدیریت پرچم های سیاه شرق on Sep 11Rating:

عبدالکریم بن ابى العوجاء بارها درباره مسائل گوناگون با امام صادق(علیه السلام) گفت وگو کرد.

مرحوم کلینى برخى از مناظرات وى با امام صادق(علیه السلام) را نقل کرده است.

اینک یکى از مناظرات را ذکر مى کنیم:

راوی گوید: روزی ابن ابى العوجاء به حضور امام صادق(علیه السلام) آمد و در مجلس ایشان خاموش نشست و دم نمى زد.

امام (علیه السلام) فرمود: گویا آمده اى که بعضى از مطالبى را که در میان داشتیم تعقیب کنى.

گفت: همین را خواستم. اى پسر پیغمبر!

امام (علیه السلام) به او فرمود: تعجب است از این که تو خدا را منکرى و به این که من پسر رسول خدایم گواهى دهى!!

گفت: عادت مرا به این جمله وادار مى کند؟

امام فرمود: پس چرا سخن نمى گویى؟

عرض کرد: از جلال و هیبت شما است که در برابرتان زبانم به سخن نیاید. من دانشمندان را دیده و با متکلمین مباحثه کرده ام; ولى مانند هیبتى که از شما به من دست دهد, هرگز به من روى نداده است.

فرمود: چنین باشد ولى من در پرسش را به رویت باز مى کنم. سپس به او توجه کرد و فرمود: تو مصنوعى یا غیر مصنوع ؟

عبدالکریم بن ابى العوجاء گفت: ساخته نشده ام.

امام فرمود: براى من بیان کن که اگر ساخته شده بودى, چگونه مى بودى؟

عبدالکریم مدتى سر به گریبان شده, پاسخ نمى داد و با چوبى که در مقابلش بود ور مى رفت و مى گفت:

دراز،پهن, گود, کوتاه, متحرک و ساکن همه اینها صفت مخلوق است.

امام فرمود : اگر براى مصنوع صفتى جز این ها ندانى باید خودت را هم مصنوع بدانى ; زیرا در خود از این امور حادث شده مى یابى.

عبدالکریم گفت: از من چیزى پرسیدى که هیچ کس پیش از تو نپرسیده و کسى بعد از توهم نخواهد پرسید.

امام فرمود: فرضا بدانى در گذشته از تو نپرسیده اند, از کجا مى دانى که در آینده نمى پرسند ؟ علاوه براین , سخن و گفتار خود را نقض کردى, زیرا تو معتقدى که همه چیز از روز اول مساوى و برابر است, پس چگونه چیزى را مقدم و چیزى را موخر مى دارى؟

اى عبدالکریم! توضیح بیشترى برایت دهم : بگو بدانم اگر تو کیسه جواهرى داشته باشى و کسى به تو گوید : در این کیسه اشرفى هست و تو بگویى نیست. او به تو بگوید: اشرفى را براى من تعریف کن . و تواوصاف آن را ندانى , آیا تومى توانى ندانسته بگویى اشرفى در کیسه نیست؟

گفت: نه.

امام فرمود: جهان هستى که درازا و پهنایش از کیسه جواهر بزرگتر است. شاید دراین جهان مصنوعى باشد زیرا که تو صفت مصنوع را از غیر مصنوع تشخیص نمى دهى.

عبدالکریم درماند…. سال بعد, بار دیگر با امام در حرم مکى برخورد.

یکى از شیعیان به حضرت عرض کرد: ابن ابى العوجاء مسلمان شده؟

امام فرمود: او نسبت به اسلام کور دل است, مسلمان نسود.

چون ابن ابى العوجاءچشمش به امام افتاد , گفت : اى آقا و مولاى من! امام فرمود: براى چه این جا آمدى؟ گفت:

براى عادت تن و سنت میهن و براى این که دیوانگى و سرتراشى و سنگ پرانى مردم را ببینم.

امام فرمود: اى عبدالکریم! تو هنوز برسرکشى و گمراهیت پا برجایى؟ عبدالکریم خواست سخنى بگوید که امام(علیه السلام) فرمود:

در حج مجادله روانیست و عبایش را تکان داد وفرمود: اگرحقیقت چنان باشد که توگویى ـ که چنان نخواهد بود.ـ ما وتو رستگاریم و اگر حقیقت چنان باشد که ما مى گوییم, ما رستگاریم و تو در هلاکت

About مدیریت پرچم های سیاه شرق

Check Also

مناظره شیخ مفید با فاضل کتبی

مناظره شیخ مفید با فاضل کتبی

دلیل بطلان خلافت ابی بکر
مناظره شیخ مفید با فاضل کتبی
«فاضل کتبی» ( از علمای معروف اهل سنت) روزی از شیخ مفید پرسید: دلیل شما امامیه، بر بطلان خلافت ابی بکر چیست؟
شیخ مفید گفت: دلیل بسیار است و من نمونه‌ای از دلایل را برایت یاد می‌کنم: تو می‌دانی که امت اتفاق دارند بر این که امام نیازمند به غیر خدا نیست و از طرف دیگر امت اسلام متفقند بر این که ابوبکر در مجمع عمومی روی منبر گفت: «وَلیَّتُکُم و لَسْتُ بِخَیرکُم فَاِنْ اِسْتَقَمْتُ فَاتَّبِعُونی وَ اِن اَعْوَجْتُ فَصَّوِّمونی» یعنی: زمامدار شما نشدم ولی از شما بهتر نیستم. پس اگر بر مسیر درست گام برداشتم از من پیروی کنید و اگر منحرف شدم به راه راست مرا راهنمایی کنید.