چونابو یاسر از عهده بحثو پرسشهاى او درمانده شدهاو را به« علىبنعیسى رمّانى» کهاز بزرگان علماى کلامبود ارجاعداد و گفتچرا بهنزد او نمىروىتا از او استفادهکنى؟ مفید گفتاو را نمىشناسمو کسىندارممرا بهاو معرفىکند. ابو یاسر یکىاز شاگردانخود را همراهاو کرد و نزد رمانىفرستاد چونمجلس رمانىاز فضلا و دانشمندانپر بود، مفید در صف نعال نشستو به تدریجکه مجلسخلوتشد نزدیکتر رفت.
در آناثناء مردى از اهلبصرهآمد و از رمانى پرسید چه مىفرمایید دربارهحدیثغدیر( کهبه عقیدهشیعه پیغمبر اکرم( ص) امیرمومنان( ع) را جانشینبلافصلخود گردانید) و داستانغار( کهبهاعتقاد اهلسنت دلیلبر خلافت ابوبکر است)؟ رمانىگفت داستانغار درایت( یعنىامرى مسلمو معقول) استو حدیثغدیر روایت و منقول مىباشد، و آنچهاز درایتو امر مسلّم استفادهمىشود از روایت مستفاد نمىگردد. مرد بصرى سکوتکرد و برخاستو از مجلس بیروترفت.
در اینموقع مفید خود را بهرمانى نزدیکگردانید و گفت: سوالدارم. رمانىگفت: بگو! شیخمفید گفت: چهمىفرمایید درباره کسىکهبر امامعادل خروجکند و با وىجنگنماید؟ رمانىگفت: او کافر است، بعد گفت: نهفاسق است.
شیخ مفید پرسید: راجع بهامامت امیرالمومنین علىبنابیطالب علیهالسلام چهمىگویید؟ رمانىگفت: او اماماست. مفید گفت: دربارهطلحهو زبیر( دو آتشافروز جنگجملبر ضد امیرالمومنین بودند) چهمىفرمایید؟ رمانىگفت: آنها از اینعملتوبهکردند.
شیخ مفید گفت: جناب استاد! داستان جنگجمل درایتو امر مسلّمىاست و توبهکردن طلحهو زبیر روایت مىباشد!! رمانىکه متوجه موضوع شد گفت: مگر موقعى که آنمرد بصرىاز من سوال کرد تو حاضر بودى؟ شیخمفید گفت: آرى. رمانىگفت: اینسخنبه جاىآنچه منگفتم! اشکالتو وارد است!! آنگاهپرسید: تو کیستىو نزد کدامیکاز علماى اینشهر درسمىخوانى؟ مفید گفت: نزد شیخابوعبد اللهجعل. رمانىگفت: بنشینتا من مراجعتکنم.
سپسبرخاست و بهدرونخانه رفتو پساز لحظهاىبرگشتو نامهاىسربستهبه وىداد و گفت: اینرا بهاستاد خود بده. مفید نامهرا آورد و بهاستادش تسلیمکرد. استاد نامهرا گشود و شروعبه قرائتآنکرد و طىمطالعه آنبه خندهافتاد. پساز قرائتنامه گفت: رمانى ماجرایىرا کهمیانتو و او در مجلسوى روىداده نوشتهو سفارشتو را نمودهو تو را ملقب به« مفید» کردهاست.« ۱»
مناظره وىبا« علىبنعیسى رمانى» در زمانىرخ دادهکه مفید کمتر از سىسال داشتهاست.« ۲»
( ۱) قبلًا از ابنشهر آشوب مازندرانى نقلکردیمکه گفتهبود لقب« مفید» را حضرتامام زمان( عج) بهمفید دادهاند. ممکناست چنینبودهو شیخ بزرگوار بهاینلقب شهرتداشته، و رمانىو قاضى عبدالجبار اینلقبرا براى او تأیید کردهاند؛ براىاطلاعبیشتر و سایر مناظرات جالبشیخ مفید نگاهکنید بهاواخر« سرائر» ابنادریس حلىو« مجالسالمومنین» و« روضاتالجنات» و« رجال» مامقانىو غیره.
( ۲) دوانى، على، دو هفته نامه گلستان قرآن، شماره ۹۷، شیخ مفید پرچمدار توسعه مکتب شیعه
منبع :دانشنامه دین اسلام