مناظره شیخ مفید با على‏بن‏عیسى رمانى

مناظره شیخ مفید با على‏بن‏عیسى رمانىReviewed by مدیریت پرچم های سیاه شرق on Jan 24Rating:

چون‏ابو یاسر از عهده بحث‏و پرسشهاى او درمانده شده‏او را به« على‏بن‏عیسى رمّانى» که‏از بزرگان علماى کلام‏بود ارجاع‏داد و گفت‏چرا به‏نزد او نمى‏روى‏تا از او استفاده‏کنى؟ مفید گفت‏او را نمى‏شناسم‏و کسى‏ندارم‏مرا به‏او معرفى‏کند. ابو یاسر یکى‏از شاگردان‏خود را همراه‏او کرد و نزد رمانى‏فرستاد چون‏مجلس رمانى‏از فضلا و دانشمندان‏پر بود، مفید در صف نعال نشست‏و به تدریج‏که مجلس‏خلوت‏شد نزدیکتر رفت.

در آن‏اثناء مردى از اهل‏بصره‏آمد و از رمانى پرسید چه مى‏فرمایید دربارهحدیث‏غدیر( که‏به عقیده‏شیعه پیغمبر اکرم( ص) امیرمومنان( ع) را جانشین‏بلافصل‏خود گردانید) و داستان‏غار( که‏به‏اعتقاد اهل‏سنت دلیل‏بر خلافت ابوبکر است)؟ رمانى‏گفت داستان‏غار درایت( یعنى‏امرى مسلم‏و معقول) است‏و حدیث‏غدیر روایت و منقول مى‏باشد، و آنچه‏از درایت‏و امر مسلّم استفاده‏مى‏شود از روایت مستفاد نمى‏گردد. مرد بصرى سکوت‏کرد و برخاست‏و از مجلس بیروت‏رفت.

در این‏موقع مفید خود را به‏رمانى نزدیک‏گردانید و گفت: سوال‏دارم. رمانى‏گفت: بگو! شیخ‏مفید گفت: چه‏مى‏فرمایید درباره کسى‏که‏بر امام‏عادل خروج‏کند و با وى‏جنگ‏نماید؟ رمانى‏گفت: او کافر است، بعد گفت: نه‏فاسق است.

شیخ مفید پرسید: راجع به‏امامت امیرالمومنین على‏بن‏ابیطالب علیه‏السلام چه‏مى‏گویید؟ رمانى‏گفت: او امام‏است. مفید گفت: دربارهطلحه‏و زبیر( دو آتش‏افروز جنگ‏جمل‏بر ضد امیرالمومنین بودند) چه‏مى‏فرمایید؟ رمانى‏گفت: آنها از این‏عمل‏توبه‏کردند.

شیخ مفید گفت: جناب‏ استاد! داستان جنگ‏جمل درایت‏و امر مسلّمى‏است و توبه‏کردن طلحه‏و زبیر روایت مى‏باشد!! رمانى‏که متوجه موضوع شد گفت: مگر موقعى که آن‏مرد بصرى‏از من سوال کرد تو حاضر بودى؟ شیخ‏مفید گفت: آرى. رمانى‏گفت: این‏سخن‏به جاى‏آنچه من‏گفتم! اشکال‏تو وارد است!! آنگاه‏پرسید: تو کیستى‏و نزد کدام‏یک‏از علماى این‏شهر درس‏مى‏خوانى؟ مفید گفت: نزد شیخ‏ابوعبد الله‏جعل. رمانى‏گفت: بنشین‏تا من مراجعت‏کنم.

سپس‏برخاست و به‏درون‏خانه رفت‏و پس‏از لحظه‏اى‏برگشت‏و نامه‏اى‏سربسته‏به وى‏داد و گفت: این‏را به‏استاد خود بده. مفید نامه‏را آورد و به‏استادش تسلیم‏کرد. استاد نامه‏را گشود و شروع‏به قرائت‏آن‏کرد و طى‏مطالعه آن‏به خنده‏افتاد. پس‏از قرائت‏نامه گفت: رمانى ماجرایى‏را که‏میان‏تو و او در مجلس‏وى روى‏داده نوشته‏و سفارش‏تو را نموده‏و تو را ملقب به« مفید» کرده‏است.« ۱»

مناظره وى‏با« على‏بن‏عیسى رمانى» در زمانى‏رخ داده‏که مفید کمتر از سى‏سال داشته‏است.« ۲»

( ۱) قبلًا از ابن‏شهر آشوب مازندرانى نقل‏کردیم‏که گفته‏بود لقب« مفید» را حضرت‏امام زمان( عج) به‏مفید داده‏اند. ممکن‏است چنین‏بوده‏و شیخ بزرگوار به‏این‏لقب شهرت‏داشته، و رمانى‏و قاضى عبدالجبار این‏لقب‏را براى او تأیید کرده‏اند؛ براى‏اطلاع‏بیشتر و سایر مناظرات جالب‏شیخ مفید نگاه‏کنید به‏اواخر« سرائر» ابن‏ادریس حلى‏و« مجالس‏المومنین» و« روضات‏الجنات» و« رجال» مامقانى‏و غیره.

( ۲) دوانى، على، دو هفته نامه گلستان قرآن، شماره ۹۷، شیخ مفید پرچمدار توسعه مکتب شیعه‏

منبع :دانشنامه دین اسلام

 

About مدیریت پرچم های سیاه شرق

Check Also

مناظره شیخ مفید با عمر بن خطاب

مناظره شیخ مفید با عمر بن خطاب

محمد بن النعمان- شیخ مفید-

در قرآن در آیه 40، سوره توبه می‌خوانیم:

«الاّ تَنْصُروُهُ فَقَدْ نَصَرهُ اللهُ اِذْ اَخْرَجَهُ الَّذینَ كَفَروُا ثانِیَ اثْنَیْنِ اْذْ هُما فی الْغارِ اِذْ یَقُولُ لِصاحِبِهِ لاتَحْزَنْ اِنَّ اللهَ مَعَنا فَاَنْزَلَ اللهُ سَكِینَتَهُ عَلَیْهِ وَ اَیَّدَهُ بِجُنُود لَمْ تَرَوْها ...؛ اگر پیامبر ‌ـ صلّی‌ الله علیه و آله ـ را یاری نكنید، خداوند او را یاری خواهد كرد (همانگونه كه در سخت‌ترین ساعات، او را تنها نگذارد) آن هنگام كه (در جریان هجرت) كافران او را (از مكه) بیرون كردند، در حالی كه دومین نفر بود (و یك نفر همراه او بیش نبود) در آن هنگام كه آن دو، در غار بودند، و او به همسفر خود می‌گفت: غم مخور، خدا با ما است، در این موقع خداوند آرامش خود را بر او(پیامبر) فرستاد، و با لشگرهایی كه آن‌ها را نمی‌دیدند او را تقویت نمود.»