“باءبى انت و امى یا رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم لقد انقطع بموتک ما لم ینقطع بموت غیرک من النبوه والنباء و اخبار السماء خصصت حتى صرت مسلیا عمن سواک ، و عممت حتى صار الناس فیک سواء، و لو لا انک امرت بالصبر، و نهیت عن الجزع ، لانفدنا علیک ماء الشئون و لکان الداء مما طلا، و الکمد محالفا، و قلا لک ، و لکنه مالا یملک رده ، و لا یستطاع دفعه ، بابى انت و امى ، اذکرنا عند ربک ، و اجعلنا من بالک : “
پدر و مادرم فدایت ،اى رسول گرامى ، با مرگ تو رشته نبوت گسسته گشت ، و گزارش دادن از آسمان ، و اخبار آن بریده شد، که با مرگ هیچکس چنین نشود، به مصیبت خود یک ویژه گى داده اى ، و آن این که مصیبت تو موجب تسلیت است ، یعنى آن قدر مصیبت و اندوه فراوان است که مصایب دیگر را ناچیز مى کند، و به آن عمومیت داده اى یعنى همگان به سوگت نشسته اند، اگر نه این بود که به ما دستور داده اى صبر پیشه سازیم ، آنقدر بر تو مى گریستیم که سرچشمه اشکمان خشک گردد، و اندوهمان پیوسته و مدام ، و این درد جانکاه براى همیشه همراه من خواهد بود، و این همه در مصیبت تو اندک است ، پدر و مادرم فداى تو باد ما را در سراى دیگر به یاد آور، و در خاطر خود نگه مى دار.
و نیز فرمود:
” نفسى على زفراتها محبوسه
یا لیتها خرجت مع الزفرات “
نفس من در کنار آه اندوه بار خود، به زندان افکنده شده است اى کاش به همراه آه عمیق ، نفس من از بدن خارج مى گشت .
” لا خیر بعدک فى الحیاه و انما
اخشى مخافه ان تطول حیاتى “
پس از تو در زندگى دنیا خیرى نیست و من از آن مى ترسم که زندگى من طولانى شود.
و نیز فرمود:
” اءمن بعد تکفین النبى و دفنه
باثوابه اسى على هالک ثوى “
آیا کسى که پس از تکفین پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم و دفن او با لباس هایش غمین است که در جاى نابود کننده اقامت گزیند؟
” رزءنا رسول الله فینا فلن نرى
بذاک عدیلا ما حیینا من الورى “
مصیبت ما از دست دادن رسول خداست که تا زنده ایم همتایى براى او در میان خود نخواهیم یافت .
آیا کسى که پس از تکفین پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم و دفن او با لباس هایش غمین است که در جاى نابود کننده اقامت گزیند؟
.” و کان لنا کالحصن من دون اهله لهم معقل حرز حریز من العدى “
او همانند دژى بود براى خانواده اش پناهگاه محکمى بود که آنها را از دشمنان مصون مى داشت .
” فیا خیر من ضم الجوانح و الحشا
و یا خیر میت ضمه التراب و الثرى “
اى بهترین انسانها، و اى بهترین مرده اى که تاکنون خاک و گل نمناک آن را در برگرفته است .
” کان امور الناس بعدک ضمنت
سفینه موج البحر و البحر قد طمى “
گویا امور مردم بعد از تو در کشتى که دچار امواج دریاست قرار گرفته و دریا در حال مد است و کشتى را به حرکت درآورده است .
” و ضاق فضاء الارض عنهم برحبه
لفقد رسول الله اذ فیه قد قضى “
و فضاى وسیع زمین براى آنان تنگ شده است ، به خاطر فقدان رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم که بدرود زندگى گفته است .
و نیز فرمود:
” ما غاض دمعى عند نائبه
الا جعلتک للبکاء سببا “
در هر مصیبتى اشک من سرازیر نگردید، مگر اینکه تو را وسیله گریه خود قرار دهم .
و نیز فرمود:
” الى الله اشکو لا الى الناس اشتکى
ارى الارض تبقى و الاخلاء تذهب “
به خداوند شکایت مى برم ، و نه به نزد مردم مى بینم زمین برقرار است و دوستان مى روند.
و فاطمه علیهاالسلام فرمود:
” قل للمغیب تحت اطباق الثرى
ان کنت تسمع صرختى و ندائیا “
بگو به آن که در زیر طبقات گل نمناک قرار دارد، اگر فریاد و صداى مرا مى شنوى .
” صبت على مصائب لو اءنها
صبت على الایام صرن لیالیا “
بر من مصیبت هائى وارد آمد که اگر آن مصائب به روزهاى جهان مى ریخت به شب مبدل مى شدند.
” قد کنت ذات حمى بظل محمد صلى الله علیه و آله و سلم
لا اءخش من ضیم و کان جمالیا “
سایه محمد صلى الله علیه و آله و سلم پشتوانه من بود از هیچ ستمى نمى هراسیدم و او زیبائى من بود.
” فالیوم اءخشع للذلیل و اتقى
ضمیمى و ادفع ظالمى بردائیا “
پس امروز در مقابل فرد ذلیلى خشوع نموده ، و ستم ستمگر خود را به گوشه لباس خود دفع مى کنم .
” فاذا بکت قمریه فى لیلها
شجنا على غصن بکیت صباحیا “
اگر کبوتر قمرى در شب خود از روى اندوه بر شاخه اى مى گریید، من صبحگاهان گریه سر مى دهم .
” فلا جعلن الحزن بعدک مونسى
و لا جعلن الدمع فیک و شاحیا “
حزن و اندوه را پس از تو مونس خود مى نمایم و با اشک گردن بندى ساخته به گردن خود مى آویزم *
گروه دین و اندیشه – شکوری
* عقد الفرید، ج ۳، ص ۶۳، + شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، ج ۲، ص ۲۳۰ + تاریخ ابن اثیر، ج ۲، ص ۳۲۸و +۳۲۹ تاریخ طبرى ، ج ۲، ص ۲۴۲ + الامام على ، ج ۱، ص ۱۲۹، عبدالفتاح عبدالمقصود مصرى .
برگرفته از: سیاهترین هفته تاریخ، على محدث (بندرریگى )