گریه برای یتیمان

گریه برای یتیمانReviewed by مدیریت پرچم های سیاه شرق on Oct 31Rating:

فاطمه ، دختر رسول خدا صلی الله علیه و آله نیز در میان آنان بود. پس از آنکه دریافتند پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله سالم است به مدینه بازگشتند. رسول خدا صلی الله علیه و آله نیز با کمی فاصله به طرف مدینه حرکت نمود. زنان بار دیگر گریه کنان به استقبال شتافتند. در این وقت زینب دختر جحش ‍ محضر پیامبر گرامی رسید. پیغمبر صلی الله علیه و آله فرمود:- صبور و پایدار باش !گفت :- برای چه ؟فرمود:- در مورد شهادت برادرت عبدالله .گفت :- شهادت برای او گوارا و مبارک باد!فرمود:- صبر کن !گفت :- برای چه ؟فرمود:- درباره شهادت داییت حمزه علیه السلام .گفت :- همه از آن خداییم و به سوی او باز می گردیم ، مقام شهادت برای او مبارک باد!پس از چند لحظه ، دوباره پیامبر صلی الله علیه و آله رو به زینب کرد و اظهار فرمود:- صبور باش !گفت :- دیگر برای چه ؟فرمود:- به خاطر شهادت شوهرت مصعب بن عمیر.زینب تا این جمله را شنید با صدای بلند گریه کرد و به طور جانگدازی ناله سر داد. او در پاسخ کسانی که می گفتند:- چرا برای شوهرت چنین گریه می کنی ؟پاسخ داد:- گریه ام برای شوهرم نیست ، چرا که او به فیض شهادت در رکاب پیامبر صلی الله علیه و آله رسیده ، بلکه گریه ام برای یتیمان اوست ، که اگر سراغ پدر را بگیرند، چه جوابی به آنان بدهم ؟

About مدیریت پرچم های سیاه شرق

Check Also

راه نجات

پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله وسلم فرمود:سه نفر از بني اسرائيل با هم به مسافرت رفتند در ضمن سير و سفر در غاري به عبادت خدا پرداختند، ناگهان ! سنگ بزرگي از قله کوه فرود آمد و بر در غار افتاد و دهانه غار به کلّي بسته شد. و مرگ خود را حتمي دانستند.