نقد فیلم The Man from U.N.C.L.E (مردی از آنکل)

نقد فیلم The Man from U.N.C.L.E (مردی از آنکل)Reviewed by محمدرضا on May 3Rating: ۵.۰نقد فیلم The Man from U.N.C.L.E (مردی از آنکل)نقد فیلم The Man from U.N.C.L.E (مردی از آنکل) گاهی اوقات در سینما اتفاقاتی رخ میدهد که نتیجه آن در آینده سبب شگفتی نسل جدیدی از

User Rating: Be the first one !

نقد فیلم The Man from U.N.C.L.E (مردی از آنکل)

گاهی اوقات در سینما اتفاقاتی رخ میدهد که نتیجه آن در آینده سبب شگفتی نسل جدیدی از سینما دوستان یا سینماروها میشود.

نمونه بارز این مساله، اولین نسخه سینمائی مجموعه جذاب، «جیمز باند» میباشد. این مجموعه با عنوان اولیه، «دکتر نو» و حضور

“شان کانری” منتشر شد که با بازخورد منفی و فروش نه چندان دلچسبی همراه شد.

 

اما این شکست، فیلمسازان را منصرف نکرد و آنها بار دیگر باند را تحت عنوان «از روسیه با عشق» به تصویر کشیدن، حاصل کار مجموعه‌ای بسیار پرطرفدار به نام “جیمز باند” شد. این مقدمه در حقیقت توضیحی بر چگونه خلق شدن دسته “جاسوسی” در سینما میباشد. اگرچه دکتر نو برای اولین بار این ژانر را معرفی کرد ولی اکنون علاوه بر مجموعه فیلم باند، دیگر فیلم‌هایی تولید میشود که با استفاده از چنین ضرب آهنگی، آثاری مفرح و جذاب را خلق میکنند. نمونه موفق و خوب این مثال، فیلم «The Man from U.N.C.L.E/مردی از آنکل» میباشد.

 

بخش‌های بولد یا پررنگ شده متن، سکانس یا بخشی از فیلم را لو میدهد

کارگردانی فیلم برعهده، یکی از متفاوت‌ترین کارگردانان سینما میباشد. “گای ریچی” که بیشتر با فیلم «اسنچ» شناخته میشود که فیلمی، جذاب و خیره کننده چه در داستان و چه در فرم است، اما ریچی با فیلم «شرلوک هلمز: بازی سایه‌ها» بیانه‌ای جدی به سینما ارائه نمود، این که میتواند داستان‌های کلاسیک را با سبک خودش و با اتمسفری وفادار به داستان اولیه، “عالی” روایت کند. این مساله در خصوص سریال تلویزیونی قدیمی به نام “مردی از آنکل” نیز صادق است. اگرچه این سریال در زمان خود ناامید کننده ظاهر شد ولی گای ریچی پس از مدت زمانی طولانی و پس از کناره گیری، “سودنبرگ”، «مردی از آنکل» را بسیار جذاب، پخته و مخاطب پسند ارائه داده است.

فیلم، داستان سه جاسوس میباشد که از سه کشور از دوران جنگ سرد روایت میشود. داستان از نجات “گبی” (آلیشیا ویکاندر) توسط مامور مخفی یا جاسوس آمریکایی “ناپلئون سولو” (هنری کویل) آغاز میشود. او گبی را از برلین شرقی به برلین غربی منتقل میکند که البته بی‌دردسر هم نیست، چرا که مامور ک.گ.ب، “ایا کوریاکین” (آرمی هامر) نیز در تعقیب آنها بود که موفق به خنثی سازی عملیات آنها نشده. سولو فردا صبح در دیدار با رئیس خود، بار دیگر با “ایا” رو به رو میشود و در نهایت هر دو جاسوس، یکی از آمریکا و دیگری از شوروی با این واقعیت رو به رو میشوند که بمب هسته‌ای توسط پدر “گبی” در حال ساخت است و این بمب که برای “ویکتوریا” (الیزابت دبیکی) ساخته میشود، میتواند مشکلات بسیاری را در دوران جنگ سرد ایجاد کند. این سه شخصیت اکنون باید با یکدیگر همکاری کنند تا جلوی این اتفاق خطرناکِ احتمالی را بگیرند. ایان کوریاکین و گبی در نقش زوجی که تازه به رُم آمده وارد بازی میشوند و جاسوس آمریکایی، ناپلئون سولو نیز با جذابیت‌های خاص خود همانند شخصیت جیمز باند سعی میکند تا به ویکتوریا نزیک شود و از اهداف اصلی او سر در بیاورد.

داستان فیلم جذاب است، فیلمنامه توسط “گای ریچی” و “لیئونل ویگرام” نوشته شده است، شباهت چندانی به هیچ فیلم جاسوسی ندارد و کاملا اورجینال میباشد. جذابیت فیلم مردی از آنکل تنها در داستان یا سناریوی آن نیست بلکه در استفاده مناسب تکنیک از سوی گای ریچی نیز میباشد. گای ریچی در فیلم و در سکانس‌های متعددی از موسیقی ایتالیایی استفاده کرده است. این موسیقی مخصوصا در سکانس گرفتار شدن مامور شوروی و آرامش جاسوس آمریکایی، عالی از کار در آمده که البته غافلگیر کننده میباشد.

 

دیگر تکنیک موفق گای ریچی در فیلم اتمسفر زمان روایت شده فیلم یعنی سال‌های شصت میباشد. فضاسازی به شکل حیرت انگیزی منطبق با آن زمان است و بیشترین شباهت را به ساخته‌هایی سینمائی آن سال‌ها را دارد که البته این نشان از دقت بالای ریچی در ساخت فیلم هایش میباشد، چرا که مردی از آنکل و اتمسفر خاص و دقیق آن تنها استثنایی در پرونده فیلم سازی ریچی نیست، «شرلوک هلمز: بازی‌ سایه‌ها» نیز از چنین تکنیک بالایی در بخش کارگردانی برخوردار است که خواه و ناخواه حداقل در بخش روایت درست زمانی فیلم، به دل مخاطب مینشیند.

«The Man from U.N.C.L.E» نه فیلمی جدی همانند، «جیسون بورن» است و نه کاملا طنز که از نمونه‌های موفق آن میتوان به فیلم «خیابان بیست و یک جامپ» اشاره کرد، فیلم در حد واسط قرار دارد. به بیانی بیشتر، “گای ریچی” فیلم خود را اکشنی با درون مایه طنز به نمایش گذاشته است اما درون مایه طنز فیلم گاها عجیب و به سبک خود او در می‌آید، نمونه بارز آن در فیلم سکانس خداحافظی روئسای دو مامور آمریکا و شوروی و سلام رساندن آنها به همسرهایشان است که عملا دنیای جاسوسان را با دنیای مردان سیاست، جدا کرده و زیر سوال میبرد و بیشتر عنوان جنگ سرد را بازیِ دو پهلوی دو کشور آمریکا و شوروی نشان میدهد. جدای از سبک خاص ریچی در فرم یا ساختاردهی به فیلم، «مردی از آنکل» در درون مایه جذاب است و ریچی نه به شکل ایده عالی ولی به عنوان کارگردانِ فیلمی مخاطب پسند که پتانسیل ساخت عنوان‌های بیشتری که از این فیلم انتظار میرود، کاملا موفق عمل کرده است و فیلم او بیشتر به عنوان “افتتاحیه‌ای بسیار جذاب و موفق” در جهت ساخت قسمت‌های بعدی میباشد. اگر سوال شود که چرا باید از این فیلم ادامه‌ای شاهد باشیم!؟ در جواب میتوان به فیلم اکشن و بی‌مغز «سریع و خشن» اشاره کرد که با نمایش اکشن‌های فضایی، مرز ژانر اکشن را شکسته است و خوب است تا فیلم‌هایی از جنس «مردی از آنکل» وارد شوند و اکشن جذابی را به نمایش بگذارند.

دیگر فاکتور مهم و موفق فیلم، تیم بازیگران آن میباشند. “هنری کویل” که بیشتر به عنوان سوپرمن شناخته میشود، در این فیلم، کاملا جیمز باند است و بازی او در قالب شخصیت “ناپلئون سولو”، میتواند سبب کاندید شدن او برای بازی در مجموعه جدید و احتمالی جیمز باند شود. هنری کویل که در قالب “سولو” به عنوان جاسوسی آمریکایی معرفی میشود، “جذاب”، “خوش‌پوش”، “حرفه‌ای”، “همه فن حریف” و “دلربا” میباشد که بازی خوب او ناشی از بازی گرفتن مناسب گای ریچی نیز میباشد، اگرچه بازی هنری کویل در فیلم «مرد پولادین» نشان داده بود که بازیگری توانا میباشد، که البته این در صورتی است که به او فرصت و زمان لازم جهت پرداخت در فیلم داده شود.

 

دیگر بازیگر فیلم که انتخاب آن از بهترین‌های فیلم بوده، “آرمی همر” در نقش مامور یا جاسوس شوروی میباشد. تیپ و نمای فیزیکی همر دقیقا همان چیزی است که از جاسوسی از منطقه سرد شوروی انتظار میرود. خب با توجه به انعکاس سینما از دوران جنگ سرد، میدانیم، شوروی در زمان جنگ سرد در زمینه ماموران اطلاعاتی و تکلونوژی همراه آنها از بلوک غربی‌ها جلوتر بودند و هر دو نکته (ماموران هیکلی و قوی که شایعه شده بود که شوروی به ماموران خود استروئید تزریق میکرد در کنار تکلونوژی پیشرفته همراه آنها) در فیلم گای ریچی به کار رفته است و این دیگر دلیل فضاسازی عالی فیلم او میباشد. “آرمی همر” در قالب ماموری سرسخت که کنترل چندانی بر روی اعصاب خود ندارد به تصویر کشیده میشود که با مرور زمان از روی اجبار بهترین دوست خود، یعنی “سولو” را پیدا میکند.

در میان تمامی تکاپوهای مردانه فیلم، نباید از نقش “آلیشیا ویکاندر” و “الیزابت دبیکی” در قالب خوب و بد داستان فیلم غافل شد. بازی آلیشیا ویکاندر در قالب شخصتی که پوشش داستان به حساب می‌آید در کسانس‌هایی که با آرمی همر بازی میکند، کاملا درست و بجا بازی میکند اگرچه فیلمنامه به جهت حضور بیش از حد او در کنار شخصیت “ایا کوریاکین”، اجازه بازی منفرد را به او نمیدهد. در سمت دیگر، به آنتاگونیست داستان با بازی “الیزابت دیبکی” میرسیم که بیشتر بازی او در سریال «مدیر شب» چشمگیر میباشد و حضور او در فیلم یادآوری بسیار مهمی از شرارت‌های زنانه فیلم‌های باند میباشد که اگر از طرفداران این مجموعه باشید، قد بلند این دسته زنان، یادآوری مهمی از گاری ریچی در فیلم مردی از آنکل میباشد.

فیلم «مردی از آنکل» متشکل از نماهای خاص گای ریچی میباشد که داستان را به شکلی خاص که کمتر شبیه به آن در ژانر جاسوسی دیده شده است، به نمایش میگذارد. عملکرد ریچی در فضاسازی عالی است و بازی‌گیری او از بازیگران اصلی فیلم کاملا بجا میباشد و کمتر شاهد اشکال در نحوه انتقال حس بازیگران در فیلم دیده میشود. در مجموع فیلم‌های ریچی به متفاوت بودن در فرم و ساختار معروف هستند، به عبارتی دیگر، فیلم‌های او بیشتر به دارا بودن فرمی گای ریچی شکل مشهور هستند و فیلم «مردی از آنکل» نیز از این قاعده مستثنا نمیباشد، نمونه چنین استثناهایی، سکانس‌های طنز و جذاب فیلم میباشد که خاص و ویژه است، اگرچه ممکن است عده‌ای آن را بی‌راهِ رفتن ریچی ارزیابی کنند ولی با کمی سختگیری کمتر و دید بازتر، چنین طنز و شوخی‌هایی در فیلم را، میتوان بجا و خوب دانست، اما در کنار تمامی نکات مثبت فیلم «مردی از آنکل»، مشکل فیلمِ ریچی در زمینه ماندگاری است. فیلم به جهت داستان خاص یا موسیقی خاصی که از سریال اقتباس شده خود، برداشته است، “ماندگار” نمیشود. مشکل جایی است که، مانور بیش از حد ریچی به روابط بین شخصیت‌ها مخصوصا رابطه بین مامور شوروی و “گبی” سبب میشود تا ساخته او بیشتر به جهت تداوم چنین سکانس‌هایی به یاد آورده شود، اگرچه سکانس‌های همکاری دو مامور از دو کشور رغیب در عرصه جهانی، بسیار غافلگیر کننده است و نمونه‌ای بسیار خاص و متفاوت از شکل‌گیری رابطه‌ای برادرانه توسط دو مامور از دو کشور رغیب میباشد که در زمان مناسب از یکدیگر متنفر میشوند.

About Mrezangi

Check Also

ماتریکس 2021

نقدی بر «رستاخیزهای ماتریکس» :خانم واچوفسکی؛ کاش یک ماتریکس را برای ما باقی می‌گذاشتید!

نقدی بر «رستاخیزهای ماتریکس» :خانم واچوفسکی؛ کاش یک ماتریکس را برای ما باقی می‌گذاشتید! از …