نقد فیلم Mr Turner (آقای ترنر)

نقد فیلم Mr Turner (آقای ترنر)Reviewed by محمدرضا on May 2Rating: ۵.۰نقد فیلم Mr Turner (آقای ترنر)نقد فیلم Mr Turner (آقای ترنر) عده ای اعتقاد دارند که در سینمای پست مدرن، پیرنگ های نوظهور باعث می شوند که به داستانگویی

User Rating: Be the first one !

نقد فیلم Mr Turner (آقای ترنر)

عده ای اعتقاد دارند که در سینمای پست مدرن، پیرنگ های نوظهور باعث می شوند که به داستانگویی در فیلم ها و در نظرات مخاطبان

لطمه وارد شود. اما آقای ترنز را احتمالا می توان فیلمی خواند که با استفاده از سه طرح اصلی (کلاسیک، مینیمال و ضدروایت)

به استانداردی عالی برای داستانگویی رسیده است.
مایک لی را با کارهای درونگرا و گاهاً اکسپرسیونش می شناسیم.

از Life Is Sweet و Naked گرفته تا Another Year همگی نوعی افسردگی عمیق را به نمایش میگذارند. ولی دیدن این مسئله در این کار، شاید از نکات هیجان انگیز باشد! چرا که آقای ترنر داستان سالهای میانی و پایانی زندگی نقاش بزرگ رومانتیسیست لنداسکیپ انگلیسی را روایت کرده و فیلم پر است از هنرمند و منتقد هنری… می توان افسردگی را به وضوح در چهره و رفتار آنانی که در فیلم به هنر مربوطند را مشاهده کرد. در کل شاید این مورد باعث شده باشد که فیلم چنین به نظر آید : خالی از احساس ظاهری… ولی در اصل داستانیست پر از حس و زیبایی درونی. مسئله دیپرشن را میتوان در تونالیته های رنگی انتخاب شده در میزانسن بندی دید. رنگهای سرد و گاهاً رویایی و عجیب که نوید می دهند : باید فیلمی سنگین را تحمل کنی! همچنین حضور تنها یک نفر در اکثر ترکیب بندی های فیلم، تنهایی شخصیت ها را در این دنیای بزرگ به بیننده تلقین می کند. در این میان نباید از سرنوشت تأثیرگذار کاراکترهای فیلم نیز غافل شد! میتوان گفت مایک لی موفق به ساختن فیلمی با زیبایی های بصری بهمراه رفرنسهای عالی به فضا و جایگاه هنر نقاشی دهه هشتاد انگلستان شده است. یک اثر بیانگرا ولی در عین حال منتقدانه. حضور منتقد در کنار هنرمند و تکمیل کار او در فیلم، یک بیان گسترده از وضعیت دنیای هنر (نه تنها نقاشی) چه در گذشته و چه در زمان حال است. در عین حال، فاصله ذاتی هنرمند و منتقد در فیلم نیز دیده می شود. همچنین منتقدنماهای فیلم نیز بسیار خوب پرداخت شده و در نهایت توسط خود هنرمندان نقد می شوند! وضعیتی که چه در کشورمان و چه در دنیا، در حال حاضر در جریان است.

شخصیت پردازی را میتوان از نقاط قوت کار دانست. کاراکترهایی به نسبت تئاتری! ولی بسیار پرداخت شده و دقیق. ویلیام ترنر ی مصمم ولی ضربه خورده؛ خدمتکار و معشوقه ای وفادار و وظیفه شناس و همسری جدید و مهربان که خواستار حفظ رابطه اش با ترنر است. حتی هنرمندان و نقاشان و اشخاص اشرافی فیلم نیز با وجود حضور نامستمر، از عمق برخوردارند. نکته ای که این ژرفا را برای هر شخصیت ایجاد می کند، شاید لهجه و گویش خاص هرکدام از کاراکترها یا هرکدام از طبقات اجتماعی باشد که با خلاقیت در داستان گنجانده شده است. البته اکت ها و میمیک های عالی تیم بازیگری نیز در برجسته شدن شخصیت ها بی تأثیر نیست. خصوصاً تیموتی اسپال که بی شک بهترین بازی عمرش را بعنوان ویلیام ترنر انجام داده است. کار او روی صدای شخصیتش، به تنهایی، می تواند “ویلیام ترنر” را به یکی از بیادماندنی ترین شخصیت های سینمای بیوگرافیک تبدیل سازد. دوروتی اتکینسون که در نقش خدمتکار ترنر ظاهر شده بود نیز، آن حس سرکوب شده عشق را به خوبی در نگاه و رفتار خود تزریق کرده بود. دیگر کاراکترهای فرعی نیز با اجرای خوب بازیگران همراه شده بودند تا فیلم با ظاهری آراسته و نسبتاً کامل ساخته شده باشد.

یکی دیگر از عناصری که آقای ترنر را در زمره برترین های ۲۰۱۴ قرار می دهد، ادای دین آن نسبت به نقاشی قرن ۱۹ انگلستان است. استفاده از آثار لنداسکیپ آرتیست های آن دوره (مخصوصاً خود ویلیام ترنر) بعنوان تصاویر پس زمینه در کادرهای فیلم و حتی نمایش نقاشی های پرتره آن دوران در نمایشگاه، از جذابیت های آقای ترنر بوده و از نظر فنی، به کار قدرت می بخشد. کارهای خود ویلیام ترنر، جان کونستابل، جورج جونز و دیوید رابرتز ، بیشترین استفاده را داشته اند. پررنگ ترین قوت فنی فیلم، فیلمبرداری و تدوین عالی آن است. با اینکه تمامی نماها بسیار ساده می باشند، اما احساس سراسر آنها را در برگرفته است. همچنین طراحی صحنه آنقدر ساده می انگارد که بیننده گمان می کند در حال زندگی در فیلم است.
اما با این تفاسیر، آقای ترنر شاید همه را به تماشایش ترغیب نکند.
فضای سنگین فیلم امکان دارد بسیاری را اذیت کند. دیالوگهای زیاد و گاهاً بیش از حد فورمال و رسمی و تأکید بر درونیات در شخصیت پردازی نیز، شاید برای اکثر مردم خسته کننده و غیرقابل تحمل باشد. دادن رفرنس به نقاشی انگلستان قرن ۱۹ شاید برای بسیاری نامفهوم باشد. همچنین نزدیکی کار هنرمند و منتقد و در عین حال، دوری بسیار این دو قشر از هم برای بسیاری غیرقابل هضم باشد. درکل تماشای آقای ترنر حوصله می خواهد؛ اما حوصله “مخاطبان” فیلم هرگز از دیدن این اثر سر نمی رود! می توان گفت اکثر نکاتی که بعنوان ضعف در نظر بینندگان عادی وجود دارند، در حقیقت از جذابیت های فیلم در نظر سایر مخاطبان هستند! با دیدن دیگر کارهای لی، می توان به علاقه او به مکث های عامدانه پی برد و آقای ترنر هم با بهره وری از این مکث ها، امضای مایک لی را با خود یدک می کشد. صدالبته ترغیب نشدن بینندگان به تماشای فیلم را می توان بعنوان یک نکته منفی برای فیلم به حساب آورد و آن را «غیرعامه پسند» خواند. ولی با دادن این لقب به فیلم، چیزی از ارزش های آن کاسته نمی شود.

About Mrezangi

Check Also

ماتریکس 2021

نقدی بر «رستاخیزهای ماتریکس» :خانم واچوفسکی؛ کاش یک ماتریکس را برای ما باقی می‌گذاشتید!

نقدی بر «رستاخیزهای ماتریکس» :خانم واچوفسکی؛ کاش یک ماتریکس را برای ما باقی می‌گذاشتید! از …