نقد و بررسی فیلم This Means War (این یعنی جنگ)
گاهی اوقات به ظاهر شناخت عناصری همچون ” لحن” در فیلمهای کمدی رومانتیک بسیار سخت
است. ” این یعنی جنگ” فیلمی است که است که کارگردان در نمایش این مورد واقعا سردرگم
است. این فیلم در بازار فیلمی با سبک ” اکشن رومانتیک کمدی” معرفی شده است، اما جنبه
اکشن آن تنها در آغاز و پایان فیلم به عنوان چاشنی از آن استفاده شده است. این اکشن بامزه
در واقع نوعی تقلید از سری فیلمهای باند، یا فیلم ماموریت غیر ممکن: پروژه ارواح میباشد.
اما این تقلید بسیار ناشیانه ارائه شده است، نه خنده دار است و نه هیجان انگیز. در قلب این
فیلم یک مثلث عشقی بین سه نفر میباشد که بیننده امیدوار است شخصیت بد فیلم همه
آنها را بکشد.
شاید من غیر منطقی هستم. شاید انتظار من از یک فیلم کمدی رومانتیک چیزی بیشتر از یک
حس بی تفاوتی باشد. نمیتوان گفت که بزرگترین مشکل در فیلم ” این یعنی جنگ” ناشی
از کارگردانی، بازیگری و یا فیلم نامه است، اما تمام این عناصر تاثیر گذار هستند. از کمدیهای
رومانتیک، به ویژه آنهایی که هیجان انگیز و تاثیر گذار هستند انتظار میرود که باعث نشاط
بخشیدن شوند اما این فیلم واقعا افسرده کننده است.
اف دی آر ( با بازی کریس پاین) و تاک (با بازی تام هاردی) جاسوسهای خبره هستند که
تاریخچه ای از ماموریتهای انجام شده در سخت ترین و غیر ممکن ترین شرایط را همراه خود
یدک می کشند. پس از یک تلاش ناموفق برای دستگیری یک تروریست بین المللی به نام
هانریش ( با بازی تیل شوایگر) و خون و خونریزی زیاد، تاک و اف دی آر پشت میز نشین می
شوند. در همین زمان، هاینریش تصمیم به انتقام از آنها میگیرد، چونکه یکی از کشتهشدگان
در جهت دستگیری وی، برادرش بوده است. در همین شرایط، تاک با لارن ( با بازی ریس
ویترسپون) قرار دارد، زنی سی ساله که بسیار عاشق کارش است و به هیچ چیز اجازه
نمیدهد که مانع علاقه وی به شغلش شود. اولین قرار تاک و لارن برای آنها بسیار لذت
بخش و خوب است، اما لارن تصادفی با اف دی آر ( با بازی کریس پاین) آشنا میشود و
پس از کش و قوسهای فراوان با وی رابطه برقرار میکند. زمان زیادی طول نمیکشد تا
اینکه تاک و اف دی آر متوجه میشوند هر دو در پی یک زن هستند، در حالیکه هنوز لارن
نمیداند این دو نفر را هم دوست صمیمی هستند. آن دو نفر با هم قرار میگذارند تا هیچگاه
اجازه ندهند که این زن رابطه دوستانه آنها را خراب کند، اما نمیتوانند بر عهد خود پایبند باشند.
رابطه احساسی چندان زیادی بین تام هاردی و ریس ویترسپون و همچنین وییترسپون و
کریس پاین وجود ندارد. لحظاتی در فیلم وجود دارند که در آن پاین و ویترسپون تا پای رابطه
جنسی هم پیش میروند، اما به نظر میرسد که رابطه هاردی و ویترسپون صمیمی تر
و بهتر است. یکی از عناصری که باعث تزلزل ” این یعنی جنگ” میشود، رابطه بین
کاراکترهای پاین و هاردی است. این دو قرار است که به عنوان دو مرد غیرهمجسنگرا
بسیار به هم نزدیک و صمیمی باشند اما سردی خاصی بین آنها احساس میشود. یک
مثلث عشقی بین این دو دوست بر سر یک زن ایجاد میشود که در همین جریان از مخاطب
انتظار میرود که رابطه بین این دو دوست را باور داشته باشند، اما این مورد در این فیلم اتفاق نمیافتد.
کارگردان این فیلم، بیشتر نگران جنبه ” خوب بودن” فیلم است تا اینکه نگران تعامل بین کاراکترها باشد. در یکی از صحنهها که اف دی آر و تاک دزدکی آپارتمان لارن را زیر نظر دارند، او شروع به رقص در اتاقهای آپارتمان میکند. صحنههای بسیاری از فضولی تاک در مورد قرارهای اف دی آر با لارن و همینطور بالعکس وجود دارد. آغاز و پایان فیلم هم پر است از صحنههای انفجار، شلیک، تصادفهای ماشین و انسانهای مرده که روش استفاده شده توسط کارگردان بیشتر شبیه روشی است که در فیلم فرشته های چارلی (Charlie’s Angels) از آن برای جلب مخاطب استفاده شده است.
ریس ویترسپون در حالی به ایفای نقش در فیلم ” این یعنی جنگ” میپردازد که چندی است لقب پردرآمدترین بازیگر زن هالیوود را به یدک میکشد. او جاذبه بسیار زیادی دارد که در این فیلم همگی تلف شدهاند. کاراکتر وی نیز در این فیلم بسیار خوب نشان داده شده است،صرف نظر از اینکه وی به طور همزمان با دو نفر درحال دوستی است و قصد دارد با هردوی آنها بخوابد تا تصمیمگیری اینکه کدام یک “بهتر” است، آسانتر باشد. شخصیتهای مرد اصلی فیلم نیز، با وجود داشتن رابطههای زیاد با ستارگان معروف، در این فیلم زوجی عجیب و غریب هستند و در نحوه انتخاب آنها نیز برای این فیلم جای سئوال وجود دارد. تام هاردی، غلیرغم درخششهای اخیر خود در فیلمهایی همچون مبارز (Warrior) در این فیلم کم فروغ بوده و چندان با نقش خود سازگار نیست. در آن سو نیز، کریس پاین کاراکتر جیمز تی کرک در فیلم استار ترک را (Star Trek) بهینه سازی کرده است. برخی از نقشهای دیگر فیلم همچون دوست اجباری لارن که توسط چلیسی هندلر (Chelsea Handler) ایفا شده است چندان پرفروغ نیست و در صورت نقش پردازی بیشتر این کاراکتر میتوانست بهتر از این هم باشد.
شاید برخیها از روشهایی که توسط آن مشکلات فیلم حل میشوند خوششان بیاید. به نظر من پایان فیلم تا حدی خوب بود، البته در صورت کار کردن و نقش پردازی کردن بیشتر کاراکترها و روابط بینشان میـتوان گفت بهتر از این هم میتوانست باشد. در مجموع میتوان گفت صرف نظر از تمام اشکالات موجود در متن فیلم، میتوان گفت یکی از نکات مثبت و تاثیر گذار فیلم پایان خوش و تاثیر آن بر مخاطب است.
” این یعنی جنگ ” را نمیتوان یک فیلم کاملا کمدی محسوب کرد. همینطور نمیتوان آن را یک فیلم عاشقانه قلمداد کرد. همچنین چندان هیجان انگیز نیست تا بتوان آن را یک فیلم اکشن حساب کرد. میتوان از لحظات بسیار هیجان انگیز موجود در فیلم یک تریلر خوب ساخت، با تایید سوابق کارگردان فیلم، میتوان گفت که این فیلم یک موزیک ویدئو ۹۸ دقیقهای بدون موسیقی و بدون احساس است. مقدار زیادی کمدی عاشقانه که بیش از حد مطبوع و شیرین است، میتوانست این فیلم را بهتر کند.