نقد و بررسی فیلم Rampart (خاکریز)

نقد و بررسی فیلم Rampart (خاکریز)Reviewed by محمدرضا on Jun 2Rating: ۵.۰نقد و بررسی فیلم Rampart (خاکریز)نقد و بررسی فیلم Rampart (خاکریز) در فیلم Rampart، وودی هارلسون را با اندامی استخوانی، سری تراشیده و چهره ای خشک و خشن می بینیم. او

نقد و بررسی فیلم Rampart (خاکریز)

در فیلم Rampart، وودی هارلسون را با اندامی استخوانی، سری تراشیده و چهره ای خشک

و خشن می بینیم. او با آن چشمان همیشه در جستجو، نقش یکی از مأموران پلیس ناحیه

ی لس آنجلس را ایفا می کند که در سال ۱۹۹۹ به عنوان منجلاب فساد اداری و اخلاقی

شناخته شده بود. اما شخصیت اصلی فیلم، دیو براون (با بازی Woody Harrelson) آدمی

ست که نه تنها در این اداره، بلکه هر جا پا می گذارد پیام آور فساد و انحراف است. James

Ellroy که در نگارش فیلمنامه مشارکت داشته است یکی از بهترین نویسندگان داستان های

جنایی به شمار می رود و بدون شک آنقدر داستان درباره ی ادارات امنیتی و پلیسی شنیده

است که می تواند با تکیه بر آنها چندین فیلمنامه تهیه کند. اما در این فیلم او خلاقّیت خود را

به کار می بندد تا دیو براون را به جایگاه شخصیتی برساند که فارغ از محیط پیرامون خود، به

تنهایی ارزش بررسی و پرداخت را داشته باشد. این شخصیت برای نمایان کردن خصوصیات

خود به محیط فاسد اداره ی پلیس نیازی ندارد و خودش به تنهایی می تواند شرارت را در شدیدترین حد ممکن تجربه کند.

هارلسون بهترین بازیگر ممکنی است که می شد برای ایفای این نقش برگزید. نحوه ی

بازی او، به ویژه در فیلم های این چنینی با فضایی تنش بار، طوری است که انگار همه

چیز را تحت نظر می گیرد و بعد هم نگاهش را به روی خودش که در حال تماشای اتفاقات

و محیط است، برمی گرداند. دیو براون به هیچ یک از اصول اخلاقی پایبند نیست، اما مانند

موش ها از قابلیت غریزی بالایی برای حفظ جان خود و زنده ماندن در شرایط سخت برخوردار

است، البته موش های عزیز باید ببخشند که چنین موجودی را با آنها مقایسه می کنم!

او از آنهایی ست که هر جا می رسند ابتدا دنبال راه درروی آن می گردند و همیشه سعی

دارند برای خلاصی از هر مخمصه ی پیش رو،‌ راه برون رفتی در نظر داشته باشند. او به خوبی

می داند از پس سوار کردن کدام حقه ها برمی آید و روش های زیادی برای سر دواندن دیگران بلد است.

چرا او چنین آدمی ست؟ همین سؤال می تواند جذابیت و کشش فوق العاده ی فیلم را

توجیه کند، بله، چون پاسخی برای آن وجود ندارد. در طرح داستانی Rampart از آن تدابیر

معمول فیلم های جنایی خبری نیست و سعی نشده انگیزه ای چون طلب ثروت، انتقام و یا

شهوت و هوس برای اعمال شخصیت تعریف شود. دلیل اصلی رفتار براون در این فیلم همین

است که دلش می خواهد دست به این کارها بزند، کارهای خلاف، کارهای غیراخلاقی.

براون من را یاد یکی از شرور ترین شخصیت های داستانی آمریکایی، قاضی هولدن در کتاب

«نیمروز خونین» Blood Meridian نوشته ی کورمک مککارتی می اندازد. او مردی ست که از

شکنجه کردن و کشتن دیگران تنها به این دلیل لذت می برد که باعث درد و رنج آنها می شود.

هارلسونی که در فیلم Rampart می بینیم، می توانست نقش قاضی هولدن را هم بازی کند،

  بازیگران زیادی نیستند که از پس چنین نقشی بر بیایند.

 

براون یک آدم نژادپرست افراطی ست. او آنقدر از زن ها بیزار است و آنها را تحقیر می کند که

گاهی اوقات حتی برای استفاده ی جنسی از آنها هم حوصله ندارد. او پیش از این با دو خواهر به نام های کاترین و باربارا (Anne Heche و Cynthia Nixon) ازدواج کرده و ظاهراً این موضوع آنقدر برای همه ی آنها بی اهمیت است که در خانه هایی چسبیده به هم زندگی می کنند. در رابطه با براون از مسائل احساسی خبری نیست. او از هر خواهر صاحب یک دختر شده و گفته می شود قبلاً یک شخص متجاوز را به دلیل اهمیتی که به دخترانش می دهد، به قتل رسانده است. تنها وقتی طرف مقابل شما کسی مثل براون باشد امکان دارد شک کنید که این دلیل برای او تنها یک بهانه بوده است. به احتمال زیاد او در موقعیتی قرار گرفته که می توانسته آن فرد را به قتل برساند و دلش نخواسته این کار را نکند.

همین حال و هوای براون است که وقتی در سال ۱۹۹۹ اعمال او میخ آخر را بر تابوت رسوایی اداره ی پلیس ناحیه می کوبد، او را در موقعیتی خاص و برجسته قرار می دهد. هشت سال بعد از رفتار وحشیانه ی او در قبال رادنی کینگ (فرد متجاوز)، تصاویر براون در حال کتک زدن یک مظنون ضبط می شود. رفتار او هنگام ضرب و شتم متهم مانند کارگر ماهری ست که دارد کار مورد علاقه ی خود را انجام می دهد. اخیراً گروهی نهضتی راه انداخته اند تا به صورت قانونی ضبط تصاویر مأموران پلیس را ممنوع کنند. دیو براون اگر بود حتماً از این نهضت حمایت می کرد!

اینبار انگار براون راه فراری برای خود تدارک ندیده است. از نظر اداره ی بازپرسی قضایی او بهترین و مناسبترین فرد برای متهم کردن پلیس ناحیه به شمار می رود، و تمرکز و پرداختن به شخصیت Sigourney Weaver در نقش یک معاون دادستانی که رفتار براون را کاملاً تحت نظر دارد، هوشمندانه انجام شده است. اشتباه دیگر براون این است که در زمانی نامناسب و به روشی نامناسب برای انتخاب وکیل مدافع (با بازی Robin Wright) اقدام می کند. تمسخر و تحقیر شخصی سیاهپوست (با بازی (Ice Cube که سمت بازجوی امور داخلی را بر عهده دارد، دیگر اشتباه اوست.

حال و هوای فیلم Rampart عمیقاً در تار و پود تابستان های شهر لس آنجلس تنیده شده است، هر روز یادآور این است که طبیعت جغرافیایی کویری منطقه در کمال صبر و حوصله در کمین فرصتی است تا سرزمینی را که به کمک سیستم های آبفشانی از آن دزدیده شده است، مجدداً تصاحب کند. هوا به شدت گرم است، تابش خورشید کور کننده است، براون مدام عرق می ریزد و احساس فساد و تباهی بر او چیره می شود. آدمی نمی تواند تا آخر عمرش با حس شرارت و دیگرآزاری که مثل خوره روحش را ذره ذره در خود می کشد، سر کند. حتی افراد شرور دیگری هم که دور و بر آدم باشند کم کم او را طرد می کنند، چون در چهره ی طرف تصویری از آینده ی خودشان را می بینند و می ترسند که کارشان به آنجا برسد.

 

فیلم Rampart به کارگردانی Oren Moverman و نویسندگی مشترک او و James Ellroy ساخته شده است. اولین اثر او در مقام کارگردان فیلم « پیام رسان» The Messenger محصول ۲۰۰۹ است و Moverman برای نگارش فیلمنامه ی آن نامزد جایزه ی اسکار شده بود. وودی هارلسون در آن فیلم هم حضور داشت و نقش یک کهنه سرباز را بازی می کرد که شغل او رساندن خبر کشته شدن سربازها به بستگان درجه ی اول بود. در جایی از فیلم او را می بینیم که می خواهد شیوه ی کار را به همکار جدیدش آموزش دهد و به او توصیه می کند با مسائل مربوط به این شغل به صورت احساسی و شخصی برخورد نکند: “با کسی تماس بدنی نداشته باش، در آغوش گرفتنشان که جای خود دارد. هم به نفع خودت است و هم به نفع آنها. زندگی آنها همین چیزهاست. آنها می خواهند خبری از بستگان خود بشنوند، نه اینکه دوست جدیدی پیدا کنند.”

در آن فیلم در نهایت مشخص می شود شخصیتی که هارلسون نقش آن را بازی می کند، احساسات و عواطفی هم دارد. او آنقدر در بازیگری توانا و انعطاف پذیر است که می تواند رفتار و کنش های خود را در جهتی پیش برد و در عین حال مخاطب را متوجه  کند که حقیقت درست عکس آن است. ما از این قابلیت او آگاه هستیم و شاید دلیل درخشش فوق العاده ی او در Rampart همین باشد. مدام از خودمان می پرسیم یعنی ممکن است آدمی به اندازه ی دیو براون بدذات و بی تفاوت باشد و درون خود هیچ حسی نداشته باشد؟ ظاهراً که همینطور است. چه چیزی باعث شده او به این وضع دربیاید؟ شاید هیچ دلیل خاصی ندارد. شاید طبیعتش اینطور است، همین.

About Mrezangi

Check Also

ماتریکس 2021

نقدی بر «رستاخیزهای ماتریکس» :خانم واچوفسکی؛ کاش یک ماتریکس را برای ما باقی می‌گذاشتید!

نقدی بر «رستاخیزهای ماتریکس» :خانم واچوفسکی؛ کاش یک ماتریکس را برای ما باقی می‌گذاشتید! از …