من آنم که خود مى دانم

من آنم که خود مى دانمReviewed by مدیریت پرچم های سیاه شرق on Sep 27Rating:

یکى از بزرگان را در مجلسى ، بسیار ستودند و در وصف نیکیهاى او زیاده روى کردند. او سر برداشت و گفت : ((من آنم که خود مى دانم . )) (خودم را مى شناسم ، دیگران از عیوب من بى خبرند.)

شخصم به چشم عالمیان خوب منظر است

وز خبث باطنم سر خجلت فتاده پیش

طاووس را به نقش و نگارى که هست خلق

تحسین کنند و او خجل از پاى زشت خویش

About مدیریت پرچم های سیاه شرق

Check Also

زن زشت رو و همسر نابینا

دانشمندى دخترى داشت که بسيار بدقيافه بود، به سن ازدواج رسيده بود، با اينکه جهيزيه فراوان داشت ، کسى مايل نبود با او ازدواج کند.