نخستین موضوع این سلسله از گفتگوها، به مساله “ضرورت طرح مباحث مهدویت” اختصاص دارد که با حجتالاسلام والمسلمین «روحالله شاکری» دکترای کلام اسلامی، مدیر گروه کلام دانشگاه تهران (پردیس قم) و استاد مرکز تخصصی مهدویت به گفتوگو نشستیم که قسمت نخست آن هفته گذشته تقدیم خوانندگان گرامی شد. این هفته، قسمت دوم این گفتوگوی مشروح از نظر میگذرد.
بعد تاریخی مساله مهدویت
حجتالاسلام و المسلمین شاکری این گفتوگو بیان داشت: «مهدویت» در راستای مسأله امامت و در امتداد نبوت و خاتمیت است؛ از این رو در مرحلهای حساس از تاریخ آغاز شد و تا امروز ادامه یافته است و تا آخرین لحظه حیات دنیوی بشر نیز باقی خواهد بود؛ بنابراین چگونگی «امامت» از امام علی علیهالسلام تا امام عصر عجلالله تعالی فرجه الشریف و عکسالعمل مسلمانان درباره امامت به طور عام و مهدویت به طور خاص و نیز حوادث تاریخی در این زمینه میتواند از موضوعات مهم و حساس تاریخ اسلام به شمار آید.
وی درباره پیامدهای این مساله گفت: پیامدهای این مساله چند چیز است که اشاره میکنم:
۱. موعود باوری اسلامی یا مهدویت از لحاظ تاریخی از قرن اول با بشارت نبوی شروع شد و تأثیر فراوان بر افکار و اندیشه مسلمانان داشته است. به خصوص نقش مؤثری را در ایجاد جریانات دینی ـ سیاسی در تاریخ اسلام ایفا کرده است و مسلمانان با تمسک به این اندیشه در صحنه مسائل سیاسی ـ اجتماعی به توفیقاتی دست یافتند.
۲. از آنجا که مهدویت قضیهای است مربوط به آینده جهان و هنوز اتفاق نیفتاده است، گروهی سودجو و فرصتطلب با دخل و تصرف نابهجا و تأویل غیر عقلانی آموزههای آن در اعتقادات مردم، انحراف ایجاد کرده و در صدد آسیب رساندن به این اندیشه پویای دینی بودند. مؤید این مطلب، ایجاد فرق و انشعابات درونی در تشیع است، مثل فرقههای کیسانیه، زیدیه، ناووسیه، واقفیه، اسماعیلیه و… تا فرقههای انحرافی معاصر نظیر شیخیه، بابیه، بهائیه که همه اینها باعث تحولات اجتماعی در بستر تاریخ شدند که در جای خودش محلّ تأمّل است.
۳. نهضتهای رهاییبخش معاصر در مبارزه با استعمارگران در سدههای اخیر الهامگرفته از اندیشه مهدویت در اسلام است؛ فاطمیان از مصر، موحدان از اندلس (اسپانیا)، مهدی سودانی در کشور سودان و… .
۴. اندیشه مهدوی نقش مثبت و سازندهای را در تحولات اجتماعی بر جای گذاشت، نظیر: حضور عالمان دین به عنوان نایبان عام حضرت ولی عصر عجلالله تعالی فرجه الشریف در عرصههای مختلف اجتماع در طول تاریخ، مانند: نهضتهای تنباکو و مشروطه و انقلاب اسلامی ایران و…
بعد اعتقادی مساله مهدویت
مدرس حوزه و دانشگاه گفت: یکی از مهمترین ابعادی که در بحث ضرورت قابل طرح و گفتوگو است و به نظر میرسد در میان ابعاد دیگر، از ارزش و اعتبار و جایگاه بس رفیعی برخوردار باشد، همان نگاه اعتقادی به مهدویت است.
وی افزود: بیتردید «اعتقاد»، بنیان اصلی زندگی انسان است و آنچه در میدان عمق محقق میشود، به ساختار اعتقادی مربوط است. اگر آدمی از اعتقادی صحیح و منطقی برخوردار باشد، در عمل گرفتار تناقض، بیهدفی و سردرگمی نخواهد شد و از همه فرصتهای عمر خود، برای ساختن شخصیت انسانی و الهیاش بهره خواهد گرفت. البته این اعتقاد باید سازنده، حرکتآفرین و هویتبخش، باشد و در همه فراز و نشیبهای زندگی، مسیر درست و هموار را برای آدمی بگشاید.
استاد حوزه و دانشگاه تاکید کرد: منظور ما از شناخت، صرف دانستن نام و نسب امام زمان نیست؛ چرا که منکرین آن حضرت و حتی غیر مسلمانان هم میتوانند چنین اطلاعاتی از ایشان داشته باشند؛ بلکه شناخت باید به گونهای باشد که سبب سالم ماندن از شبهات و مایه نجات او شود و چنین شناختی جز در پرتو شناخت جایگاه، صفات و ویژگیهای امام عصر (عجلالله تعالی فرجه الشریف) میسور نخواهد بود، و این چنین شناختی است که به حکم عقل و نقل واجب است.
مدیر گروه کلام دانشگاه تهران (پردیس قم) گفت: از منظر عقل، شیعه امامیه معتقد است که امام، وارث تمام مقامات و وظایف رسول اکرم صلی الله علیه و آله که در امامت عامه بیان شده، بوده، مگر در مساله دریافت و ابلاغ وحی؛ بنابراین ائمه، مقام ولایت، تفسیر و تبیین آموزههای وحیانی، تطبیق احکام الهی، تربیت افراد مستعد و اداره حکومت اسلامی را دارا میباشند.
شاکری در بیان دلیل مطلب گفت: دلیل این باور نیز در مطالعه موارد یاد شده نهفته است چون معقول نیست که مقام ولایت نسبت به انسانهایی که همواره نیازمند ولی و سرپرستاند، تعطیل شود و نیز زمان اندک حیات در زندگی رسول اکرم صلی الله علیه و آله با آن همه مسئولیتهای نظامی و اجتماعی، و عدم ظرفیت توده مردم، هرگز برای تفسیر و تبیین آموزههای دین که باید هزاران سال و تا ابد برای انسان بماند، کفایت نمیکرد لذا نتیجه این میشود که همان دلایل عقلی که ما را ملزم به کسب معرفت و شناخت نبی میکرد، همچنان ما را ملزم به شناخت امام میکند؛ چون در صورت عدم شناخت چنین شخصیتی با وجود علم به لزوم آن، دلایل عقلی همچنان نافذ و طالب پاسخاند.
وی افزود: دفع ضرر محتمل و وجوب شکر منعم در گرو فهم تفاسیر صحیح، ولایت و… است. بنابراین، ضرورت و لزوم شناخت امام و حجت الهی مستند و مستدل به همان دلایلی است که اصل وجوب معرفت مبدأ را میرساند.
حجتالاسلام شاکری در بیان وجوب شناخت امام گفت: آن حضرت، امامی است که اطاعتش فرض و واجب است، و هر کس که اطاعتش واجب است، باید صفاتش را شناخت تا با شخص دیگری که مقام او را به دروغ و ستم ادعا میکند، اشتباه نشود؛ بنابراین، شناخت و دانستن این صفات حضرت حجت (عجل الله فرجه) واجب است.
حجتالاسلام شاکری از منظر نقل نیز این مساله را تحلیل کرد و گفت: از جهت نقلی، در فرهنگ دینی ـ قرآن و روایات شیعه و سنی ـ بحث معرفت و شناخت امام و اعتقاد به او، از اهمیت ویژه برخوردار است؛ به گونهای که در ردیف اصول اعتقادی، یعنی توحید، نبوت و معاد شمرده شده است.
اهمیت شناخت امام با تاکید بر متون نقلی
شاکری گفت: اهمیت شناخت امام از نظر اعتقادی، در انگارههای مختلف چنین است:
۱.شناخت امام، راه معرفت خدا
استاد مرکز تخصصی مهدویت در توضیح این بخش گفت: نخستین و مهمترین وظیفه انسان، شناخت پروردگار و آفریننده خویش است و تا شناخت او حاصل نشود، راه درست بندگی و اطاعت از او به روی انسان باز نخواهد شد. برای همین در قرآن کریم و روایات مطالب فراوانی درباره لزوم «معرفت خدا» مطرح شده است. بعضی از آیات قرآن، به توصیف خدا و صفات گوناگون او پرداخته است و امامان معصوم نیز در روایات و دعاها و خطبهها به شکل گسترده از خدا و اوصاف او سخن گفتهاند.
وی ادامه داد: از نظرگاه روایات، راه معرفت خدا و اوصاف او، شناخت اولیای خدا و امامان معصوم است، چون این بزرگواران، مظهر اسماء و صفات الهی و آینه جمال و جلال پروردگارند. معصومین، انسانهای کاملیاند که خداوند آنان را خلیفه و نماینده خود در زمین قرار داده و اراده کرده است که با آنان شناخته شود و از مسیر اطاعت آنها اطاعت شود و ثواب و عقاب را نیز بر مدار اعتقاد به ایشان و اطاعت از آنان قرار داده است.
این پژوهشگر مسائل مهدویت گفت: در حدیث آمده است که از سیدالشهداء علیهالسلام سؤال شد: معرفت و شناخت خدا چیست؟ حضرت فرمودند: مراد از شناخت خدا، شناخت اهل هر زمانی نسبت به امام خویشتن است، آن امامی که اطاعت او بر آنان واجب است».
شاکری افزود: به عبارت روشنتر، شناخت امام، طریق معرفت خدا است و انسان با شناخت امام و توجه به گفتار و دستورات او میتواند در جاده صحیح زندگی گام بردارد و به سعادتی که خداوند برای او رقم زده، برسد. معرفت خدا بدون شناخت کسی که از جانب او سمت راهنمایی و راهبردی بندگان را دارد، امکانپذیر نیست.
شاکری افزود: شیخ صدوق (ره) در تبیین حدیث یاد شده میگوید: «مراد این است که مردم هر زمان بدانند، خداوند کسی است که آنها را در هر زمان از امام معصوم خالی نگذاشته است؛ پس کسی که عبادت کند خدایی را که برای آنان حجت قرار نداده، پس غیر خدا را عبادت کرده است». و مرحوم مجلسی در تبیین حدیث فوق میگوید: «شاید تفسیر شناخت خدا به معرفت امام برای این نکته باشد که شناخت خدا حاصل نمیشود، مگر از جهت امام و یا اینکه انتفاع از معرفت خدا مشروط به شناخت امام است».
حجتالاسلام شاکری یادآور شد: به هر حال، از آنچه در بیان مرحوم شیخ صدوق آمده است که نصب امام بر مردم وسیله قبولی عبادات است که در غیر آن صورت، عبادت غیر خدا خواهد بود و یا به قول علامه مجلسی، معرفت امام، وسیله انتفاع از شناخت خدا میشود، استفاده میشود که معرفت امام و حجت الهی یک امر ضروری و لازم بر هر انسان متدین است.
۲. شناخت امام، شرط اسلام واقعی
حجت الاسلام و المسلمین شاکری در توضیح این قسمت گفت: شیعه و سنی به اتفاق از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نقل کردهاند: «من مات و لم یعرف امام زمانه مات میته جاهلیه؛ هر آینه هر کس بمیرد و حال آنکه امام زمان خود را نشناخته باشد، به مرگ جاهلیت مرده است». بر این اساس، شناخت امام، شرط اسلام است و اگر کسی بدون شناخت امام بمیرد، گویا از اسلام بیبهره بوده است هر چند مناسک و اعمال اسلام را انجام داده باشد.
وی یادآور شد: «امامت» شاهراه بندگی خدا است و آنکه در این صراط مستقیم قرار گرفته، کارها و اعمالش در مسیر درست، منطقی و عاقبت به خیری واقع شده است، وگرنه اعمالش ره به جایی نبرده و کمالی برای او نخواهد بود.
نویسنده کتاب “منجی در ادیان” گفت: چنین تأکیدی بر شناخت امام زمان (عجلالله تعالی فرجه الشریف) نشان از آن دارد که معرفت امام، کانون هویت اسلامی و امامت، ستون اصلی خیمه دین مبین اسلام است که اعمال اسلامی وابسته به آن است و هر کس که امام را نشناخت، در حقیقت از راه و صراط مستقیم باز میماند.
وی گفت: به همین جهت، در مکتب تشیع، امام هویت بخش است و معرفت به او مبنایی استوار دارد به طوری که انسان را از جامعه جاهلی و فرهنگ جاهلی دور میسازد.
۳. شناخت، حق امام است و قبولی اعمال، مشروط به پذیرش ولایت اوست
استاد مرکز تخصصی مهدویت حوزه علمیه قم در توضیح این بخش گفت: مسأله ولایت امامان چنان جایگاهی دارد که در روایات گوناگون، شناخت امام از تکالیف و حقوق شمرده شده است؛ آنگونه که امام صادق علیهالسلام به ابن ابی یعفور فرمودند: ما سه حق بر مردم داریم: یکی اینکه به فضل ما معرفت پیدا کنید، دوم اینکه پیرو ما باشید و سوم اینکه منتظر فرج ما باشید».
وی گفت: امام صادق علیه السلام در بیان دیگری پذیرش اعمال را منوط به معرفت ولایت ائمه دانستند و فرمودند:خداوند از بندگان، عملی را نمیپذیرد، مگر به معرفت و شناخت ما.
حجتالاسلام شاکری گفت: براساس این روایات، همه اعمال انسان در ظرف معرفت و آگاهی او نسبت به امام زمان (عجلالله تعالی فرجه الشریف) ارزش مییابد، به طوری که اولین حق امام بر ما شناخت مناقب و فضائل آنان، و قبولی اعمال بدون ولایت آنان امکان ندارد و پذیرش ولایت در صورتی امکان دارد که ابتدا معرفت و شناخت حاصل شود.
۴. بایستگی شناخت ولی نعمت
مدیر گروه کلام دانشگاه تهران (پردیس قم) در توضیح این بخش گفت: امام واسطه فیض الهی است و آنچه از نعمتها به عالم وجود میرسد، به واسطه وجود اوست و در این میان انسانها نیز به واسطه وجود او، از انواع نعمتهای الهی بهرهمند میشوند. امام هم در تشریع واسطه است و هم در جنبه تکوین. به عبارت دیگر به برکت امام به خلق روزی میرسد و به واسطه وجود امام، زمین و آسمان پا بر جا است.
وی گفت: در فرمایش امام هادی علیهالسلام است که وقتی میخواهید امام را زیارت کنید اینگونه بگویید: «… بکم فتح الله و بکم یختم و بکم ینزّل الغیث و بکم یمسک السماء ان تقع علی الارض الا باذنه؛ به واسطه شما خدا آغاز کرد و به شما پایان میدهد و به وسیله شما باران را فرو میفرستد و به واسطه شما نگه میدارد آسمان را که بر زمین نیفتد، جز به اذن او».
شاکری به بیان روایتی از پیامبر اکرم (ص) و توضیح آن روایت از زبان امام خمینی، پرداخت و گفت: پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله میفرماید: «یا علی لولا نحن ما خلق الله آدم ولا حواء ولا الجنه ولا النار ولا السماء ولا الارض؛ ای علی! اگر ما نبودیم، خداوند نه آدم و نه حوا را میآفرید و نه بهشت و نه جهنم را و نه آسمان و نه زمین را». و امام خمینی(ره) در توضیح روایت میگویند: «کلام حضرت رسول صلی الله علیه و آله که فرمود: اگر ما نبودیم خدا آدم را نمیآفرید… از آن روست که حضرات (ائمه) واسطههای میان حق و خلق و ربط دهندههای حضرت وحدت محض با کثرت تفصیلی هستند و در این قسمت از حدیث، وساطت آن حضرات به حسب اصل وجود و اینکه آنان مظهر رحمت رحمانیهای هستند که افاضه کننده «اصل وجود» است، بیان شده، بلکه [میتوان گفت] به حسب مقام ولایت، آنان خود رحمت رحمانیهاند، بلکه آنان (خود) اسم اعظم هستند که رحمان و رحیم تابع آنانند، چنانچه بخش بعدی حدیث یعنی فرمایش حضرت: چگونه ما از ملائک برتر نباشیم، بیان واسطه بودن آن حضرات به حسب «کمال وجود» است و اینکه آنان مظهر رحمت رحیمیهای هستند که کمال وجود به واسطه آن ظهور مییابد. بنابراین، دایره وجود با آنان کامل شده و غیبت و شهود ظهور یافته، و فیض (الهی) در قوس نزول و صعود جریان مییابد».
۵.شناخت امام، شناخت خلیفه الهی است
این استاد حوزه و دانشگاه در توضیح این بخش از سخنان خود گفت: پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله میفرماید: «هنگامی که امام مهدی قیام کردند بر سر ایشان قطعه ابری است که ندا کنندهای در آن، ندا میکند: این همان مهدی است ـ که خداوند بشارت داده ـ خلیفه خدا است پس از او تبعیت و پیروی نمایید». و یا در روایت دیگری از پیامبر بزرگوار اسلام چنین آمده است: «هنگامی که او را دیدید، پس با او بیعت کنید ولو با سینه به روی برف راه بروید تا به او برسید، پس البته او خلیفه خدا حضرت مهدی (عجلالله تعالی فرجه الشریف) است».
حجتالاسلام شاکری افزود: خلافت الهی توسط انسان کامل، مورد پذیرش قرآن و روایات قرار گرفته است. در زیارات هم از حضرت حجت (عجلالله تعالی فرجه الشریف) به عنوان خلیفه الهی یاد شده است به عنوان نمونه آمده است: «السلام علیک یا خلیفه الله»، «وخلیفتک فی بلادک»، «السلام علیک یا خلیفه الله وخلیفه آبائه المهدیّین»، در جای دیگر آمده: «خلیفته علی خلقه وعباده» و در زیارت مروی از خود حضرت آمده: «وخلفائک فی ارضک الذین اخترتهم لنفسک واصطفیتهم علی عبادک…».
این استاد حوزه و دانشگاه افزود: با توجه به آیات و روایات و زیارات وارده از ناحیه معصومین میتوان گفت حضرت ولیعصر (عجلالله تعالی فرجه الشریف) خلیفه الهی است و نه تنها خلیفه الهی هستند، بلکه «به مقتضای اضافه خلافت به اسم مقدس الله، وجود آن حضرت، آیت جمیع اسمای حسنای الهی است».
۶. شناخت امام، شناخت عِدل قرآن
استاد مرکز تخصصی مهدویت حوزه علمیه قم گفت: در روایتی از شیعه و سنی آمده است که رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله فرمودند: «انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله وعترتی اهل بیتی ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا بعدی ابداً ولن یفترقا حتی یردا علی الحوض». بنابراین برابر این فرمایش، مسلمین مأمور شدهاند همانگونه که به قرآن متمسک میشوند، به خاندان پیامبر و ائمه هدی نیز تمسک جویند تا در میسر هدایت قرار گیرند و این ضامن سعادت ابدی آنان است.
وی گفت: روشن است که تمسک به قرآن، بدون فهمیدن محتوای آن معنا ندارد و نیز تمسک به امامان معصوم بدون معرفت و آگاهی به جایگاه رفیع و ویژگیهای منحصر به فرد آنان ـ که الگوی بشریتاند ـ ممکن نیست. از این جهت نیز معرفت و آگاهی به امام زمان (عجلالله تعالی فرجه الشریف) لازم است.