دلایلی بر لزوم وقوع غیبت امام زمان (عج)

دلایلی بر لزوم وقوع غیبت امام زمان (عج)Reviewed by مدیریت پرچم های سیاه شرق on Jan 3Rating:

 

بر اساس آنچه از روایات و احادیث به دست ما رسیده است، مسئله غیبت فواید و عوامل بسیاری دارد که برای مردم بیان شده است؛ اما درباره این مسئله که مردم در حال غیبت حضرت مهدی (عج) چگونه می‌توانند از حضرت بهره‌مند شوند و چه منطق عقلانی بر شرایط حاکم است؟ می‌توان به حدیثی از پیامبر گرامی اسلام (ص) اشاره کرد. از حضرت رسول (ص) نقل شده که حضرت فرمودند: «ان انتفاع النّاس به کالاِنتفاع بالشّمس اذا کانت فی تحت السّحاب»؛ «بهره و انتفاع مردم از حضرت مهدی (ع) در زمان غیبت مانند نفع و بهره بردن انسان از آفتاب است در زمانیکه خورشید زیرا ابر پنهان باشد.»
از این حدیث شریف فهمیده می‌شود که غیبت حضرت مانع از فیوضات خاصه حضرت نبوده و نخواهد بود؛ بلکه بالاتر سبب فواید کثیر برای عوام و خواص خواهد شد که ذکر خواهیم کرد.
اما علل غیبت حضرت مهدی (عج) چیست؟ علت‌های غیبت حضرت مهدی (عج) متفاوت و فراوان است که هر کدام احتیاج به بحث دارد که در این مقال به برخی از آنها اشاره می‌شود.

* خوف کشته شدن حضرت مهدی (عج)

یکی از علل غیبت حضرت مهدی (عج) خوف و ترس کشته شدن است؛ زیرا حضرت اگر ظاهر بود او را می‌کشتند همانگونه که حضرات ائمه (ع) را به شهادت رساندند و این مسئله بسیار هویدا بود؛ چون بعد از شهادت امام حسن عسکری (ع) نام حضرت مهدی (عج) منتشر گشت.
معتمد عباسی عده‌ای را برای دستگیری وی به خانه حضرت امام حسن عسکری (ع) فرستاد، آن حضرت را در سرداب یافتند، اما سرداب پر از آب بود و آن حضرت در گوشه بالای آب بر روی حصیری قرار گرفته بود. یکی از مأموران جرأت کرده پا گذاشت که بسوی آن حضرت رود، پای او در آب فرو رفت و غرق گردیده و نزدیک به هلاکت رسید او را از آب کشیدند از آن حضرت عذرخواهی کردند و او همچنان به حال خود بود و اعتنایی به آن نفرمود و سپس از ایشان غائب گشته و بالاخره نتوانستند او را دستگیر کنند. مأیوس شدند و دست کشیدند و اگر حضرت غایب نمی‌شد حتما ایشان را دستگیر می‌کردند و به شهادت می‌رساندند به همین حکمت خداوند او را مخفی از دیدگان کرد.

* امتحان مردم

امتحان مردم به واسطه خداوند از علت‌های عامه است که در موضوعات مختلفه جاری می‌شود در افغال یعنی هر فعلی از افعال خدا، در مشیت و اراده خداوند و در احکام که امتحان در هر حکمی از احکام خداوند جاری است.
و امتحان خداوند سبب می‌شود که خداوند معلوم کند که چه کسی در غیب و نهانی اطاعت می‌کند و به حضرت مهدی (عج) ایمان آورد و چه کسی اطاعت نمی‌کند و ایمان نمی‌آورد البته بعد از غیبت طولانی که حضرات ائمه (ع) در احادیث به این مطلب اشاره فرموده‌اند و برای امتحان دو وجه متصور است؛ اول اینکه امتحان از جهت رفتار مردم با امام (عج) که مردم با غیبت حضرت با او چگونه رفتار می‌کنند و به او ایمان می‌آورند یا اینکه نمی‌آورند. که در این امتحان مردم ماهیت واقعی خودشان را برای حضرت معرفی می‌کنند. برای مثال حضرت ایوب به خاطر مریض شدن امتحان شد و این امتحان سبب شد که معلوم شود چه کسانی به او ایمان واقعی دارند و چه کسانی ایمان ندارند. حتی برای خود حضرت ایوب (ع)، ‌و حضرت یعقوب به واسطه کور شدن، مشخص شد که مردم با شخص او چه رفتاری می‌کنند و حتی مسئله حضرت یوسف که ترک اولی کرد و به احترام پدر از مرکب پائین نیامد، برای حضرت یعقوب معلوم شد. بنابراین مسئله غیبت حضرت ولی عصر (عج) سبب می‌شود که ماهیت مردم برای حضرت معلوم باشد.
و دوم اینکه مردم امتحان می‌شوند تا معلوم باشد که چه کسانی در حضور و غیبت امام (عج) ثبات قدم دارند و حضور امام را سبب انجام تکالیف و غیبت امام را سبب ترک تکالیف ندانند که لازمه این مسئله این می‌شود که مراتب ایمان و بندگی معلوم و رتبه‌بندی شود.
و بهترین دلیل نقلی این حدیث شریف است که امام موسی بن جعفر (ع) فرمود: «یا بُنیّ انّما هی محنه من الله، امتحن بها خلقه»؛ «پسر جان! غیبت (قائم علیه‌السلام) یک امتحان الهی است که خداوند به وسیله غیبت بندگانش را امتحان می‌کند»

* نبودن نصرت کننده برای حضرت مهدی (عج)

نبودن ناصر و یاری دهنده، یکی از علل مهم غیبت به شمار می‌رود؛ چون در هر مقطعی از زمان برای هر پیامبر و امامی ناصر و یاری کننده لازم است و این مسئله پیوسته در رسالت‌های مختلف اشکال مختلفی داشته است. در زمان حضرت نوح (ع) افرادی که حضرت را یاری می‌کردند از این جهت که با افکار و عقاید حضرت نوح هم عقیده بودند، به نحوی خاص بودند و اگرچه افرادی هم مخالف بودند از جمله فرزند خود حضرت نوح (ع) اما ناصرین به شکل خاصی حضرت را یاری کردند و برای انبیاء دیگر هم هر کدام به شکلی خاص ناصر و یاری کننده وجود داشت؛ اما مهم‌ این است که ناصرین هر پیشوائی باید طبق زمان و مکان مقتضیات موجود بتوانند به نصرت خود ادامه بدهند و در زمان به امامت رسیدن حضرت مهدی (عج) ‌چنین افرادی وجود نداشت که بتوانند طبق شرایط امامت حضرت مهدی (عج) و مقتضیات زمانی و مکانی ناصر واقعی برای حضرت باشند، بنابراین غیبت حضرت زمینه‌سازی می‌کند تا افرادی قدم به عرصه هستی بگذارند تا ناصر واقعی باشند؛ چون ناصر و یاری کننده لازمه برای هر قیامی خواهد بود. بالاخص قیام حضرت مهدی (عج) که باید زمین را از عدل و داد پر کند.
و همانگونه که حضرات ائمه فرمودند: خداوند برای امت اسلامی در حسین بن علی فرج قرار داده بود و چون او را یاری نکردند، فرج به تأخیر افتاد.
و نیز به قول امام حسن (ع)، اگر من یاری کننده‌ای داشتم با معاویه صلح نمی‌کردم. و نیز سایر ائمه از نبودن ناصر شکایت داشتند.
و اگر به تاریخ مراجعه شود، خواهید فهمید که در زمان امام حسن عسکری (ع) پراکندگی شیعه و ضعف و انکسارشان بیش از حد بود و مخصوصاً در زمان امام هادی (ع) و امام حسن عسکری (ع) در سامراء که این دو حضرت در شدت تقیه و حبس به سر می‌بردند.
بنابراین با نبودن ناصر و مددکار و حامی و خوف بر جان هیچ راهی بهتر از غیبت و اختفاء نبوده.

* مشابهت با انبیاء

دو مسئله در امر نبوت بسیاری مشهود و روشن بوده است که همه انبیاء به نحوی از انحاء به آن مبتلاء بوده‌اند. اول، هجرت و دوم، غیبت.
هجرت برای بسیاری از انبیاء سنت بوده است. مثلا برای موسی (ع)، برای ابراهیم خلیل‌الله و برای خاتم‌الانبیاء حضرت محمد (ص) که تمام این هجرت‌ها سبب موفقیت برای انبیاء بوده است به همین دلیل یکی از سنت‌های انبیاء قرار گرفته است.
غیبت هم برای انبیاء گذشته بوده است. مانند غیبت ادریس و صالح پیغمبر و همچنین برای حضرت موسی (ع) و سایر انبیاء سلف، که لازمه غیبت شناخت و امتحان مردم در نزد پیامبر زمان بوده است و این غیبت به سبب این خصوصیات سنت برای پیامبران قرار گرفته است.
بنابراین چون هجرت و غیبت سنت انبیاء قرار گرفته است خداوند هم خواسته تا این سنت در حق حضرت مهدی (عج) جاری باشد و حضرت با انبیاء مشابهت در سنت داشته باشد.

* به حکومت رسیدن همه اقشار و اتمام حجت بر همگان

یکی از علت‌های غیبت حضرت مهدی (عج) این است که تمام مدعیان حق و عدالت به حکومت و قدرت و دولت برسند و اتمام حجت بر همگان بشود. که هنگام ولایت و قیام قائم آل محمد (ص) نگویند اگر ما مالک امر می‌بودیم اینگونه به عدالت رفتار می‌کردیم.
امام صادق (ع) فرمودند: «ان دولتنا آخر الدّول، و لم یبق اهل بیت لهم دولهٌ الاّ ملکوا قبلنا لئلاّ یقولوا اذا راوا سیرتنا: اذا ملکنا سرنا بمثل سیرهِ هولاء و هو قول‌الله تعالی: (والعاقبهُ للمتّقین)»
«دولت ما آخرین دولت‌ها است. نماند اهل بیتی که خدا برای آنها حکومت و دولتی مقرر کرده مگر اینکه همه به دولت خود برسند تا اینکه وقتی که سیره ما را می‌بینند نگویند: اگر ما مالک امر هم می‌بودیم نیز چنین رفتار می‌کردیم و این در قول خدای است: عاقبت و سرانجام دنیا از آن متقین است.»

 

منبع: فارس نیوز

About مدیریت پرچم های سیاه شرق

Check Also

امام زمان

راه‌های افزایش محبت به امام زمان

راه‌های افزایش محبت به امام زمانReviewed by مدیریت پایگاه خبری تحلیلی شرق on Aug 6Rating: …