عرب بیابان نشینى را دیدم که همواره به پسرش مى گفت :
یا بنى انک مسئول یوم القیامه ماذا اکتست ولا یقال بمن انتسبت : از تو در قیامت مى پرسند عملت چیست ؟ نمى پرسند که پدرت کیست ؟
جامه کعبه را که مى بوسند
او نه از کرم پیله نامى شد
با عزیزى نشست روزى چند
لاجرم همچو او گرامى شد