نقد و بررسی فیلم «دیوانه» (Unsane)
تبلیغات مرتبط با «دیوانه» از «استیون سودربرگ» نشان میدهد این فیلمساز که به تازگی از بازنشستگی خارج شده،
این تریلر عصبی فیلمبرداری شده با آیفون را چنان متفاوت با دیگر کارهای خود میدیده که گزینهی انتشار آن با نامی مستعار را نیز بررسی کرده. این موضوع به خودی خود در مورد همهچیزدان عالم فیلم چندان عجیب نیست؛ او سالها با نامهای مستعار «پیتر اندروز» و «ماری آن برنارد» (که جالب است بدانید هر دو نام والدین این کارگردان هستند)، به عنوان فیلمبردار و تدوینگر کار کرده. اینکه او برای این فیلم اینقدر هیجانزده شده بیشتر عجیب است. «دیوانه» سرشار است از کنجکاوی در مورد تکنولوژی دیجیتال، ناخوشنودی از بوروکراسی تجاری، و سر تا پا آغشته است به هوشمندی. به عبارتی کوتاهتر، چیزی جز یک فیلم مخصوص «سودربرگی» نیست، از این جهت خیلی هم لذیذ است.
اما موفقیت، صاحبان زیادی دارد، و با لوکیشنهای محدود، بازیگران برجسته، و وحشت گزندهاش، این فیلم از دستور ساخت فیلمهای ترسناک ارزان قیمت نیز دور است. بیش از اینها، با اتخاذ یک موضع واضح و نیشدار در قبال مسائل اجتماعی کنونی و انجام اینکار از طریق لنز یک ژانر، این فیلم شباهتهای زیادی به «گمشو بیرون» (Get Out) دارد، گرچه به اندازهی این فیلم برنده و نامزد اسکار، در این راه برش نداشته و موفق نبوده.
«کلاری فوی» (با لهجهی لرزان آمریکایی و صدایی با شباهت بسیار به «کاترین هپبورن») نقش «ساویر» را بازی میکند، مهاجری از شهر «باستون» که در تلاش برای سر و سامان دادن به زندگی جدید خود در «پنسیلوانیا» است. زندگی او که با قرارهای آنلاین و چت اینترنتی با اعضای خانوده پر شده را میبینیم. در رهگیری خطوط این تبعید خود خواستهی «ساویر»، «سودربرگ» از تصاویری که دوربین جیبی او ضبط میکند به خوبی بهره برده. زندگی این دخترک بیچاره سراسر محدود به یک صفحه نمایش است؛ چرا خود این فیلم هم همینطور نباشد؟
به زودی، متوجه میشویم چرا این تبعید و گرافتاری به صفحه نمایش را برای خود برگزیده. او از یک تعقیبکنندهی کابوسوار فراری است، و وقتی این فرد را گوشهی چشم خود مشاهده میکند (غیر ممکن است! حکم منع تعقیب قضایی علیه او دارد!) برای دریافت مشاورهی اورژانسی به نزدیکترین کلینیک روان-درمانی مراجعه میکند. آنجا، همانگونه که در این نوع فیلمها انتظارش را داریم، همه چیز به قهقرا میرود.
فرمها امضا میشوند، گزینهها تایید میشوند، و تا به خود میآیید، او ۲۴ ساعت با ارادهی خود بستری شده، که البته وقتی با یک بیمار ترسناک به نام «وایولت» (جونو تمپل) درگیر میشود مبدل به هفت روز میشود. راه فراری نیست، و برای بدتر شدن اوضاع، تعقیب کنندهی او (جاشوا لئونارد) به عنوان خدمهی کلینیک مشغول به کار شده.
یا، میدانید، واقعا شده؟ با بازی چند جانبهی شیطنتآمیز خود، «دیوانه» مرتبا ما را مجبور میکند از خود بپرسیم چیزی که میبینیم واقعی است یا نه، ما را مجبور میکند تعاملات اولیه را در ذهن خود مرور کنیم و اتفاقات بعدی را مورد کنکاش قرار دهیم، لااقل برای نیمهی اول فیلم. «سودربرگ» و همکاران او روی لبهی تیغ حرکت میکنند و این کار را به بهترین شکل ممکن هم انجام میدهند. آیا «ساویر» قربانی یک خرابکاری عمدی شده، یا اینکه در آستانهی فروپاشی ذهنی است؟ فیلم قبل از رو کردن دست خود هر دو احتمال را مطرح میکند، و در همین وضعیت گربهی شرودینگری است که قضیه جالب میشود.
طی اولین ساعت، فیلم به چندین لحظهی اوج هذیانی طنزآلود میرسد.
«جی فاروه» نقشی کلیدی به عنوان یک بیمار همبستر ایفا میکند، کسی
که تلفن همراهش به «ساویر» امکان خبر کردن مادرش (امی ایروینگ) را
میدهد، و کسی که جزئیات متوهمانهی نقشهی تجاری که برای نگه داشتن
«ساویر» در این کلینیک طراحی شده را برملا میکند.
مشکل او توهمات اسکیزوفرنیایی است، به همراه یک لبهی تیز که دیوانهوار
بودن کل داستان را تقویت میکند. در همین حال، اینجا آمریکای ۲۰۱۸ است،
فیلم به ما یادآوری میکند، همه چیز دیوانهوار است.
«دیوانه» از این نظر گرفتار موفقیت خود میشود. پس از نیمه، فیلم دست
از طرح این پرسشها برمیدارد و شروع به پاسخ دادن به آنها میکند، و بخار
خود را با ورود به قلمروی سنتی این ژانر از دست میدهد، گرچه «سودربرگ»
تلاش میکند این ضایعه را با برجسته کردن هر اتفاقی کمرنگ کند، واقعا هر
رخداد ترسناکی را کش میدهد تا این فیلم را سرگرمکننده نگه دارد.
از این نظر موفق هم میشود. نیمهی دوم جلو روندهی فیلم، که معلق
است بین فلاش بکها، تکههای غافلگیرکننده، و پیچشهای خشن،
قطعا نشان میدهد که او بلد است چطور یک فیلم نیمهشبی بسازد.
شاید همین موضوع باعث شده باشد او مخفیانه به انتشار فیلم با نامی
مستعار فکر کند. اما درست مانند بازنشستگی شکست خوردهاش، با
حقیقتی اساسی مواجه شد: «سودربرگ» را نمیتوان از ساخت فیلم
های «سودربرگی» منع است. همهی ما از این نظر خوش شانس بودهایم.