نقد و بررسی فیلم Unfinished Business (پروژه ناتمام)

نقد و بررسی فیلم Unfinished Business (پروژه ناتمام)Reviewed by محمدرضا on Aug 12Rating: ۵.۰نقد و بررسی فیلم Unfinished Business (پروژه ناتمام)نقد و بررسی فیلم Unfinished Business (پروژه ناتمام) پروژه ناتمام/ Unfinished Business» فیلم بدی است- البته نه خیلی بد، اما به حد کفایت بد است.

User Rating: Be the first one !

نقد و بررسی فیلم Unfinished Business (پروژه ناتمام)

پروژه ناتمام/ Unfinished Business» فیلم بدی است- البته نه خیلی بد، اما به حد کفایت بد است.

بخش های خیلی کمی از آن درآمدهاند و اندک اتفاقات موفق فیلم هم آن قدر کش داده میشوند تا به تدریج از بین بروند. در واقع این که فیلم توانسته رنگ پرده سینما به خود ببیند عجیب است. در آن خبری از اسامی بزرگ ستارههای سینما نیست (وینس وان، گرچه بازیگر شناخته شدهای است، در هیچ یک از فیلم‌های قبلی اش جزء بازیگران اصلی نبوده است) و کارنامه کارگردان، کن اسکات (کارگردان فیلم بی فروغ «نامه رسان/ Delivery Man، مجدداً با همکاری وان)، در بهترین حالت محل سئوال است. فیلم‌های بهتر از این، پخشی بهتر از شبکه ویدئویی پیدا نکردهاند. ای کاش این اتفاق در مورد «پروژه ناتمام» هم افتاده بود، چون در آن صورت میتوانستم ۹۱ دقیقه از زندگیام را برگردانم.

یکی از بدیهیترین مشکلات فیلم این است که از بحران هویت رنج میبرد. آن نمیداند که قرار است چه بشود: یک کمدی کثیف درباره سه مرد که در طول جشنواره بزرگ گیها در برلین برای خود ول می ‌چرخند یا درامی گریه دار درباره این که چطور بی توجهی والدین میتواند منجر به ظهور اولاد مشکل ساز شود. شوخ طبعی «پروژه ناتمام» برای چنین اثری کم است، البته به جز چند صحنه که در آنها فیلم بسته نامشخص درجه R خود را با آنچه اداره ارزش گذاری فیلمهای آمریکا اصرار دارد «عریانی گرافیکی» بنامد.

فیلم به ندرت خنده دار است- خیلی از شوخیها یش جواب نمیدهند یا آن قدر کشدار میشوند که جذابیت خود را از دست میدهند- اما در فیلم لحظاتی وجود دارند که در آنها به عمد شوخیها حذف شدهاند چون عوامل فیلم به اشتباه فکر می کردهاند که دارند یک درام شیرین و محترمانه میسازند. متأسفانه فیلم به قدری مبتذل و بدیهی است که حتی ممکن است شبکه Lifetime هم آن را رد کند. قطعاً فیلم کمدی میتواند پیامهای جدی هم داشته باشد اما کمی صداقت بیشتر و تا دلتان بخواهد مهارت کمتر برای کار کردن این فیلم لازم هستند. «پروژه ناتمام» موضوع دبیرستان و گردن کلفتی اینترنتی را خیلی جدی میگیرد و بعد با تنزل آن به یک پلات پوینت و مسیر هموار کننده پایانی شاد، پیش پا افتاده جلوهاش میدهد. علت بد بودن این فیلم صرفاً به فیلمنامه بچه گانهاش و بازی های ضعیفش محدود نمیشود بلکه «پروژه ناتمام» فیلم بدی است چون پرداخت خیلی ضعیفی از موضوع ارائه میدهد.

حرف زیادی درباره داستان فیلم نمیتوان زد. تنها اتفاق غافلگیر کننده «پروژه ناتمام» این است که چقدر کم غافلگیر کننده است. یک گروه سه نفره تبلیغاتچی، شامل دَن ترانکمن جاه طلب (با بازی وینس وان)؛ تیم مک وینترز ناراضی از زندگی تأهلی (با بازی تام ویلکینسون) و مایک پنکیک درگیر ذهنی (با بازی دیو فرانکو) تصمیم به تأسیس شرکت نوپایی میگیرند و پا به پا با کارفرمای سابق دن، چاک پورتونی (با بازی نیک فراست) و یانکی جیم اسپینچ (با بازی جیمز مارسدن)، رقابت میکنند. این رقابت آنها را مجبور میکند تا از محل زندگی شان در سنت لوییز به پورتلند، مین و برلین بروند. پایان فیلم در آلمان در بحبحوهه سه رویداد بزرگ: اجلاس G8، جشن اکتبر و جشنواره حمایت از گیها رخ میدهد. اتفاقات فیلم درباره زنان عریان، سوراخهای شکوهمند[۱]، بازدید از سونای تک تک جنسه و گپ و گفت های فیس تایمی[۲] بین دن و بچههایش، که علائم دردسر را نشان میدهند، هستند.

شاید وینس وان بهتر از فیلم باشد، اما وقتی به فیلمهای بیشمار آن نگاه

میکنیم متوجه شباهت آزاردهنده بین آنها میشویم: درامهایی شل و ول

که به صورتشان ماسک کمدیهای «عجیب و غریب» زدهاند. موفق ترین

کارهای وان، فیلم هایی هستند که او توانسته گرایشات احساسی خود

را در آنها کنترل کند. این بدان معنا نیست که او نمیتواند بازیگر دراماتیک

باشد، بلکه منظور این است که «پروژه ناتمام» محل مناسبی برای

ایفای نقش دراماتیک برای هیچ بازیگری به خصوص یک بازیگر اسکاری

مانند تام ویلکینسون نیست. به نظر میرسد که از ویلکینسون خواسته

شده تا «نقش بتی وایت» را بازی کند، ولی او نتوانسته از عهده آن

بربیاید. دیو فرانکو آزار دهنده است و به نظر میرسد که در تمام طول

فیلم در هپروت است، اما من کارگردان و نویسنده را به خاطر آن

سرزنش میکنم نه او را.

اغلب به درستی گفته میشود که کمدی برداشتی ذهنی است، یک

صحنه ممکن است برای بینندهای آن قدر خندهدار باشد که نتواند خود

را کنترل کند و برای دیگری بسیار خسته کننده باشد. با این حال، پروژه

ناتمام» مورد نادری است که در آن «کمدی بد» از حالت ذهنی به امری عینی تبدیل میشود. مهم نیست سلیقه بیننده چه باشد، به سختی میتوان کسی – حتی کسی که از برخورد با بچههای گردن کلفت و والدین بی توجهشان نرنجیده باشد- را تصور کرد که از تماشای «پروژه ناتمام» لذت ببرد. فیلم آن قدر بد نیست که بشود آن را در فهرست «بدترین» فیلمهای تاریخ قرار داد اما میتواند یکی از نامزدهای خوش شانس بی فروغهای سال ۲۰۱۵ باشد.

About writer

Check Also

ماتریکس 2021

نقدی بر «رستاخیزهای ماتریکس» :خانم واچوفسکی؛ کاش یک ماتریکس را برای ما باقی می‌گذاشتید!

نقدی بر «رستاخیزهای ماتریکس» :خانم واچوفسکی؛ کاش یک ماتریکس را برای ما باقی می‌گذاشتید! از …