نقد و بررسی فیلم This Is 40 (این یعنی چهل سالگی)

User Rating: ۴.۲۱ ( ۱ votes)

نقد و بررسی فیلم This Is 40 (این یعنی چهل سالگی)

فیلم «این یعنی ۴۰ سالگی/ این چهل سالگی است /This is 40» شاید بابت صداقت

ظالمانه ای که به خرج می دهد شایسته تحسین باشد، اما بهتر بود لحظات خنده

دار تر بیشتری در این فیلم گنجانده شود، به خصوص که می دانیم این فیلم توسط

کارگردان و نویسنده ی ماهر فیلم های کمدی، جاد آپاتوف/ Judd Apatowساخته شده است.

با توجه به اینکه پس از گذشت دوره ی زمانی خاصی دو بازیگر اصلی و جذاب فیلم

(پاول راد/ Paul Rudd و لزلی مان/ Leslie Mann) را در کنار هم می بینیم که در این

اثر که به نوعی دنباله ی فیلم فوق العاده خنده دار «حامله/ Knocked Up» محصول

۲۰۰۷ است ظاهر شده اند، توقع داریم اتفاقات خنده دار زیادی پیش روی آنها باشد.

به جای آن، در این فیلم پریشان و درهم و برهم که به شکلی داستان زندگی خود نویسنده است، عنصر طنز بسیار ناموزون به کار رفته است.

این فیلم بیش از آنکه داستانی منسجم داشته باشد، تعدادی سکانس سینمایی

ست که کنار هم چیده شده اند، مجموعه ای از ایده هایی که زیر چتر یک تم موضوعی گسترده (زندگی زناشویی در میانسالی) جمع آوری شده اند.

در این فیلم به تماشای یک هفته از زندگی پیت (پاول راد) و دبی (لزلی مان) می

نشینیم که صاحب دو دختر زیبا به نام های سیدی (ماود آپاتوف/ Maude Apatow)

و شارلوت (آیریس آپاتوف/ Iris Apatow) شده اند و در خانه ای زیبا با وضع مالی خوبی نسبت به دیگران زندگی می کنند. اما در زیر این ظاهر فریبنده، مشکلاتی نیز وجود دارند.

آلبوم موسیقی مستقلی که پاول منتشر کرده است در مرز ورشکستگی دست

و پا می زند. او مدتی ست که مخفیانه به پدرش (آلبرت بروکس/ Albert Brooks)

مقدار زیادی پول می بخشد. از طرف دیگر، دبی که صاحب یک فروشگاه لباس

فروشی ست، شک دارد که یکی از کارمندانش (مگان فاکس/ Megan Fox) از

فروشگاه او دزدی می کند. او در حال تلاش است تا بر رابطه ی دورادوری که با

پدرش (جان لیتگاو/ John Lithgow) دارد فائق آید و از نظر حسی به او نزدیک شود.

باور پذیر ساختن یک زندگی مصون از مشکلات و کاستی ها امر خطیر و ریسک

پذیری ست. مشکلات پیچیده ی آنها که شامل والدین پا به سن گذاشته و

دعواها و برخوردهایشان با بچه هایشان می شود، مسائل جهان شمول تری هستند.

از آن ریسک پذیرتر به تصویرکشیدن طنازانه و قابل باور مشکلاتی ست که

سر راه هر زن و شوهری قرار دارند.

لحظات انسانی تری که از شدت مضحک بودن خنده دار به نظر می رسند

بهتر از کار درآمده اند. بعد از یک دعوا، دبی و پیت به اینکه چقدر از همدیگر

متنفرند می خندند و با مسخرگی توضیح می دهند که حاضر هستند به

چه شکلی همدیگر را دست بی اندازند. پیشنهاد دبی – یک سمپاشی

تدریجی – آنقدر عجیب تشریح می شود که کم کم حالتی خنده دار به خود می گیرد.

پس از مجموعه ای از فیلم های کمدی موفق مانند «باکره ی ۴۰ ساله

/The 40 Year Old Virgin»، «حامله» و «آدم های خنده دار/Funny People»

این فیلم از نظر شدت خنده دار بودن ناموفق ترین اثر کارگردان خود، جاد

آپاتوف است. اما یک کمدی متناقض که ساخته ی آپاتوف باشد، باز هم نسبت به اکثر فیلم های این ژانر برتری دارد.

لحظات خنده دار غیرقابل انکاری وجود دارند که حول این محور می چرخند که دبی (زمانی که تازه ۴۰ ساله شده) مکرراً اصرار می کند که ۳۸ ساله است. همچنین موقعیت های طنز جالبی توسط بازیگران مکمل ایجاد می شود، مانند آنچه کریس اُ دوود/Chris O’Dowd در نقش یکی از رؤسای پیت و جیسون سیگل/ Jason Segelدر نقش مربی خصوصی دبی انجام می دهند. حضور پاول راد بر روی پرده ی سینما مثل همیشه دوست داشتنی است و لزلی مان هم به همین اندازه دلپذیر حاضر شده است. اما به عنوان مثال، دعواهای مداوم آنها بر سر کاپ کیک هایی که او از جایی کش می رود، در حالیکه تا حدی سرگرم کننده است، آنچنان خنده دار نیست.

در یکی از خنده آورترین بخش های فیلم، آنها متوجه می شوند که دخترشان در سایت فیس بوک توسط یکی از همکلاسی هایش (که به اصرار دبی شبیه تام پتی/ Tom Pettyخواننده ی آمریکایی است) مورد آزار و اذیت قرار گرفته است. این موضوع باعث می شود تا مجادله ی خنده داری میان لزلی مان و مادر پسرک (ملیسا مک کارتی/ Melissa McCarthy) صورت بگیرد. لحظات بداهه گویی زیادی در داستان وجود دارند و مان، راد و مک کارتی در این امر استادانه عمل می کنند.

مانند دیگر فیلم های آپاتوف، لحظات احساسی و دوست داشتنی زیادی در فیلم وجود دارند. آنچه واقعاً بد است این است که خط سیر فیلم فرم و شکل مناسبی ندارد و شوخی ها و لحظات طنز فیلم تنها حول و حوش رنجش های کوچک زندگی زناشویی می گردند که بعضی اوقات هم چندان جواب نمی دهد و بی نتیجه می ماند.

About Mrezangi

Check Also

ماتریکس 2021

نقدی بر «رستاخیزهای ماتریکس» :خانم واچوفسکی؛ کاش یک ماتریکس را برای ما باقی می‌گذاشتید!

نقدی بر «رستاخیزهای ماتریکس» :خانم واچوفسکی؛ کاش یک ماتریکس را برای ما باقی می‌گذاشتید! از …