نقد و بررسی انیمیشن The Secret World Of Arrietty (بند انگشتی)
قبلا از رمان آدم کوچولوها (The Borrowers)، اثر مری نورتون، درفیلمی از آن اقتباس گرفته شده است
که میتوان از آن به عنوان سوء استفادهی اقتباسی پیتر هویت از جان گودمن در سال ۱۹۹۷(۱۳۷۶) یاد کرد. اما هرچند این فیلم توسط استودیو جیبلی به ژاپن تغییر مکان داده شده است و از سوی هایائومیازاکی (که درنویسندگی همکاری کرد و برنامهریزی کرد، و کارگردانی را به دستیارش، هیروماسا یونبایاشی، به عنوان آغاز به کار محول کرد) ویرایش دوباره شده است. این اقتباس اخیر از متن هورتون تاکنون وفادارترین اقتباس موجود است که تمرکز را بر روی سه عضو خانوادهی کلاک و تعاملاتشان با یک پسربچهی بیمار حفظ کرده است.
اما سبک کاری میازاکی هنوز به طور مشخصی در آن دیده میشود که در آن تم و لحن کارهای پیشین ادغام شدهاند. حس با شکوه روستایی به همراه زمینهی باغ سرسبز جنگل مانند و ملاقات دوجهان روزمره، و جادوییِ مرموز مشخصا یادآور فیلم «همسایه من توتورو / My Neighbor Totoro» است. حس قویای از «ناوسیکا از درهی باد / Nausicaä of the Valley of the Wind» ساختهی میازاکی نیز در این فیلم مشاهده میشود. شخصیت آرییتی دارای قدمت و خلق و خوی ماجراجویانهی مشابهی به اولین قهرمان داستان زنِ میازاکی دارد، و او نیز جسورانه، اما باحسایست، چشم انداز بیگانه خطرناکی را کاوش میکند که موجودات غول پیکری آنجا را تحت سلطه دارند. به احتمال زیاد، آرییتی منعکس کنندهی زمینهی آخرالزمانیِ ناوسیکا است، هرچند به صورت پایداری در دوران قبل از آخرالزمان خودمان تنظیم شده است.
همانند کتاب هورتون، خانوادهی کلاک منزویاند و بدون اینکه بدانند برای گونههای دیگرشان چه اتفاقی افتاده یا، درواقع، آنها آخرین بازماندگان هستند، برای نجات در محیطی فوق العاده خصمانه تلاش میکنند. خود آرییتی فردی مطمئن و عملگرا است و شوق و هیجان را در زیبایی و خطر اطرافش مییابد، اما حس تنهایی عمیقی نیز در او وجود دارد. او ممکن بود آخرین کوچولویی باشد که به دنیا میآید و میمیرد.
یقینا، اعمال پنهانی تیره و جذابی در فیلمی دیگر از استودیوی جیبلی، که از لحاظ بصری غنی است و جزئیاتِ زیبایی دارد، وجود دارد که مطمئنا هر کسی در هر سن و سالی را دلشاد و شیفته میکند. حس مقیاس زمانی به صورت نفسگیر محقق میشود که آرییتی با پدر خشن و کم حرفش اولین بار است که به دنیای انسانها وارد میشود.
این حس از لحاظ اینکه یونبایاشی چگونه به صورت متقاعد کنندهای موجودی دنیوی را به عنوان عظیم الجثه نمایش میدهد و هم چنین ازطریق طراحی صدای شگفت آور، صداهای کوچک ضربه و کلیکی برای ما که برای خانوادهی کلاک به صورت قابل توجهی افزوده میشود. یک صحنه آشپزخانهای را به تصویر میکشد با هیبتی غارمانند و کلیسامانند که درونش صورتها (درب کمدها، پایهی میز) توسط آرییتی و پدرش به سرعت کشیده میشود. لحظهی عجیب دیگری او را بی هدف از پسربچه، شو(Sho)، پشت دستمال کاغذی پنهان میکند، بدون آگاهی از اینکه تصویرش به وضوح آشکار باقی میماند. (به دور از ذهن است که امری جنسی را در تعاملاتشان پیشنهاد داد، اما قطعا بالغتر و از لحاظ احساساتی پیچیدهتر از تعامل بین قهرمانان جوان در آخرین محصول استودیو جیبلی یعنی «پونیو/ Ponyo» است.) جزئیات دیگر نیز ، برای مثال، چگونگی آب را در سطح وجود آرییتی تحت تاثیر میگذارد که مادهای متراکم و بیشکل است که به شکل گلبولهای بزرگی به لباسهای او میچسبد، یا از قوری خانهی عروسکها خالی میشود.
تا کنون، مخاطب اصلی غربی با فیلمهای استودیو جیبلی با
کارگردانی غیر از میازاکی آشنایی نداشتند بیشتر با خوده
میازاکی آشنا بودهاند. بسیاری افراد اکنون با نکات پسندیدهی
«شهر اشباح / Spirited Away» و «شاهزاده مونونوکه /
Princess Mononoke» آشنا هستند، اما نکات پسندیدهی
«بازگشت گربه / The Cat Returns»، «نجوای درون /
Whisper of the Heart» یا حتی فیلم بسیار افسرده
کنندهی «مزار کرمهای شبتاب / Grave of the Fireflies»
مشاهده نشدهاند. آرییتی، که توسط جوانترین کارگردان
استودیو جیبلی کارگردانی شده است (جوانی با فقط ۳۷
سال سن)، میتواند اولین فیلمی باشد که آن را تغییر میدهد.
حرف آخر:
انیمهای زیبا، صمیمی وماجراجویانه که به صورت دوبعدی
ارائه شده، یکی از بهترین محصولات بصری است که در تمام سال از آن لذت خواهید برد.