نقد و بررسی فیلم The Lower Depths (در اعماق اجتماع)

نقد و بررسی فیلم The Lower Depths (در اعماق اجتماع)Reviewed by محمدرضا on Sep 2Rating: ۵.۰نقد و بررسی فیلم The Lower Depths (در اعماق اجتماع)نقد و بررسی فیلم The Lower Depths (در اعماق اجتماع) آکیرا کوروساوا پس از ساخت فیلم "سریر خون" که اقتباسی از "مکبث" شکسپیر بود، دوباره به سراغ اقتباسی از

User Rating: Be the first one !

نقد و بررسی فیلم The Lower Depths (در اعماق اجتماع)

آکیرا کوروساوا پس از ساخت فیلم “سریر خون” که اقتباسی از “مکبث” شکسپیر بود، دوباره به سراغ اقتباسی از

نویسندگان غربی رفت و این بار نمایشنامه “در اعماق اجتماع” اثر “ماکسیم گورکی” روسی (۱۹۰۲) را دستمایه کارش قرار داد. او پیش از این نیز با اقتباس رمانی از داستایوفسکی در فیلم ابله (۱۹۵۱) نشان داد که تا چه حد تحت تأثیر ادبیات روسیه بوده است. البته این اولین اقتباس از نمایشنامه در اعماق نبود و قبل‌تر “ژان رنوار” فرانسوی نیز از آن الهام گرفته بود (در اعماق ۱۹۳۷). هرچند خود کوروساوا عنوان کرد که اقتباسش به خوبی اقتباس ژان رنوار نبوده اما فیلم کوروساوا نسبت به منبع اصلی بسیار وفادارانه‌تر است. نمایشنامه گورکی داستانی درباره تیره‌روزی طبقه‌ای از مردم در قرن ۱۹ و دوران امپراتوری روسیه است. کوروساوا طبق معمول آن را ژاپنیزه کرده و داستانش را در اواخر دوران اِدو (بخشی از دوران ژاپن قبل از صنعتی شدن که از اوایل قرن ۱۶ تا اواسط قرن ۱۹ را شامل می‌شود) روایت کرده است. فیلم حال و هوای تئاتری و نمایشنامه‌ای دارد که اکثر زمان آن در یک اتاق یا بهتر است بگوییم مهمانخانه می‌گذرد. اما این مهمانخانه با ذهنیت ما تفاوت بسیاری دارد. در شروع فیلم دوربین به ما خانه‌ای را که در مکانی پست قرار دارد نشان می‌دهد و چند نفر که از بلندی زباله‌هایشان را بر روی آن خانه می‌ریزند. این نما استعاره خوبی است که معنای در اعماق اجتماع و تفاوت جایگاه آدم‌های پایین و بالای دیوار را بفهمیم. انسان‌هایی که در این خانه زندگی می‌کنند به‌قدری آر نظر اجتماعی کم‌ارزش و پست قلمداد می‌شوند که انگار محل زندگی‌شان در اندازه یک زباله‌دانی و خود نیز زباله یا انگل‌های اجتماعی طردشده هستند. در این خانه کوچک افرادی زندگی می‌کنند که هرکدام به‌گونه‌ای سر از این مکان درآورده‌اند. انسان‌های فقیر و بیچاره‌ای که به داشتن یک جای خواب کوچک قناعت کرده و برای همین اندک نعمت هم زیر بار منت صاحب‌خانه بدخلق و طمع‌کار خود هستند.

در این اجتماع کوچک آدم‌های مختلفی را می‌بینیم. مردی تعمیرکار که زنش رو به موت است اما مرد اهمیتی به او نمی‌دهد و حتی غذای زن را هم پنهانی می‌خورد. دختر جوانی که درگذشته فاحشه بوده و حالا در رویای زندگی بهتر است. پیرمردی که قبلاً بازیگر تئاتر بوده و به خاطر افراط در نوشیدن مشروب حتی در حرف زدن عادی هم دچار مشکل است. مردی دیگر که کارش قماربازی است و در این راه تمام پولش را از دست داده و حالا برای یک سکه به دیگران رو می‌اندازد. یا مرد دیگری که ادعا می‌کند از خانواده‌ای اصیل است و در گذشته سامورایی بوده اما اکنون به دلیل ناتوانی در به دست گرفتن شمشیر مورد تمسخر بقیه قرار می‌گیرد. در رأس همه آن‌ها مرد جوانی به نام “سوتکیچی” را می‌بینیم که کارش دزدی است (با بازی توشیرو میفونه). در این جامعه دزد از منزلت بالاتری نسبت به بقیه برخوردار است. وقتی که فیلم می‌خواهد برای اولین بار سوتکیچی را معرفی کند از او چهره‌ای قهرمانانه ارائه می‌دهد. او صاحب‌خانه را به خاطر بدهکار بودنش بیرون می‌اندازد و حتی متوجه می‌شویم که بین او و زن صاحب‌خانه رابطه‌ای در میان است. بااین‌حال این زاغه‌نشین‌ها غرق در زندگی ناامیدکننده خود شده‌اند و برای تغییر در آن تلاشی نمی‌کنند. فیلم پس از معرفی مختصر کاراکترها و چگونگی زندگی و شرایط آن‌ها، با ورود پیرمرد مسافر به مهمانخانه یک‌قدم به جلو می‌رود. کوروساوا پیرمرد مسافر را به‌گونه‌ای معرفی می‌کند و پرسوناژی از او به تصویر می‌کشد که یادمان بماند. لباس سفید، چهره خندان و رفتار حکیمانه‌اش او را به‌مانند پیامبری برای آن اجتماع کوچکِ گمراه جلوه می‌دهد. پیرمرد از همان بدو ورودش قصد جارو کردن خانه و ایجاد تغییری در آنجا را داشته و همچنین در مدت کوتاه حضورش هم سعی در تأثیرگذاری بر دیگران دارد.

مثلاً او پیرمرد بازیگر را تشویق به ترک مشروب می‌کند و به

او امید زندگی تازه‌ای می‌دهد. یا در سکانسی که “اوساگو”

(زن صاحب‌خانه) سوتکیچی را وسوسه به کشتن شوهرش

می‌کند این پیرمرد است که سوتیکچی را منصرف و راه دیگری

(فرار با معشوقه‌اش) به او نشان می‌دهد (حضور زن وسوسه‌گر

را در فیلم‌هایی چون سریر خون و آشوب نیز از کوروساوا دیده‌ایم).

فیلم اما در سکانس پایانی ناامیدکننده است. پس از رفتن ناگهانی

پیرمردِ مسافر دوباره به نقطه آغاز بازمی‌گردیم، این بار جایگاه و

منزلت دزد را قمارباز گرفته که بقیه را با خود همراه می‌کند، و در

آن رقص‌پایانی که نماد سرخوشی جاهلانه آن‌هاست امیدی به

آینده دیده نمی‌شود. کوروساوا در حدود دو ساعت و در فضایی

بسته، ناخوشایند، تاریک و منزجر کننده تصویری از این طبقه

اجتماعی نشان می‌دهد که جای تأمل دارد. “در اعماق اجتماع

” اثری مهجور در کارنامه پربار کوروساوا است که مخاطبان در زمان

پخشش چندان از آن استقبال نکردند، تا کوروساوا پس از این فیلم

نسبتاً جمع‌وجور با ساخت “دژ پنهان” (۱۹۵۸) دوباره جلب‌توجه کند!

About writer

Check Also

ماتریکس 2021

نقدی بر «رستاخیزهای ماتریکس» :خانم واچوفسکی؛ کاش یک ماتریکس را برای ما باقی می‌گذاشتید!

نقدی بر «رستاخیزهای ماتریکس» :خانم واچوفسکی؛ کاش یک ماتریکس را برای ما باقی می‌گذاشتید! از …