نقد و بررسی فیلم The DUFF (داف)

نقد و بررسی فیلم The DUFF (داف)Reviewed by محمدرضا on Aug 9Rating: ۵.۰نقد و بررسی فیلم The DUFF (داف)نقد و بررسی فیلم The DUFF (داف) تماشای «داف/The DUFF» ممکن است باعث لبخند جان هیوز شود. «داف» با ترکیبی از موقعیت‌های خنده دار

User Rating: Be the first one !

نقد و بررسی فیلم The DUFF (داف)

تماشای «داف/The DUFF» ممکن است باعث لبخند جان هیوز شود. «داف» با ترکیبی از موقعیت‌های خنده دار

و دوستانه دوران نوجوانی به چیزی شبیه است که ممکن بود از لابه لای دفترچه طرح‌های جان هیوز در دهه ۱۹۸۰ بیرون بیاید. گرچه فیلم به خوبی مخاطبش را می‌شناسد، اما طرف صحبتش به هیچ وجه به نوجوانان محدود نمی‌شود. فیلمنامه، نوشته جاش ای کاگان با اقتباس از رمان کودی کپلینگر، انگاشت بی رمقی از رمان «پوگمالیون/Pygmalion» است. «داف» فیلمی است که می‌تواند با دختران دبیرستانی در سال ۲۰۱۵ ارتباط برقرار کند، کاری که «دختران بدجنس/Mean Girls» با نسل‌های قبل‌تر کرده بود.

داف/Duff مخفف دوست چاق زشت برگزیده (Designated Ugly Fat Friend) به انگلیسی است و به معمولی‌ترین عضو یک گروه اشاره دارد. به اصرار فیلم، دختران زیبا اغلب دوست دارند با دختران ساده دوست شوند تا از آن‌ها به عنوان ابزاری برای جذاب‌تر نشان دادن خود استفاده کنند. «داف ها» نقش دروازه‌بان را بازی می‌کنند. چون دسترسی به آن‌ها راحت‌تر است و افرادی که می‌خواهند با دوستان آن‌ها قرار بگذارند برای قرار گذاشتن نزد آن‌ها می‌روند. ایفای این نقش برای دافها فرصتی است تا جزئی از یک جمعیت پرطرفدار بشوند.

مِی ویتمن در نقش بیانکا، داف این فیلم است. او دختری باهوش، پررو و معمولی است. بهترین دوستانش جس (با بازی اسکایلر ساموئلز) و کیسی (با بازی بیانکا ای سانتوز) هستند. این سه جدایی ناپذیرند، اما فقط دو نفرشان به خواب رویاهای (خیس) پسران راه دارند. بیانکا عاشق و دلداده توبی نوازنده (با بازی نیک اورزمن) است اما هر بار فرصت حرف زدن با او را پیدا می‌کند چنان دست و پایش را گم می‌کند که شانس قرار گذاشتن با او برایش دست نیافتنی می‌شود. او از این که داف جس و کیسی باشد هیچ مشکلی ندارد تا این که همسایه‌اش (و کاپیتان تیم فوتبال مدرسه)، وزلی (با بازی رابی آمل) با بی شرمی موقعیت او را توصیف می‌کند. از آن زمان به بعد، زندگی‌اش- به خصوص زندگی اجتماعی‌اش- دچار سقوط آزاد می‌شود. در نهایت با وزلی قراری می‌گذارد- در ازای کمک به او برای قبول شدن در امتحان علوم، او باید نکات دقیق جذاب شدن را یادش دهد تا بتواند به راحتی به توبی نزدیک شود.

اکثر مواقع، فیلمنامه از پرداختن به حماقت‌های دوران جوانی، که مرتب در فیلم‌های مربوط به نوجوانان دبیرستانی دیده می‌شود، اجتناب می‌کند. (استثناها سکانس‌هایی هستند که معلم، با بازی کن جئونگ، و مدیر مدرسه را بسیار کارتونی نشان می‌دهند). برای قهرمانی که در این ژانر باید کلیشهها را نادیده بگیرد، شخصیت بیانکا به طرز فوق‌العادهای خوب درآمده است. گرچه او ذهنی سریع و زبانی تیز دارد، اما در چندین صحنه را در شرایط آسیب پذیری می‌بینیمش- یکی از آن‌ها نشان می‌دهد که گردن کلفتی سایبری تا چه حد می‌تواند دردناک باشد. این اپیزود، که او را در حالی که سعی می‌کند توجه همگان را جلب کند در حالی که به گوشهای خزیدن و آرام نشستن راه حل راحت‌تری است نشان می‌دهد، شخصیتی را نشانمان می‌دهد که نمی‌توان تشویقش نکرد- و طرفداری از قهرمان داستان در تمام کمدی رمانتیک‌ها اهمیت زیادی دارد.

در نهایت، این فیلم یک رُمانس سنتی دبیرستانی است که در آن همه

تماشاچی‌های حاضر در سالن می‌دانند که بالاخره دو شخصیت اصلی

داستان به یکدیگر می‌رسند. بدیهی است که بیانکا و وزلی بالاخره

در پایان فیلم لب بر لب هم می‌گذارند. مانند هر کمدی رمانتیک

دیگری، سفر مهم‌تر از مقصد است و «داف» با تصمیم عاقلانهای

به بیانکا و وزلی اجازه می‌دهد تا با همدیگر در صحنهها حاضر شوند

– عاملی کلیدی در تقویت جذابیت آن دو و نمایش حسی که بینشان وجود دارد.

به جز آلیسون جانی (در نقش مادر بیانکا) و کن جئونگ، بقیه بازیگران

، هنرپیشههای جوان در دامنه سنی بین ۱۷ تا ۲۶ سال هستند.

بهترینشان همین می ویتمن است که بیشتر او را به خاطر نقشش

در سریال تلویزیونی «وظایف والدین/parenthood» (و به خاطر صدایش

در انیمیشن لاک پشتهای نینجا) می‌شناسیم و خیلی خوب توانسته

نقش بیانکا را در این فیلم بازی کند. او خیلی خوب با روبی آمل هماهنگ

شده است، گرچه به سختی می‌توان رابطهای بین شکم ورزشکاری

و نقش وزلی پیدا کرد. خنثی‌ترین بازیگر گروه بلا تورن است که بازی‌اش

در نقش مدیسون خانمان برانداز گاهی اوقات دلپذیری «داف» را از بین می‌برد.

«داف» صرفاً یک فیلم لذتبخش مخصوص ماه فوریه نیست؛ تماشای

این فیلم در هر زمان دیگری از سال می‌توانست لذتبخش باشد.

مطمئناً آن یک فیلم رمانتیک دبیرستانی استاندارد است که تمام

قواعد را به درستی رعایت می‌کند و کارگردان، آری سندل در

نخستین فیلم خود، توانسته کاری کند که بیننده از تماشای

فیلمش حس خوبی پیدا کند و نخواهد نصفه آن را ترک کند. شاید

به اندازه «دختران بدجنس» خوش ساخت نباشد (و قطعاً به گرد

پای «هثرها/Heathers» هم نمی‌رسد)، اما حداقل می‌تواند غیر

از دختران نوجوان مخاطبان دیگر سنین را نیز جذب کند.

About writer

Check Also

ماتریکس 2021

نقدی بر «رستاخیزهای ماتریکس» :خانم واچوفسکی؛ کاش یک ماتریکس را برای ما باقی می‌گذاشتید!

نقدی بر «رستاخیزهای ماتریکس» :خانم واچوفسکی؛ کاش یک ماتریکس را برای ما باقی می‌گذاشتید! از …