نقد و بررسی فیلم The Boy Next Door (پسر همسایه)

نقد و بررسی فیلم The Boy Next Door (پسر همسایه)Reviewed by محمدرضا on Aug 7Rating: ۵.۰نقد و بررسی فیلم The Boy Next Door (پسر همسایه)نقد و بررسی فیلم The Boy Next Door (پسر همسایه) اصلاً قصد ندارم نویسنده فیلمنامه، باربارا کری، را بابت افتضاح مضحکی که «پسر همسایه/The boy Next Door» از آب درآمده سرزنش کنم.

User Rating: Be the first one !

نقد و بررسی فیلم The Boy Next Door (پسر همسایه)

اصلاً قصد ندارم نویسنده فیلمنامه، باربارا کری، را بابت افتضاح مضحکی که «پسر همسایه/The boy Next Door» از آب درآمده سرزنش کنم.

از اینها گذشته همه میدانیم که هالیوود چطور کار میکند. شاید اصلاً فیلمی که روی پرده میبینیم نماینده آنچه خانم کری نوشته، نباشد. شاید فیلمنامه او تریلر اروتیک جدی با کاراکترهای واقعی، دیالوگهای کوتاه و پر از تنش بوده است. در این صورت، بی شک لیاقت او خیلی بیشتر از قرار گرفتن اسمش در میان عوامل این فیلم آبکی بوده است. اما حتی اگر «پسر همسایه» نمایش وفادارانهای از آن چه خانم کاری روی صفحه آورده باشد، فیلم آن قدر مشکلات دارد که سرزنش زیادی متوجه نویسنده نمیشود. این فیلم کارگردانی بدی دارد، تدوین ضعیفی دارد و برخی از بدترین بازی های یک فیلم تجاری دم دستی را میتوان در آن دید.

هالیوود دیگر نمیداند چطور تریلرهای اروتیک بسازد و وقتی هم این کار را میکند حاصل کار اغلب اوقات چیزی در مایههای «پسر همسایه» از کار در میآید. گرچه فیلم درجه R گرفته ، ولی به نظر می‌رسد که برای مخاطب PG-13 ساخته شده است. اروتیک میخواهید؟ بنشینید «گرمای بدن/Body Heat»، «غریزه اصلی/ Basic Instinct» و فیلمهای آدرین لین تماشا کنید. (داستان فیلم قرابت زیادی به فیلم «جذابیت کشنده / Fatal Attraction» آدرین لین منتها اینجا قربانی زن است نه مرد). در «پسر همسایه»، صحنه س*ک*س طوری فیلمبرداری شده است که مواجهه را به حداقل برساند. پوشاندن سینه با دست و کاتهای سریع بسیار دیده میشوند. به این نمی گویند س*ک*سی. مثل این میماند که در کلاس تدوین فیلمی شرکت کردهایم که در آن به ما یاد داده میشود چگونه وقتی هنرپیشه زن هیچ تماس جنسی از طریق بدن عریان خود برقرار نمیکند یک صحنه س*ک*سی را به هم بچسبانیم. گرچه نبود عریانی را در این صحنه میتوان توجیه کرد، اما عریانی که بعداً در فیلم رخ میدهد (در صحنهای که خبری از جنیفر لوپز نیست) بیخود و بی‌فایده است و این کار را بدتر میکند.

مشکلات تازه از این صحنه س*ک*سی سمبل شده شروع میشوند. هیچ چیزی شبیه به تنش اروتیک بین لوپز، که نقش معلم چهل و خردهای سالهای به نام کلر پترسون را بازی می کند، و دانش آموز تقریباً ۲۰ سالهای به نام نوح سندبورن (با بازی رایان گازمن) که شبی را با لوپز میگذراند، دیده نمیشود. شاید عوامل فیلم نگران این اختلاف سنی بودهاند چون گازمن را انتخاب کردهاند که در زمان ساخت فیلم ۲۷ ساله بوده و هرکاری کرده اند تا او را بزرگتر جلوه دهند. این باعث به وجود آمدن نوعی تعلیق ناباوری شده است که به راحتی نمی توان آن را نادیده گرفت. به نظر میرسد که دلیل انتخاب گازمن بیشتر ظاهر محصلانه او بوده تا توانایی های بازیگریاش. او ظاهر خوبی دارد اما دامنهاش محدود است. او برای انتقال عواطفش تا میتواند دندان قروچه و غرغر میکند. در عین حال، به نظر میرسد که انگار لوپز فوت و فن بازیگری را فراموش کرده است. او نیز همچون گازمن ظاهر خیلی خوبی دارد ما به نظر کیلومترها از بازی فوق العادهای که در فیلم «خارج از دید/Out of Sight» ارائه داده فاصله گرفته است.

موضوع فیلم- عواقب رابطه جنسی بین یک معلم و دانش آموز وقتی که پسرک عاشق زن میشود- تقریباً در سراسر عرصه درسهای اخلاقی فیلم به چشم میخورد. این مانع از این نمیشود که راب کوئن، کارگردان (سازنده نخستین فیلم از مجموعه فیلمهای «سریع و خشن / The Fast and the Furious»)، از تکنیک سیاه و سفید استفاده نکند. او دست به هر کاری میزند تا از لوپز چهرهای دوست داشتنی و مهربان ارائه دهد- زن سخاوتمندی که در لحظهای مرتکب اشتباه میشود. از سوی دیگر، نوح تجسمی از شیطان است- انسان روانی که معلمش (و دوست مادرش) را تحریک میکند و بعد از هر ابزاری شامل اخاذی و قتل برای کنار خود نگه داشتن او استفاده میکند.

بسیار خب، «پسر همسایه» علاقهای ندارد که نگاهی هوشمندانه و جدی به مساله عقده جنسی داشته باشد. بلکه فقط میخواهد یک تریلر آبگوشتی باشد. فیلم بارها با در نظر گرفتن بینندههایش در مقام بچههای کودکستانی به آنها توهین میکند. در یک صحنه، یکی از بازیگران وسط یکی از راهروهای دبیرستان چنان خشمگین میشود که نه تنها ناظم مدرسه را میزند بلکه دانش آموز دیگری را به قدری بد کتک می‌زند که جمجمهاش میشکند. با این حال، گرچه ضارب از نظر قانونی یک فرد بالغ به شمار میآید اما هیچ خبری از دخالت پلیس نمیشود. کمی بعدتر، یه بابایی فکر میکند که پاک کردن

فایل ویدئویی از یک کامپیوتر باعث از بین رفتن آن برای همیشه میشود (حتی

اگر وجود بک آپ را نادیده بگیریم، باید بدانیم که فایل delete شده را میتوان

بازیابی کرد). و البته قاتلها همیشه فیلم جنایتهای خود را داخل فولدرهای

قابل شناسایی در کامپیوتری که حتی رمز عبور ندارد نگهداری میکنند.

جزئیاتی نظیر اینها باعث می شوند که فکر کنیم نکند «پسر همسایه»

پارودی زیرکانه و مرموزانهای از این ژانر است [و ما بی خبریم]. چون واقعاً

نمی توانیم باور کنیم که یک فیلم تا این حد احمقانه باشد. متأسفانه، مدام

نگرانم که مبادا این حرفها اعتبار زیادی برای این فیلم بیاورند.

در آخر باید بگویم که «پسر همسایه» سراسر ناامید کننده است. تماشای

گندیدن یک ایده رسیده مایه تاسف است. تماشای مسخره بازی های بازیگر

فرضاً با استعدادی که در فیلم مسخرهای بازی کرده که حتی هنرپیشه های

دائمی فیلم های ترسناک دهه ۱۹۸۰ را آشفته میکند نامید کننده است. و

تماشای آدم شریر جذابی که فکر میکند در فیلم اکشن بازی میکند و باید

چند بار کشته شود تا واقعاً بمیرد مضحک است.

هیییی، اما الان ژانویه است و «پسر همسایه» همان چیزی است که در

این ماه انتظار دیدنش میرود. تنها چیزی که در این تفرج حال به هم زن جایش

خالی است، حضور نیکلاس کیج است، اما باور بفرمایید که نقشی برای ایشان

در این فیلم وجود نداشته !!! محصولات بهتری از این فیلم هر هفته وارد شبکه

نمایش خانگی میشوند اما حدس می زنم یکی این وسط فکر میکرده که اسم

جنیفر لوپز میتواند فروش خوبی در گیشه ایجاد کند. «پسر همسایه» را چه

رفراندومی برای قدرت جذابیت او فرض کنیم یا نکنیم، این فیلم آیینه ای از نوع

نقشهایی است که این روزها به وی پیشنهاد میشوند، چون هیچ بازیگر با عزت

نفسی حاضر نمی شود با وجود پیشنهاد دیگر در چنین فیلمی حاضر شود.

About writer

Check Also

ماتریکس 2021

نقدی بر «رستاخیزهای ماتریکس» :خانم واچوفسکی؛ کاش یک ماتریکس را برای ما باقی می‌گذاشتید!

نقدی بر «رستاخیزهای ماتریکس» :خانم واچوفسکی؛ کاش یک ماتریکس را برای ما باقی می‌گذاشتید! از …