نقد فیلم سوفی و دیوانه

نقد فیلم سوفی و دیوانهReviewed by محمدرضا on Oct 24Rating: ۵.۰نقد فیلم سوفی و دیوانهسینما زبان تصویر است و مهمترین کار کارگردان به عنوان صاحب یک اثر سینمایی تبدیل متن به تصویر است

User Rating: Be the first one !

نقد فیلم سوفی و دیوانه

سینما زبان تصویر است و مهمترین کار کارگردان به عنوان صاحب یک اثر سینمایی تبدیل متن به تصویر است

و اگر کارگردانی نتواند چنین کاری را انجام دهد و یا پیش از رسیدن به این مرحله متن قابل قبولی در دست نداشته باشد که دارای حداقل‌هایی برای بیان تصویری باشد، قطعا نتیجه چیزی جز یک اثر بی هدف، بدون جذابیت و شکست خورده نخواهد بود.

آخرین فیلم مهدی کرم پور با آن نام دهان پر کن و ادعاهایی که کارگردان در مورد اثرش داشته، یکی از نمونه‌ای ترین فیلم‌ها در جمع‌آوری فاکتورهای بد کنار یکدیگر است. درام در ظاهر شاد و سر زنده او که با حضور دو شخصیت متضاد قصد در شکل گیری دارد، حتی به نزدیکی این سر و شکل و انسجام هم نمی‌رسد و تنها و تنها در همان ایده نخ نما شده ابتدای فیلم باقی می‌ماند، اینکه کسی قصد در خودکشی دارد و سر بزنگاه فرشته نجات ظاهر می‌شود و او را از این کار منصرف می‌کند. صحنه اقدام به خودکشی در مترو و در پی آن حضور سوفی به عنوان نجات دهنده دیوانه، در همان ابتدای فیلم آنچنان در ذوق می‌زند که رمقی برای همراهی کردن ادامه فیلم توسط بیننده باقی نماند. بازی اغراق شده و به شدت مصنوعی به‌آفرید غفاریان در مقابل اجرای کسل کننده و بدون تکنیک امیر جعفری که از پس شخصیت پردازی بد و البته عدم استفاده صحیح کارگردان از بازیگرانش آمده مانند دیگر فاکتورهای فیلم قطعا کشش حداقلی اثر را در همان ابتدا از بین خواهد برد. نوع آشنا شدن سوفی و دیوانه و همراه شدن آن‌ها با یکدیگر آن‌قدر بد اجرا شده که نتوان این همراهی را باور کرد، گرچه که بیننده‌ای که بخواهد تا پایان فیلم را تحمل کند، باید این همراهی بد و مصنوعی را نیز تحمل نماید. شروع همراهی سوفی و دیوانه پس از آن آشنایی کودکانه دستمایه‌ای است تا آن‌ها با یکدیگر همسفر شوند و در تهران و به طور خاص بازار تهران گردشی انجام دهند. گردشی که از پس نگاه‌های پیشین کارگردان در نمایش شهر تهران و جغرافیای خاصش آمده و عملا هیچ کارکردی در فیلم ندارد، دلیل اصلی این مساله هم این است که هدف فیلم به هیچ وجه مشخص نیست، اگر در فیلم تهران طهران و بخشی که کرم پور کارگردانی آن را به عهده داشت، توجه ویژه‌ای به جغرافیا شده بود، در راستای دغدغه آن جوانان و مشکلاتشان بود و می‌شد که این توجه ویژه را قبول کرد، اما در این‌جا کارگردان دو بازیگر را در خیابان‌های تهران دوشادوش هم به راه انداخته و بی وقفه به آن‌ها دیالوگ‌هایی داده که در زمان‌هایی تا حدی گل درشت شده‌اند که دیگر جایی برای امیدواری باقی نگذارند. در واقع نام نمایشنامه‌ای ضعیف برازنده‌تر از نام فیلمنامه برای محصولی است که کرم‌پور و سجاده‌چی ارائه کرده‌اند، دیالوگ‌هایی که بدون وجود تصویر هم همانقدر بی اثر و سطحی به نظر می‌رسیدند که با وجود تصویر، گرچه که وجه نمایشی‌ای که همراه این دیالوگ‌ها برای بیننده تصویر شده سطحی بودن آن را آشکارتر کرده است.

اما سیر و سلوک معنوی‌ای که این دو شخصیت با یکدیگر طی می‌کنند و نام فیلم و نام شخصیت‌ها نیز بر آن دامن می‌زند، بی شک کوچکترین اثری رو بیننده ندارد، زیرا کنشی در حال اتفاق نیست تا واکنشی را در پی داشته باشد و قصه‌ای وجود ندارد تا بتوان به آن اتکا کرد و در کنار عدم وجود قصه اتفاق خاصی در لحظه نیز برای شخصیت‌ها رقم نمی‌خورد تا کشمکشی ایجاد کند و حتی بیننده نمی‌تواند لحظه‌ای با شخصیت‌ها همزاد پنداری کند تا شاید از این طریق بتواند اثر را دنبال نماید. کرم پور در رساندن هرچیزی که مدنظرش بوده شکست خورده، در رساندن تغییر و تاثیر انسان‌ها بر یکدیگر، در رساندن اینکه یک سوفی می‌تواند هرکسی باشد و هر دیوانه‌ای را تحت تاثیر قرار دهد. حتی خرده داستان‌هایی که در پی سفر این دو پیش می‌آید نیز کوچکترین کمکی به جلو رفتن فیلم نخواهد کرد و همچنان بی هدفی و عدم کشش در سرتاسر اثر موج خواهد زد.

«سوفی و دیوانه» اثری که به سختی می‌توان نام فیلم را بر آن نهاد،

نه اسمش کارکردی دارد و نه شهری که کارگردان قصد زنده کردنش

را در فضای فیلم داشته و البته نتوانسته، نه شخصیت‌هایش باورپذیرند،

نه اتفاقی که در پایان رخ «سوفی و دیوانه» اثری که به سختی می‌توان

نام فیلم را بر آن نهاد، نه اسمش کارکردی دارد و نه شهری که کارگردان

قصد زنده کردنش را در فضای فیلم داشته و البته نتوانسته، نه شخصیت‌

هایش باورپذیرند، نه اتفاقی که در پایان رخ می‌دهد و تغییری که صورت

می‌پذیرد و همه این‌ها کاری می‌کنند تا یک یا دو موقعیت خنده‌دار و شاید

درست فیلم هم در میان تمام ضعف‌های آن گم شوند.

 

 

About writer

Check Also

ماتریکس 2021

نقدی بر «رستاخیزهای ماتریکس» :خانم واچوفسکی؛ کاش یک ماتریکس را برای ما باقی می‌گذاشتید!

نقدی بر «رستاخیزهای ماتریکس» :خانم واچوفسکی؛ کاش یک ماتریکس را برای ما باقی می‌گذاشتید! از …