Related Articles
After Everything (پس از همه چیز)
دربارهی فیلم بدون اینکه حداقل به پیامدهای کلی این واقعه اشاره کنیم بیمعنی خواهد بود. اما این نقد در عین حال هیچ چیزی دربارهی نیمساعت پایانی اثر اسپویل نمیکند، به هر روی اما به شما اخطار دادیم.
برای مدتی پس از شروع فیلم، «پس از همهچیز»(After Everything) شبیه به یک بازسازی ملودرام از «ستارهی بخت ما»(The fault in our stars) با بازیگرانی متفاوت است؛ یک داستان رمانتیک مرتبط با سرطان که مشخصا قرار است سهام شرکت سازندهش را به سطح بالاتری ببرد. اگرچه اما با وجود اینکه این فیلم یک اثر رمانتیک است و یکی (و نه هر دو) از شخصیتهای اصلی با یک فرم بسیار پیشرفت از سرطان دست و پنجه نرم میکند، فیلم به همان اندازه که به پروسهی درمان بیمار علاقه نشان میدهد، به اتفاقات و رویدادهایی که بعد از از بین رفتن سرطان اتفاق میافتند نیز توجه نشان میدهد. این مسئله و واقعیتی که با خود به همراه دارد چیزهایی هستند که یگانگی و خاص و منحصر به فرد بودن «پس از همهچیز» را تشکیل میدهند. ما صرفا به تماشای یک فیلم دیگر با محوریت «سرطان» ننشستهایم.
شروع فیلم با یک صحنهی رایج ملاقات عجیب و غریب زوج داستان همراه شده است. «الیوت»(جرمی الن وایت) در ساندویچفروشی ای کار میکند که «میا» از آنجا غذا تهیه میکند. «الیوت» که فکر میکند دیدن هر روزهی او باعث ایجاد ارتباطی بین آنها شده است قصد دارد که از «میا» بخواهد با همدیگر بیشتر آشنا شوند. در ابتدا «میا» حس خوبی به وی ندارد و فکر میکند که او مشغول پاییدنش است اما در نهایت نرم میشود و قبول میکند که با همدیگر دوست شوند. اما در همین حین که فضای رمانتیک داستان شروع به شکوفایی میکند، اوضاع سلامتی «الیوت» رو به وخامت میگذارد. او به سرطان مبتلا شده است و اگرچه پزشک او، دکتر «هاردن»(ماریسا تومی) در ابتدا بسیار خوشبین است اما داروها و روند شیمیدرمانی به هیچوجه موثر نیستند. «الیوت» که حالا مجبور است حفیفت را به پدر و مادرش بگوید(دین وینترز و کالی تورن)، از «میا» درخواست میکند که همراهش به نیوجرسی سفر کند. اوضاع او همچنان وخیمتر میشود و یک عمل بسیار پرریسک به نظر تنها راه باقیمانده است. در همین حین، «الیوت» و «میا» عروسی میکنند؛ آخرین حرکت عاشقانهی بزرگ زوجی که به نظر شادیشان زمان زیادی دوام نخواهد آورد…
اما دوام خواهد آورد. عمل جراحی جواب میدهد. «الیوت» رو به بهبودی میرود. حالا او که فرصت پیچیدهای را خلق کرده است؛ شخصیتی که باید از رابطهی احساسی و پرتنش یک مراقب گذر کند. «جرمی الن وایت» که در سریال «شیملس»(Shameless) گاه و بیگاه حضور داشت به «الیوت» این اجازه را داده است که شخصیتی خودمحور و عصبانی بسازد و در عین حال حس همدردی و همراهی بیننده را نیز از دست ندهد. این دو نفر فضای بسیار قویای خلق کرد اند که برای قانعکردن بینندگان بسیار حیاتی است. دیگر بازیگران اثر را دو نفر از نامهای شناخته شده تشکیل میدهند، «ماریسا تومی» به عنوان پزشک «الیوت» و «جینا گرشون» به عنوان مادر «میا».
اکثر فیلمها به حدی بر روی پایان پروسهی درمان سرطان تمرکز میکنند(چه این پایان با مرگ همراه باشد و چه با «بهبودی») که فراموش میکنند چیزی که پس از هر دوی این پروسهها پیش میآید نیز اهمیت دارد. برای کسی که از سرطان نجات یافته است، همهچیز ناگهان به عادی بودن باز نمیگردد. برای مراقب/همراه نیز این تغییر ناگهانی آزادکننده است و رابطهای که تحت یک شرایط خاص به وجود آمده ممکن است در نبود این بیماری دیگر قابل ادامهدادن نباشد. اینها عناصر و مضامینی هستند که «پس از همهچیز» به دنبال بیان آنها است و کارگردانان/نویسندهای این اثر یعنی «هانا مارکس» و «جوئی پاور» این مسائل را با حساسیت و هوش بالایی رعایت و روایت میکنند.
کارگردان :
Hannah Marks
Joey Power
نویسنده :
Hannah Marks
Joey Power
بازیگران :
Gina Gershon
Maika Monroe
Marisa Tomei
خلاصه داستان : رابطهی یک زوج جوان به دلیل بیماری مهلک یکی از آنها به سرعت به پیش میرود..