نقد و بررسی فیلم Story Of Women (داستان زنان)
کلود شابرول” را باید به همراه بزرگانی چون “ژان لوک گدار” و “فرانسوا تروفو” از پیشگامان موج نوی سینمای فرانسه دانست.
او با بیش از ۴۰ سال فعالیت، یکی از تأثیرگذارترین و برجستهترینهای سینمای فرانسه بوده است. “شابرول” به شکل متناوب به ساخت فیلم مشغول بود و هیچگاه این رویه آهسته نشد بهطوریکه با بیش از ۵۰ فیلم بلند سینمایی کارنامه پرباری از خویش بر جای گذاشت. الگوی او در فیلمسازی را “هیچکاک” میدانند که این تأثیرپذیری در آثار نخستین او مشهود است و لذا به “هیچکاک فرانسوی” نیز شناخته میشد. “شابرول” که درونمایه اغلب آثارش را زندگی طبقه متوسط مردم و مشکلات جامعه تشکیل میداد، در “داستان زنان” نیز نگاهی متفاوت به این مسئله دارد. داستان در سال ۱۹۴۱ که جنگ جهانی دوم جریان داشت و نازیها، فرانسه را به اشغال خود درآورده بودند، اتفاق میافتد. “ماری” زنی است که در غیاب شوهرش با مشکلات زیادی دستوپنجه نرم میکند تا امورات زندگی خویش و دو فرزند کوچکش را بگذراند. او با یاد گرفتن روشی کمخطر برای سقطجنین، مخفیانه و غیرقانونی شروع به فعالیت میکند. در آن زمان که اکثر مردهای شهر در میدانهای نبرد مبارزه میکردند، بعضی از زنان شهر برای به دست آوردن پول به رابطه با سربازهای فاشیستی تن میدادند و ناخواسته باردار میشدند که درنتیجه راهی بهجز سقط برای خلاص شدن نداشتند. کمکم از طریق این کار زندگی “ماری” تغییر میکند و وضع مالیاش بهتر میشود. زمانی که شوهرش “پاول” از جنگ برمیگردد “ماری” دیگر به او علاقهای نشان نمیدهد و او را از خود دور میکند. “ماری” که همیشه آرزوی خواننده شدن را در سر میپروراند، معتقد است که شوهرش مانع پیشرفتهای او در زندگی شده و نتوانسته زندگی مناسبی برای آنها فراهم کند. کمکم “ماری” به افسری از نازیهای شهر علاقه پیدا کرده و وقتش را با او میگذراند. چرا که همه ویژگیهایی که از شوهرش انتظار داشته را در او مییابد.
ممکن است در طول فیلم بیننده از “ماری” تنفر پیدا کرده و نسبت به شوهرش حس دلسوزی داشته باشد. در واقع همدردی با انتخابهایی که او در طی زندگیاش انجام میدهد سخت به نظر میآید اما باید تلاش او جهت داشتن یک زندگی مناسب برای خود و فرزندانش را تحسین کرد. اسم فیلم نیز به نظر طعنهای است به داستان تمام زنانی که در طی جنگ با سختی فراوان و در نبود شوهرانشان بار زندگی خانواده را به دوش میکشیدند درحالیکه همواره مورد بیتوجهی قرار گرفتهاند. “شابرول” فیلم را بر اساس کتابی نوشتهٔ “فرانسیس پینر” و داستان واقعی از زندگی “ماری لوئیس جیراند” ساخته، با این حال سعی کرده که یکطرفه و جانبدارانه قضاوت نکند. بلکه حقایق را واقعگرایانه بیان کند، به دور از احساسات کاذب و شعار زدگی اخلاقی. به همین دلیل “ماری” را صرفاً کاراکتری سفید نمیبینیم بلکه خوبی و بدی را توأم دارد.
هنرنمایی “ایزابل هوپر” در نقش “ماری” درخشان و باورپذیر
بود و جنبههای مختلفی مثل بلندپروازی، غرور، شجاعت و
امید را به تصویر کشید.
“هوپر” بهترین نقشآفرینیاش را در میان هفت فیلمی که با
“شابرول” همکاری داشته انجام داد و موفق به کسب جایزه
بهترین بازیگر نقش اول زن از جشنواره کن شد. “شابرول”
در این فیلم پیامش را به طور کاملاً واضح و بیپرده بیان
نمیکند و در انتها نیز نتیجهگیری خاصی ارائه نمیدهد
چرا که انتقاد از قوانین حکومتی چندان آسان نبود لذا او
بیننده را به برداشتی آزاد از فیلم دعوت مینماید. اما
حقیقتی تلخ در پشت آن نهفته است، مشکلاتی چون
سقطجنین، فساد اجتماعی و قوانین مجازات. “داستان
زنان” جنبهای از جنگ را نشان میدهد که تا کنون کمتر
به آن پرداخته شده است ضمن اینکه رنگ و بویی از
فمینیسم نیز در آن وجود دارد.