نقد و بررسی فیلم Still Alice (هنوز هم آلیس)
اگرچه حدود پنج میلیون آمریکایی (و ۳۶ میلیون انسان در سراسر دنیا) مبتلا به بیماری آلزایمر هستند،
اما باز فیلم گرم، ترحم برانگیز اما صادق و گزنده «هنوز هم آلیس/ Still Alice» برای بسیاری هراس آور دارد. اثرات سنگین این بیماری بر زندگی یک استاد برجسته زبان شناسی با جزئیات فراوان توسط جولین مور- در یکی از بهترین نقش آفرینیهایش- تصویر شدهاند، این فیلم مستقیم به دل وحشت ناشیی از این بیماری و قدرت آن در زدودن باورهای شخصی و هویت فرد میزند. «هنوز هم آلیس» توسط ریچارد گلاتزر و واش وستمورلند نوشته و کارگردانی شده است. فیلمنامه به رمان پرفروش لیزا جنوا، که طرفدارهای خاص خود را دارد، وفادار است.
این درام به جای تمرکز بر تأثیر مخرب این بیماری بر روابط، به کند و کاو درباره آن میپردازد و چگونگی رویارویی یک زن با شرایط رو به اضمحلالش را به تصویر میکشد و تمام تمرکز خود را به چهره و واکنشهای مور، و رابطه الاکلنگ وار بین آسیب پذیری و قدرت معطوف میکند. ایفای این نقش بدون توسل به سانتیمانتالیته یا تکرار واضحات برای هر بازیگری بسیار دشوار است، اما جولین مور حتی برای یک ثانیه کنترل فیلم را از دست نمیدهد و در این راه بازیگرانی چون کریستن استیوارت، الک بالدوین، کیت بوسوورث و هانتر پریش به عنوان اعضای خانواده یاریاش میدهند. مشارکت انجمن آلزایمر و شخصیتهایی مانند کریستین واچون، ماریا شریور و ترودی استایلر به هر چه بیشتر مطرح شدن این فیلم کمک کرده است، گرچه تبلیغات دهان به دهان باید قویترین انگیزه برای کشاندن مخاطب ترسان از آلزایمر به سینما باشند.
آلیس هالند (با بازی جولین مور) نیویورکی ۵۰ ساله بانشاط و جذابی است، که البته اندیشمند معتبری در حوزه ارتباطات دقیق به شمار میآید. همسر دوست داشتنیاش، جان (با بازی بالدوین)، او را باهوش ترین و زیباترین زنی که در تمام عمر خود دیده توصیف میکند و سه فرزندشان، آنا (با بازی بوسوورث)، تام (با بازی پریش) و لیدیا (با بازی استیوارت)، اگر انسانهای موفقی محسوب نشوند لااقل مسیر خود را در زندگی یافتهاند. همه چیز در زندگی آلیس به خوبی پیش میرود تا این که واژگان را، که وسیله معاش او به عنوان مدرس زبان شناسی دانشگاه کلمبیا هستند، فراموش میکند و از آن بدتر کم کم در مکانهای آشنا احساس گیجی و سردرگمی میکند. آنقدر ترسیده که برای مشاوره نزد عصب شناس میرود و اوست که احتمال رشد تومور مغزی را منتفی میداند، اما علایم اولیه بروز بیماری آلزایمر را حدس میزند، به نظر میرسد که بیماری آلیس نوع نادری از آلزایمر است که در انسانهای زیر ۶۵ سال بروز میکند.
اولین واکنش آلیس پنهان کردن بیماریاش است، اما وقتی که نمیتواند مهمان شام آن شب را تشخیص دهد، در خلوت همسرش را با هراسهای خود شریک میسازد. به گفته پزشک بیماری او ارثی است و به احتمال ۵۰ درصد فرزندانش نیز به این بیماری مبتلا شوند. این خبر همچون بمبی کیان خانواده را به لرزه در میآورد، به خصوص وقتی که نتیجه آزمایش بچهها مثبت میشود و نتایج نشان میدهند که بیماری با سرعت وحشتناکی در مغز آنها در حال پیشروی است. در حالی که خانواده آلیس تلاش میکنند تا از پس این شرایط بربیایند، یا به عبارتی به طرز اسفباری در این نبرد شکست میخورند، افراد خود واقعیشان را نشان داده میدهند و حتی شاهد برخی تغییر نقشهای غافلگیر کننده هستیم.
علیرغم زمان دو ساعته فیلم، این درام خیلی سریع میگذرد، شاید به این دلیل که بیننده از پیشروی بیماری میترسد و در دل آرزو میکند که ای کاش زمان برای آلیس بیچاره متوقف میشد. اما این چنین نمیشود و قدم به قدم او از نردبان هشیاری پایین میآید. در یکی از صحنه های نفس گیر فیلم، به طور اتفاقی به روشهای خودکشی که در کامپیوترش ذخیره کرده برخورد میکند. گرچه این صحنه یکی از سختترین لحظات فیلم است، اما کارگردانها میتوانند با یک شوخی سر و ته قضیه را هم بیاورند.
البته همه چیز در این فیلم تیره و تاریک نیست. در یکی از صحنه های کلیدی دیگر، آلیس به سخنرانی در یک کنفرانس درباره آلزایمر دعوت میشود. سخنرانی پر از اضطراب وی با منولوگی پیروزمندانه درباره شرایطش که واقعاً ملموس است پایان مییابد.
وستمورلند و گلاتزر قبلاً فیلمهای «فلافر / The Fluffer»
درامی درباره صنعت فیلم های غیراخلاقی، «کویینسس
/ Quinceañera» فیلمی درباره مکزیکیهای ساکن لس
آنجلس و فیلمی درباره آخرین رابطه ارول فلین با یک دختر
نوجوان به نام «آخرین رابین هود / The Last of Robin Hood»
را ساختهاند، اما «هنوز هم آلیس» از تمرکز و ضرورتی در
نقل داستان برخوردار است که در باقی فیلمها دیده نمی
شود. اگرچه این دو فیلمساز اسم و رسمی در حوزه آتش
بازیهای سینمایی ندارند، اما سراغ موضوعاتی میروند
که در آنها یک رویکرد مهارشده بهترین تضمین در برابر
سانتیمانتالیته شلخته است. این امر خیلی خوب در
لحظات پایانی فیلم دیده میشود، تقابلی تلخ و شاعرانه
میان نسلها که بهترین بازی را از مور میگیرد و عمق
غیرمنتظره ای را در استیوارت نشان میدهد. احساسات
بیش از حد شخصی فیلم بدون شک ناشی از این است
که گلاتزر هنگام کارگردانی این فیلم، خود دچار مرضی
شده بود که بعدها پزشکان آن را اسکلروز جانبی آمیوتروفیک
(ALS) تشخیص دادند. او مجبور بود که فیلم را از روی
یک آیپد با استفاده از نرم افزار تبدیل کننده متن به کلام کارگردانی کند.
فناوری فروتنانه پشت سر این فیلم ایستاده است و همه چیز در خدمت این است که مور و احساساتش با دوربین فوکوس شده یا نشده، و لباسهایی که دیگر خودش انتخاب نمیکند و … دیده شوند.