نقد و بررسی فیلم Rushmore (راشمور)

نقد و بررسی فیلم Rushmore (راشمور)Reviewed by محمدرضا on Aug 30Rating: ۵.۰نقد و بررسی فیلم Rushmore (راشمور)نقد و بررسی فیلم Rushmore (راشمور) «راشمور» یکی از آن فیلم‌هاییست که آن قدر کم اهمیت به نظر می‌رسد که خاطره‌اش قبل از به پایان رسیدن

User Rating: ۰.۶۴ ( ۱ votes)

نقد و بررسی فیلم Rushmore (راشمور)

«راشمور» یکی از آن فیلم‌هاییست که آن قدر کم اهمیت به نظر می‌رسد که خاطره‌اش قبل از به پایان رسیدن

تیتراژ پایانی فیلم از ذهن مخاطب پاک می‌شود. فیلم، که کارگردان فیلم «باتل راکت» یعنی «وس اندرسن» کارگردانی و نویسندگی آن را بر عهده داشته است، یک فیلم درام-کمدی نامعقول به نظر می‌آید که در مورد یک دانش‌آموز عجیب و غریب دبیرستانی است که نمراتش در حد انتظار نیست چرا که او تمام وقت خود را صرف شرکت در فعالیت‌های فوق برنامه می‌کند. “مکس فیشر” («جیسن شوارتزمن») عموماً به عنوان یک نوجوان ۱۵ ساله‌ی برجسته شناخته می‌شود. به همین علت است که به او بورسیه‌ی تحصیل در مدرسه‌ی “راشمور”، که یک مدرسه‌ی خاص و طراز اول در کالیفورنیاست داده شده است. اما، وقتی او نسبت به درس‌هایش بی‌توجهی می‌کند تا بیشتر به کارهای جانبی در مدرسه و نوشتن نمایشنامه‌های عجیب برسد، خودش را در موقعیت “مشروطیت در شرف اخراج” می‌بیند- اگر یک امتحان دیگر را هم تجدید شود، باید مدرسه را ترک کند. در حالی که مکس باز هم “دکتر گراگنهیم” («برایان کاکس») مدیر دبیرستان را با رفتار نا متعارفش ناراحت می‌کند، او با “هرمن بلوم” («بیل ماری») دوست می‌شود، یک مرد ثروتمند که فارغ‌التحصیل راشمور است و تحت تاثیر شور و شوق نوجوانی مکس قرار گرفته است. همچنین مکس عشق و علاقه‌ی وافری نسبت به “رزماری کراس” («اُلیویا ویلیمز»)، یک معلم که تقریباً سنش دو برابر اوست دارد. رزماری سعی دارد که او را آرام کند، اما مکس علاقه‌ای به شنیدن پاسخ منفی ندارد، و وقتی متوجه رابطه‌ی رزماری با هرمن می‌شود، نسبت به آن‌ها حسی خصمانه پیدا می‌کند. «راشمور» قرار بوده جالب و بامزه باشد، اما واقعاً اینطور نیست. همچنین تعداد کمی از شوخی‌ها جالب از آب در آمده است و داستان هم به درستی هدایت نشده است. هرمن و رزماری که شخصیت‌های جالبی هستند به خاطر توجه بیش از حد اندرسن به مکس تقریباً کنار گذاشته شده‌اند. در هر حال، با وجود اینکه کارگردان مشخصاً از ما می‌خواهد شخصیت اصلی جوانش را دوست داشته باشیم، اما این امر تقریباً غیرممکن است. مکس یک فرد با برنامه، متقلب، مغرور، و در نهایت نفرت انگیز است. هیچ چیز جذابی در مورد او وجود ندارد. شاید باید از جیسن شوارتزمن بازیگر این نقش به خاطر بازی خوبش تقدیر کرد. مکس یک فرد منحصر به فرد آشفته است، و هیچ چیز جذابی در مورد ویژگی‌های او وجود ندارد.

برای مدتی، اینطور به نظر می‌آید که اندرسن قصد داشته تا نسخه‌ای از «به خانه‌ی عروسک‌ها خوش آمدید» به روش خودش را بسازد. با مکس، او مشخصاً تیپ درستی از شخصیت را در اختیار داشته است، و بسیاری از شوخی‌های فیلم در اثر «تاد سالندز» هم موجود بودند. اما فیلم با یک حرکت شاد به پایان می‌رسد و مکس تبدیل به همان کسی می‌شود که ما انتظار داریم. «به خانه‌ی عروسک‌ها خوش آمدید» به طور بی‌رحمانه‌ای صادقانه است، «راشمور» هم در ابتدا اینگونه است، اما سریعاً تبدیل به یک داستان به زحمت منصفانه و قابل تحمل در مورد کسی می‌شود که سعی دارد در مقابله با افرادی که سعی در سرکوب استعداد و خلاقیتش دارند، پیروز شود. اندرسن به اندازه‌ی کافی این داستان معمولی را بدیع جلوه نمی‌دهد. حداقل نقش‌آفرینی‌ها قدرتمند است. شوارتزمن کاملاً مکس را باورپذیر جلوه داده است. «بیل ماری»، که در گذشته موفقیت‌های اندکی در نقش‌های دراماتیک به دست آورده بود، اینجا به راحتی در قالب یک شخصیت کم حرف و گوشه گیر فرو رفته است. با اینکه مقداری شوخ طبعی هم در بازی او وجود دارد، ماری به مقدار قابل توجهی حس ترحم بینندگان را هم تحریک می‌کند.

«اُلیویا ویلیمز»، که در فیلم «پستچی» از «کوین کاستنر» هم حضور داشت، جذاب و جالب است. برای دیگر نقش‌ها هم که فرعی هستند، شاهد حضور بازیگرانی چون «سیمور کسل» (در نقش پدر مکس)، «برایان کاکس»، و «سارا تاناکا» (در نقش یکی از همکلاسی‌های مکس که به او علاقه‌مند است) هستیم. اگرچه فیلم اول اندرسن، «باتل راکت»، یکدست نبود، اما در برخی لحظات کمدی نابی را در خود جای داده بود. آن مسئله اینجا تکرار نشده است – تنها صحنه‌های محدودی هستند که می‌توانند مخاطب را به خنده وا دارند، و حتی هر کسی به آن‌ها هم نمی‌حندد.

درامی که برای پوشاندن حفره‌های داستانی به کار بسته شده

جالب نیست، و به سختی می‌تواند توجه مخاطب را در طول مدت

زمان کم ۹۰ دقیقه‌ای فیلم به خودش جلب کند. سه سال پیش،

وقتی که برای «باتل راکت» نقدی نوشتم، نقد را با این جملات

به پایان رساندم: “«وس اندرسن» و «اُوِن سی. ویلسن» استعداد

خودشان در این فیلم نشان داده‌اند، حالا، این بر عهده‌ی خودشان

است که این روند را با فیلم بعدی‌شان ادامه دهند”. با «راشمور»،

اندرسن نتوانسته آن قدم رو به جلو را بردارد. فیلم توسط افرادی

ساخته شده که “بااستعداد” و “آینده‌دار” هستند، به جز خود

اندرسن که از استعدادش به خوبی استفاده نکرده است،

شاید اندرسن هم راه را غلط رفته است.

About writer

Check Also

ماتریکس 2021

نقدی بر «رستاخیزهای ماتریکس» :خانم واچوفسکی؛ کاش یک ماتریکس را برای ما باقی می‌گذاشتید!

نقدی بر «رستاخیزهای ماتریکس» :خانم واچوفسکی؛ کاش یک ماتریکس را برای ما باقی می‌گذاشتید! از …