نقد فیلم Pokémon Detective Pikachu

نقد فیلم Pokémon Detective PikachuReviewed by محمدرضا on May 23Rating: ۵.۰نقد فیلم Pokémon Detective Pikachuنقد فیلم Pokémon Detective Pikachu پوکمون: کاراگاه پیکاچو» (Pokemon: Detective Pikachu) یک فیلم نیست. این یک چرخ دنده کوچک در قلمروی رسانه‌ای چندین

User Rating: Be the first one !

نقد فیلم Pokémon Detective Pikachu

پوکمون: کاراگاه پیکاچو» (Pokemon: Detective Pikachu) یک فیلم نیست. این یک چرخ دنده کوچک در قلمروی رسانه‌ای چندین

میلیارد دلاری است، یک فیلم بلند بی‌روح که مثال بارزی از قالب کردن یک محصول از دنیای دیگر به دنیای سینما است. این چیزی که به آن «فیلم» گفته می‌شود هیچ وقت خودش را به زحمت نمی‌اندازد تا یک داستان شایسته شنیدن بگوید یا شخصیت‌هایی را خلق کند که ارزش اهمیت دادن داشته‌ باشند. این اثر صفحه را با یک گالری از چیزهای شلم شوربای رنگارنگ پر می‌کند که کار را به جایی می‌کشد که حتی میخانه معروف «جنگ‌های ستاره‌ای» (Star Wars) هم در مقابل آن معمولی جلوه کند و از یک «کلیپ اخبار» مختصر برای ساخت دنیا استفاده می‌کند. خط داستانی چندان با عقل جور در نمی‌آید ولی قرار هم نبوده تا کار فرای باوری هم انجام دهد. «کاراگاه پیکاچو» به طور انحصاری برای بچه‌ها ساخته شده و هدف اصلی آن هم این نبوده که دیده شود بلکه تماشاگران جوان‌تر را تشویق کند تا لیست کادوهای درخواستی خود برای تولد و کریسمس را با آیتم‌های مرتبط با پوکمون پر کنند: کارت‌ها، عروسک‌های حیوانی، بازی‌های کامپیوتری، اپلیکیشن‌ها و غیره.

تا چه حد منصفانه است که یک فیلم را برای انجام چیزی که قرار بوده انجام دهد کالبدشکافی کرد؟ در مورد «کاراگاه پیکاچو»، هدف اصلی این بوده که برای مخاطبان هدف (کودکان) یک یادآور قوی باشد که این برند زنده است، و خب، همه محصولات مرتبط را اکنون می‌توان تهیه کرد. من هیچ شکی ندارم که اکثر سینمادوستان زیر ۱۳ سال‌ (یا چیزی در آن حدود) از این فیلم لذت خواهند برد علی رغم تمامی کمبودهای روایی‌ آن. به هر حال، این فیلم تمامی آن جذابیت‌های بصری که یک انیمیشن درجه دو تحویل شما می‌دهد را در خود جای داده است. تنوع فوق‌العاده‌ای در جمعیت پوکمون‌ها وجود دارد، پس انیماتورهای کامپیوتری فرصت این را پیدا کرده‌اند تا صفحه را پر کنند از موجودات مختلف که از انواع حال بهم هم زن و بامزه تا آن‌ّهایی که از «سیاه‌چاله‌ها و اژدهایان» (Dungeons & Dragons) بیرون آورده‌ شده‌آند را شامل می‌شود.

داستان در یک دنیای موازی جریان دارد که در آن پوکمون‌ها با انسان‌ها زندگی می‌کنند. بسیاری از مردم «شریک‌های پوکمونی» دارند، یک رابطه سودمند که در آن این موجودات به عنوان چیزی بین یک همسر و یک حیوان خانگی عمل می‌کنند. «تیم گودمن» («جاستیس اسمیت» (Justice Smith)) ۲۱ ساله یک‌ «تنها» است – لفظی که برای افرادی که بدون همراهی یک پوکمون زندگی می‌کنند استفاده می‌شود. یک روز، به او تلفن می‌شود تا به «ریم سیتی» (Ryme City) برود. پدر او، که آنجا یک کاراگاه پلیس بوده، کشته شده است. او به آنجا می‌رسد و متوجه می‌شود که «ریم سیتی» واقعا لایق آن شهرتی که دارد، است؛ تنها جایی از کره زمین که حیوانات و پوکمون‌ها در آن با هارمونی کامل زندگی می‌کند. این محصول فکری «هاوارد کلیفورد» خیال‌پرداز («بیل نایی» (Bill Nighy)) است، کسی که آن شهر را در کنار فرزند سخت‌گیر و سرسنگین خود، «راجر» («کریس گیر» (Chris Geere)) اداره می‌کند.

خیلی زود پس از رسیدن به ریم، تیم خیلی زود با کارآموز خبری‌ سمج «لوسی استیونز» («کاترین نیوتون» (Kathryn Newton)) آشنا می‌شود، کسی که به او اطمینان می‌دهد که یک «داستان بزرگ» یا چیزی شبیه به آن در مورد مرگ پدرش وجود دارد. بعد از راحت شدن از دست او، تیم به دنبال یک مهمان در خانه پدرش می‌گردد، صرفا برای این که متوجه شود او تنها نبوده. همچنین آنجا «کاراگاه پیکاچو» (با صدای‌ «رایان رینولدز» (Ryan Reynolds)) هم هست، پوکمون پدر تیم، که حافظه‌اش را از دست داده است. «پیکاچو» اما به یک چیز باور دارد، این که به هر حال ممکن است پدر «تیم» مفقود شده باشد ولی او نمرده است. این منتج به این می‌شود که این دو نفر با هم تشکیل یک زوج کاملا ناهمسان را بدهند تا تحقیقات راجع به این که «واقعا» چه اتفاقی افتاده است را شروع کنند.

پیکاچوی رایان رینولدز که با الهام از ددپول ساخته شده (البته مسلما با یک دوز بسیار کمتر چون که قرار بوده برای طیف مخاطبین کم سن و سال ساخته شود) من را به یاد «گارفیلد» (Garfield) «بیل ماری» (Bill Murray) می‌اندازد: بعضی اوقات به شکل عجیبی سرگرم‌کننده ولی عمدتا در جایی اشتباه. اگرچه نبود ارتباط متقابل بین «تیم» و «پیکاچو» شاید قابل درک باشد – «جاستیس اسمیت» بهترین بازیگر از لحاظ احساسی نیست و «پوکمون» هم از صفر و یک‌ها تشکیل شده – ولی با این حال باز هم به فیلم صدمه می‌زند. فیلم‌ّهای رفاقتی به این شکل اغلب زنده ماندن یا مرگ‌شان ارتباط مستقیمی به این دارد که چقدر قوی شرکت‌کنندگان در داستان به یکدیگر ربط پیدا می‌کنند. اینجا، تعامل میان آن‌ها به اندازه «پرونده‌ای» که رویش کار می‌کنند بی‌روح است.

بهترین چیز که در مورد «کاراگاه پیکاچو» می‌توان

ذکر کرد این است که به انیماتورهای کامپیوتری

این فرصت را داده تا اجازه دهند تخیلاتشان را

در فیلم آزاد کنند. تعداد و تنوع پوکمون‌ّای جذاب

و عجیب و غریب در فیلم واقعا خیره کننده

است. جالب می‌شد اگر می‌توانستیم یک

فریم از فیلم را متوقف کنیم و در یکی از

سکانس‌های خیابانی «ریم» تعداد آن‌ها

را بشماریم. به هر حال این دلیل چندان

محکمی برای ساخت یک فیلم نیست،

و دلیل چندان خوبی هم برای تماشای

یک فیلم نیست. اکثر بچه‌ها احتمالا از

چیزی که «کاراگاه پیکاچو» مشغول به

فروش آن است (با تاکید روی «فروش»)

لذت خواهند برد ولی والدینی که همزمان

دارند آن را با فرزند خود نگاه می‌کنند کمتر ذوق خواهند کرد.

About writer

Check Also

ماتریکس 2021

نقدی بر «رستاخیزهای ماتریکس» :خانم واچوفسکی؛ کاش یک ماتریکس را برای ما باقی می‌گذاشتید!

نقدی بر «رستاخیزهای ماتریکس» :خانم واچوفسکی؛ کاش یک ماتریکس را برای ما باقی می‌گذاشتید! از …