نقد و بررسی فیلم Pixels (پیکسلها)
آدام سندلر دیگر قادر به ادامه دادن نیست. سندلر، که زمانی برای خودش غول گیشه بود،
در سالهای اخیر به شدت افول کرده است، به طوری که دیگر قادر به ارائه یک فیلم قابل دیدن نیست.
آخرین کار وی، «پیکسلها»(Pixels)، ادای دینی به دیوانگی بازیهای ویدئویی اوایل دهه ۱۹۸۰ میلادی، چیزی غیر از یک نوستالژی و چند اتفاق پیش افتاده دیگر نیست. فیلمنامه این اثر تحقیقاً حائز احمقانهترین مفهومی است که هالیوود از زمان نخستین فیلم «تبدیل شوندگان»(Transformers) به بعد ارائه کرده است. محدودیتهای درجه بندی PG باعث شده است که سبک کمدی گستاخانه سندلر بسیار آبکی دربیاید. «کاراکترها» از کمی آزاردهنده تا غیرقابل تحمل متغیرند- این فیلمی است که در آن میتوان بیننده را به خاطر طرفداری از آیکونهای بازیهای ویدئویی در از بین بردن بشریت بخشید. خدا به دادمان برسد اگر قرار باشد بهترین ناجیمان سندلر باشد.
داستان «پیکسلها» اصلاً مؤلفههای یک فیلم بلند داستانی را ندارد و این فرضیه به خوبی در طول فیلم ثابت میشود. بیگانگان فضایی فیلم ویدئویی تورنمنت بازیهای ویدئویی ۱۹۸۲ را تفسیر میکنند و از بازسازیهای غول پیکر Pac Man، Donkey Kong، Centipede، Galaga و …. به عنوان بخشی از نقشه خود برای تصاحب زمین استفاده میکنند. شکست دادن آنها بر عهده سندلر و گروهش است. فکر کردن درباره منطق این قضیه ممکن است باعث آنوریسم مغزی شود. در واقع، تماشای این فیلم ممکن است باعث آنوریسم مغزی شود، البته اگر بتوانید به اندازه کافی بیدار بمانید.
مطمئن نیستم که چه کسی فکر کرده ایده این فیلم ایده خوبی است و چراغ سبز ساخت آن را نشان داده است. این فیلم کمترین جذابیتی برای افراد کوچکتر از هم دوره بازی die-hard (جان سخت) ندارد. و چند نفر از هم دورهای های بازی جان سخت برای تماشای فیلم به سینما میروند؟ و از این بدتر، مؤلفه مثبت نوستالژی توسط سندلر، که دلقک بازیهایش جلوی دوربین به اندازه تلاشهای لوسش برای خانوادگی کردن شوخیهایش خسته کننده شده است، خنثی شده است. حتی کوین جیمز، که من در حالت عادی دوستش دارم، وصله ناجوری است و بیشتر شبیه کریس کریستی[۲] شده است که برای نشستن دنبال یک میز عسلی کوچولو میگردد.
انتظار در برخی قسمتها شاید این بوده که جلوههای ویژه میتوانند حداقل کمی جذابیت بصری به «پیکسلها» بدهند. متأسفانه، تصاویر کامپیوتری بیشتر توی ذوق میزنند تا این که پیشرفته باشند. «پیکسلها» اثری شلخته و شلوغ است، انگار که طراح گرافیک آن، لایت برایت، دچار حمله صرع بوده است. بله، این بازیهای ۸ بایتی در اوایل دهه ۱۹۸۰ میلادی بسیار پرطرفدار بودند، اما میشد با خراب کردن نتایج کار کمی چاشنی خنده قاطی آن کرد. پول دادن برای تماشای این فیلم در قالب سه بعدی، پول دور ریختن است.
صحنههای به اصطلاح «اکشن» فیلم، که در آنها سندلر و افرادی مانند
جیمز، پیتر دینکلیج، میشل موناهان و جاش گاد از سلاحهای بزرگ برای
از بین بردن مهاجمها استفاده میکنند به قدری غیرواقعی در آمدهاند که
نمیتوان از آنها لذت برد. همه چیز دیوارنوشت های بی معنی هستند.
حتی بدترین فیلمها معمولاً تلاش کمی میکنند تا منطقی به نظر برسند،
اما «پیکسلها» انگار به حماقت خود میبالد. سکانسهای دراماتیک و رومانتیک
به قدری چرت هستند که باعث شدند دلم برای صحنه های بین پادم و آناکین[۳] تنگ شود.
سندلر و کارگردان کریس کلمبوس شاید فکر میکنند که دارند به بازیهای
عصر کنسولی ادای دین میکنند. در واقع، آنها باعث شدهاند که افراد بعد
از تماشای این فیلم نفس راحتی بکشند که بالاخره این فیلم تمام شده
است. وقتی که ستاره های هالیوود با ایده های بد کار میکنند، در نقش
های نامناسب ظاهر میشوند و همه چیز را فدای تولید میکنند این اتفاق
رخ میدهد. بازی تمام شد!