نقد و بررسی فیلم Pitch Perfect (پیچ پرفکت)

User Rating: ۵ ( ۱ votes)

نقد و بررسی فیلم Pitch Perfect (پیچ پرفکت)

فیلم «Pitch Perfect»، گروه بازیگران ناهماهنگش که «آنا کندریک/ Anna Kendrick »،

«ریبل ویلسون/Rebel Wilson» و «اسکایلار آستین/Skylar Astin» را در رأس خود دارد،

در کل یک نسخه ی جسورانه از مجموعه ی تلویزیونی هفتگی «خوشی» است که فضای آن به جای راهروهای دبیرستان در دانشکده می گذرد.

«جیسون مور/Jason Moore» که با نمایش «خیابان کیو/ Avenue Q» در برادوی جوایز

جشنواره ی تئاتر تونی را درو کرده بود، این فیلم را با ریتمی سرزنده کارگردانی می کند

که ما را وا می دارد با پاهایمان ضرب بگیریم. داستان فیلم از کتاب «میکی رپکین/

Mickey Rapkin» به نام «پیچ پرفکت: در جستجوی موفقیت در آ کاپلا (خوانش بدون ساز)

دانشگاهی/ Pitch Perfect: The Quest for Collegiate A Cappella Glory» اقتباس شده

و نویسنده ی فیلمنامه «کی کنون/Kay Cannon» (نویسنده ی فیلمنامه های «۳۰ Rock

» و «New Girl») حجم بالایی از شوخی های بی ادبانه ی کمدی های موقعیت به سیر

ماجرا وارد کرده است. با این حال…

مجموعه ی «خوشی» در سال ۲۰۰۹، و همچنین با فصل جدیدی که به تازگی از شبکه ی

فاکس پخش می شود آنچنان با قدرت وارد فضای رسانه ای شد که مقایسه هایی که

صورت می گیرند اجتناب ناپذیرند. «Pitch Perfect» به حد کافی دلپذیر و دلنشین است و

شکی نیست که هماهنگ و یکدست پیش می رود، اما در بیشتر قطعات موزیکال و رقص

ها، فیلم حالتی پیدا می کند که انگار در سایه ی مجموعه هایی قرار می گیرد که قصد دارند چند ژانر مختلف را در هم ترکیب کنند.

داستان بر همان چهارچوب اولیه ی مجموعه ی «خوشی» شکل می گیرد: مجموعه ای

از افراد جمع گریز و عجیب و غریب، تصمیم می گیرند ریتم و نواخت عمر جوان رو به گذرشان

را در رقابت های آوازخوانی گروهی به کار ببندند. آماده شدن برای مسابقه ی سالانه –

جام دانشگاهی قهرمانی بین اللملی آ کاپلا/خوانندگی بدون ساز- اتفاقی ست که همه

را در جنب و جوش نگه داشته است. این سفر و طی مسیر با چیزهای زیادی همراهی

می شود: تعدادی ترانه ی جذاب، آهنگ های ترکیبی و تلفیقی، رقص های زیبا، خشم

بر سر رقابت، قهرمان های خودپسند، عشق، دلشکستگی و روابطی که به همان اندازه که نحوه ی ایجاد آنها عجیب و ناهماهنگ است، خودشان هم از این عدم توازن رنج می برند.

قهرمان های همیشه پیروز دانشگاه باردن یک گروه خشن تماماً پسر هستند که ترِبلمیکرز

(این ترکیب که در حال حاضر معنایی مرتبط با موسیقی دارد با جابجایی یک صوت به دردسرسازان

تغییر معنا می دهد) نام دارند. این یکی از چندین مورد جناس لفظی ست که یا باعث لبخند

تماشاگر می شود و یا خلق او را تنگ می کند. سرپرست گروه گردن کلفت عجیبی است

که بامپر نام دارد و «آدام دِ واین/DeVine» ستاره ی مجموعه ی تلویزیونی « معتاد به

کارها/ Workaholics» از شبکه ی کمدی سنترال است. گروه بلاز (به ایتالیایی به معنای

زیبارویان) گروه دخترانه ی متحجر و به شدت سنت گرایی ست که توسط آبری (آنا کمپ/

Anna Camp) به روشی سختگیرانه اداره می شود و هنوز از حضور تحقیرآمیز سال گذشته ی خود گیج و سرافکنده است و به شدت به نیروهای تازه نفس نیاز دارد.

بکای تازه وارد (آنا کندریک) به این جوّ اهل موسیقی و رقص وارد می شود. او همیشه به دنبال چیزهای مُد روز است و از حضور در دانشگاه باردن خوشحال نیست، اما به دلیل اینکه پدرش استاد دانشگاه است می تواند از خدمات آموزشی به صورت رایگان استفاده کند. تصور او از موسیقی قطعات تلفیقیِ-تجربی است که با کامپیوترش به وجود می آورد. او یک دوره ی انترنی در شبکه ی رادیویی دانشکده گذرانده است که به نوعی بهشت موسیقی آلترنیتو راک/ alt-rock محسوب می شود. گوشه ای از حالت ضد اجتماعی او به همین شکل نشان داده می شود که به ندرت پیش می آید او را بدون وجود هدفون هایش ببینیم (هم به دلیل کار روی موسیقی و هم حفظ حریم خصوصی). اما بالأخره به طریقی، از آواز خواندن زیر دوش حمام گرفته تا فشار از طرف پدرش، بکا از جلسه ی آزمون گروه بلاز سر درمی آورد.

به موازات شرح وقایع مربوط به دانشکده ی بکا، به ماجرای دانشجوی تازه وارد دیگری به نام جسی (آستین) نیز پرداخته می شود. جسی جوان نسبتاً دلنشینی ست و به تازگی به گروه تربلمیکرز پیوسته و همچنین در شبکه ی رادیویی کار می کند و خیلی مشتاق است با بکا رابطه ای عاشقانه برقرار کند. اما آبری قانونی وضع کرده که طبق آن هرکس با اعضای تربلمیکرز رابطه ی عاشقانه برقرار کند، از گروه اخراج می شود. از بخت خوش جسی، بکا از آن آدم های قانون شکن است، از بخت خوش فیلم، کشش و جذبه ی میان آستین و کندریک فوق العاده است.

مشخصاً بخش اعظم کشمکش ها و تنش های فیلم از مقاومت و خودداری بکا در مقابل تقریباً همه چیز است. پافشاری های آبری برای استفاده از بالاد های پاپ قدیمی برای رقص های گروه بلاز بکا را از کوره به در می برد. حتی رابطه اش با جسی هم خالی از تنش و آرام و مطمئن نیست. اما کم کم به آواز خواندن علاقه ی شدیدی پیدا می کند و با مهارتی که کندریک از خود نشان می دهد می توانید سیر این تغییر را احساس کنید.

گروه موسیقی زیرزمینی ای وجود دارند که شهامت به خرج می دهند و به فضای شهری می پیوندند و تعداد آنها به راستی بسیار بیشتر از عده ای است که در اجراهای رقابتی شرکت می کنند. هنگامی که بکا استعداد خود را نشان می دهد، نیرویی برای جنگیدن و از نو شکل دادن فهرست ترانه های گروه بلاز به وجود می آید.

آنچه در این فیلم کاملاً قابل پیش بینی اتفاقات قابل پیش بینی را جبران می کند مجموعه ای از قطعات آواز و رقص مبهوت کننده است که حمایت و تشویق کسانی را که ترکیب های زیادی از رقص و آواز دیده اند را نیز جلب می کند. اما آنچه به راستی فیلم را از خطر سقوط نجات می دهد، چند هنرپیشه ی اصلی آن است.

ویلسون، این دختر استرالیایی بی پروا که جلب توجه همه ی بینندگان عادتش شده (مانند فیلم ساقدوش ها/Bridesmaids) “اِیمی چاقه” را دختری خود ساخته به تصویر می کشد که خودش این لقب را برگزیده است. همین موضوع خودش مشخص می کند که این شخصیت تا چه حد بی شرم وبی پرواست. «الیزابت بنکس/Elizabeth Banks» (اثر قبلی او Hunger Games) و «ژان میشل هیگینز/John Michael Higgins» (از آثار قبلی او Yes Manو We Bought a Zoo) مانند کارشناسان ورزشی مسخره بازی در می آورند. لودگی های آنها روی آنتن یاد آور فیلم کنایه آمیز و خاطره انگیز «Best of Show» است که در آن شخصیت مراقب سگ هیگینز فراموش نشدنی بود.

اما آنچه فیلم «Pitch Perfect» به آن تکیه کرده و به پشتوانه ی آن پیش می رود، توانایی کندریک برای به دست گرفتن صحنه هاست. شروع موفقیت آمیز او در سینما با فیلم «بالا در آسمان/Up in the Air» محصول ۲۰۰۹ بود که در آن مقابل بازیگر با ابهتی مانند «جورج کلونی/George Clooney» بازی کرد و به خاطر همین بازی نامزد جایزه ی اسکار هنرپیشه ی زن نقش مکمل شد. از آن موقع به بعد او مدام در نقش های مکمل ظاهر شده و همین امسال شش فیلم آماده ی نمایش دارد. در این فیلم او شخصیت بکا را خشن تر و قدرتمندتر از آنچه عادت به دیدن آن داریم، تصویر می کند و با وجودی که «Pitch Perfect» فیلم کامل و فوق العاده ای نیست، کندریک برای تک تک صحنه هایی که روی پرده دارد زحمت می کشد و به توقعات مخاطب پاسخ می دهد.

About Mrezangi

Check Also

ماتریکس 2021

نقدی بر «رستاخیزهای ماتریکس» :خانم واچوفسکی؛ کاش یک ماتریکس را برای ما باقی می‌گذاشتید!

نقدی بر «رستاخیزهای ماتریکس» :خانم واچوفسکی؛ کاش یک ماتریکس را برای ما باقی می‌گذاشتید! از …