نقد فیلم Peterloo (پیترلو)

نقد فیلم Peterloo (پیترلو)Reviewed by محمدرضا on May 2Rating: ۵.۰نقد فیلم Peterloo (پیترلونقد فیلم Peterloo (پیترلو)بیشتر ما افرادی که در‌ایالات متحده آمریکا زندگی می‌کنیم هیچ‌وقت اسم «پیترلو» (Peterloo) به گوشمان نخورده است پس

User Rating: Be the first one !

نقد فیلم Peterloo (پیترلو)

بیشتر ما افرادی که در‌ایالات متحده آمریکا زندگی می‌کنیم هیچ‌وقت اسم «پیترلو» (Peterloo) به گوشمان نخورده است پس

بازسازی «مایک لی» (Mike Leigh) از اتفاقاتی که منجر به کشتار نحس ۱۶ آگوست سال ۱۸۱۹ شد هم به‌عنوان یک کلاس تاریخ و هم به عنوان یک درام خوش ساخت (هرچند زیادی طولانی) عمل می‌کند. به مناسبت دویستمین سالگرد این اتفاق، «لی» از تراژدی این تاریخ نحس استفاده می‌کند تا فرصتی خلق کند که نشان دهد چقدر اتفاقات اجتماعی – سیاسی آن دوران در زمان پیترلو با امروز شباهت دارد، خصوصا بی‌اعتمادی به دولت و افزایش نابرابری اقتصادی. در حقیقت، انقدر سیاست گاهی اوقات در فیلم قوی می‌شود که تقریبا فکر می‌کنید که «لی» که خود با ساخت آثار اجتماعی بیگانه نیست، جای خود را در سکان هدایت فیلم به «کن لوچ» (Ken Loach) داده است.

فیلم، درست مثل اتفاقات واقعی، در منچستر انگلستان چندین سال بعد از پایان جنگ‌های ناپلئونی رقم می‌خورد. به دنبال پخش شدن خبر پیروزی ولینگتون (Wellington) در واترلو (Waterloo)، یک دوره طولانی بیکاری و قحطی در انگلستان دامان مردم را گرفته است. این به یک موج از فعالان سیاسی رادیکال این فرصت را می‌دهد که طلب حق رای کامل (برای مردان) کنند، پایانی برای «قوانین ذرت» طلب کنند (که باعث افزایش بسیار زیاد قیمت نان شده)، و بخواهند که دولت دوباره تشکیل شود‌ (در کنار چیزهایی دیگر). اتحاد میهن‌پرستی منچستر یک تظاهرات را برای شانزده آگوست تدارک دیده که هنری هانت (Henry Hunt) سلبرتی معروف رادیکال (با بازی «روری کینیر» (Rory Kinnear)) هم قرار است در آن شرکت کند. جمعیتی بیش از ۶۰ هزار نفر در میدان سنت پیتر برای این اتفاق دور هم جمع می‌شوند.

ملاکان و قانون‌گذاران محلی از میزان جمعیت شرکت‌کننده باخبر می‌شوند و به این فکر می‌کنند که این یک خطر است. سواره نظام به منطقه آورده می‌شود تا «هانت» و همدستان‌اش دستگیر شوند و جمعیت را متفرق کنند. وحشت به سرعت جمعیت را فرا می‌گیرد و این موجب می‌شود تا ۱۵ کشته و بیش از ۶۰۰ زخمی بر جا بماند. پوشش روزنامه‌ای از اتفاقی که افتاده و از آن تحت عنوان «کشتار پیترلو» یاد می‌شود فراگیر شده و اکثر مردم از آن وحشت می‌کنند. با این حال، «شاهزاده رگنت» (با بازی «تیم مک‌اینرنی» (Tim McInnerny)) سربازان را به ‌خاطر برخورد سریع و قاطع برای از بین بردن تهدیدی خطرناک و ویرانگر تحسین می‌کند.

بازگو کردن اتفاق از دیدگاه «لی» یک رویداد طولانی است، که ۱۵۴ دقیقه به طول می‌انجامد. ]تحمل[ نیمه‌ی اول پرحرف فیلم واقعا چالش‌برانگیز است. اگرچه ممکن است برخی ادعا کنند که برخی از سخنرانی‌ها برای برقرار کردن فضای سیاسی آن دوره در فیلم و مطلغ کردن مخاطب از این که چقدر شرایط برای قشر کارگر سخت و وحشحتناک است (حتی آن سربازی که از PTSD رنج می‌برد و نمی‌تواند برای خود کار دست و پا کند)، ولی گاها روایت لنگ لنگان به راه خود ادامه می‌دهد چرا که به تعداد زیادی از سخنران‌ها وقت زیادی اختصاص داده شده تا کار خود را که طولانی هم هست گاها (و پر از صنایع ادبی) انجام دهند و بر علیه سیستم آن دوره حرف خود را بزنند. یکی فریاد می‌زند: «یا به من آزادی بده یا مرگ!» که این بعد از گذشت ۴۴ سال از ماجراهای «پتریک هنری» (Patrick Henry) ]فرماندار وریجینیا[ یادآور حرف‌های اوست. «پیترلو» فعالیت‌های شماری از فعالان سیاسی را دنبال می‌کند، که یک سری از آن‌ها وقتی که تظاهرات در جریان بوده در زندان به سر می‌برده‌اند.

به همان میزان که نیمه اول فیلم صبر و بردباری زیادی طلب می‌کند، نیمه دوم – که در آن سریعا مقدمات واقعه‌ پیترلو فراهم می‌شود و یک کالبدشکافی پرجزئیات از این ماجرا با استفاده از ترکیبی از اطلاعات تاریخی و گمانه‌زنی‌ها صورت می‌پذیرد – هم تراژیک و هم درگیرکننده است. «لی» اکثر بودجه فیلم را معطوف به استفاده از CGI برای‌ «بازسازی» دورنمای اثر شده تا نشان‌گر این باشد که میدان سنت پیتر در‌ آن روز سرنوشت‌ساز چگونه به‌نظر می‌رسیده است. او از کامپیوترهای قوی استفاده کرده تا جمعیتی ۲۰۰ نفره را طوری نشان دهد که سرتاسر صحنه را در بر گرفته است. او که با یار دیرین‌اش «دیک پوپ» (Dick Pope) به عنوان فیلمبردار همکاری کرده، مخاطب را به‌َ عنوان مردمانی بی دفاع به وسط مهلکه می‌آورد و سربازان تا دندان مسلح را در برابر او قرار می‌دهد.

«پیترلو» از لحاظ شخصیت‌ها گسترده است، و به سراغ شخصیت‌ّهای مختلفی که در‌ آن دوران در منچستر زندگی می‌کرده‌اند می‌رود. ما با برخی از آن‌ها رو در رو می‌شویم: «نلی» (با بازی مکسین پیک‌ (Maxine Peake)) که زردروی و بدبین است و شوهر خوشبین‌تر او، «جاشوا» (با بازی «پیرس کوئیگلی» (Pearce Quigley))، «ساموئل بمفورد» اصلاح‌طلب (با بازی «نیل بل» (Neil Bell)) که به تشکیل تظاهرات کمک می‌کند ولی وقتی به او گفته می‌شود که نمی‌تواند سخنرانی کند جمع را ترک می‌کند؛ «جوزف» (دیوید مورست) که یک سرباز از ولینگتون است

که وقتی به خانه برمی‌گردد هنوز هم با فقط

دست و پنجه نرم می‌کند؛ و کونستابل نیدین

(ویکتور مک گایری) که معاون سپاه نظام است

و یک آدم قلدر که از ضرب و شتم کسانی که

جلوی راهش می‌ایستند لذت می‌برد.

اگرچه مدت زمان فیلم و سرعت روایت نامتوازن

‌آن از مخاطبان مقداری اغماض و چشم‌پوشی

می‌طلبد، این یک بازسازی تاثیرگذار و وسواسی

اتفاقی که خیلی از مردم (خصوصا آن‌هایی که

به آن تاریخ بومی تعلق ندارند) شاید با‌ آن نا

آشنا باشند است. شباهت بین دلیل اتفاقاتی

که در آن زمان منجر به ناآرامی مردم شده و

چیزی که امروز هم شاهد آن هستیم از دید

بسیاری از بینندگان پنهان نمی‌ماند؛ آن به

«پیترلو» یک حس نزدیکی می‌دهد که بعضی

فیلم‌های تاریخی ندارند. من وقتی در میان

تماشاگران نشستم چیزهایی یاد گرفتم و

این چیزی است که من به ندرت در مورد

فیلمی در سال ۲۰۱۹ نسبت می‌دهم.

About writer

Check Also

ماتریکس 2021

نقدی بر «رستاخیزهای ماتریکس» :خانم واچوفسکی؛ کاش یک ماتریکس را برای ما باقی می‌گذاشتید!

نقدی بر «رستاخیزهای ماتریکس» :خانم واچوفسکی؛ کاش یک ماتریکس را برای ما باقی می‌گذاشتید! از …