نقد و بررسی فیلم Omar (عمر)

نقد و بررسی فیلم Omar (عمر)Reviewed by محمدرضا on Jul 20Rating: ۵.۰نقد و بررسی فیلم Omar (عمر)نقد و بررسی فیلم Omar (عمر) اگر آلفرد هیچکاک یک فلسطینی بود، احتمالا چیزی مثل فیلم عمر را میساخت، که عاشقانه ای ظریف، تراژدی

User Rating: Be the first one !

نقد و بررسی فیلم Omar (عمر)

اگر آلفرد هیچکاک یک فلسطینی بود، احتمالا چیزی مثل فیلم عمر را میساخت، که عاشقانه ای ظریف، تراژدی

ای سنگین و تریلری هنرمندانه و استادانه است. با شخصیت هایی آسیب پذیر و کمی خدشه دار که به طور کامل دوست داشتنی نیستند. من ادعا نمی کنم که ابو اسعد که پیشتر درام تروریستی بحثبرانگیز “اینک بهشت” را ساخته، کاملا در سطح هیچکاک است، اما او قدری از آن گمراه کنندگی وگسستگِی تنش آمیز،قدری از آن زیرکی در رهبری تماشاچی به تله های ایدئولوژیکی و نتیجه گیری های اشتباه را دارد. هر صحنه و هر مکالمه ی ظاهرا بی اهمیت در فیلم عمر هدف دارد. اگر« اینک بهشت» فیلمی درباره ی بمبی بودکه در آخرین لحظات درمیرفت، عمربه خودی خود نوعی مشابه از بمب است که ضامن خود را رها می کند تا به یک انفجار ناگهانی پایانی می انجامد. انفجاری که با مرور و بازگشت به گذشته به نظر اجتناب ناپذیر می رسد .

من به سوال هایی که درباره ی فیلم زیاد پرسیده شده، به دلایل مختلفی دیگر رجوع نمیکنم. اینکه او چطور اشغالگری اسرائیل را نشان میدهد. یا اینکه گرایش و موضع او دربارهی مقاومت (یا به تعبیر برخی تروریسم ) فلسطینی چیست؟ آن سوالات شاید اجتناب ناپذیر نباشند، اما به تعبیری ابلهانه هستند. اساسا اینها دام های پوچ و لفاظانه ای است که بیشتر بحث را محدود و متوقف میکنند تا اینکه بخواهند آن را رشد دهند. من به حرف خود ابواسعد اعتقاد دارم که – در زمان تنش و بحث بین المللی پیرامون اینک بهشت – میگوید خود را در درجه ی اول و بیشتر از هر چیز، یک فیلمساز سیاسی نمیداند و متنفر است از اینکه تبدیل شود به سخنگویی وطن پرست برای ملت فلسطین .(آن زمان اعتراضات متنوعی مقابل فیلم اینک بهشت از طرف یهودیان و گروههای اسرائیلی شکل گرفت که شامل یک تقاضای امضا شده توسط قربانیان بمبگذاری انتحاری فلسطینیان بود، که ادعا داشتند فیلم چنین حملاتی راتشویق می کند و نامزد ی اسکارباید فسخ شود).اما در اینجا حاشیه های منفی سیاسِی کمتری پیرامون عمر وجود دارد. به دو دلیل . چون عمر یک فیلم ژانر است که تریلر موش و گربه را با عاشقانه ی بد سرنوشت رومئو و ژولیت ترکیب کرده و می توان گفت معمولی تر است. اینجا کسی سعی نمیکند اتوبوسی را به هوا بفرستد و چیزی نداریم که دلالت کند که شخصیتی عقیده دارد تعدادی دوشیزه در بهشت (حوری بهشتی) انتظارش را میکشند ( نمایشی که ابواسعد اززندگی فلسطینیان در هردوفیلم نشان میدهد، بهطور قابل ملاحظه ای فارغ از ارجاع دادن به اسلام است).اما هر دو فیلِم عمر و اینک بهشت، اشغال را به عنوان نیرویی خورنده نشان می دهند که هر که را لمس کند مسموم میسازد. چه عرب و چه اسرائیلی .( با توجه به این نکته که ابواسعد هم عرب و هم اسرائیلیست، زیرا در ناصریه بزرگ شده. نه در غزه و کرانهی باختری ).

اگر شما واقعا بخواهید دربارهی فلسفه ی سیاست صحبت کنید، من تفاوتی بین دیدگاهی که در فیلم های ابواسعد بیان میشود و چیزی که توسط رهبران گذشته ی سازمان اطلاعات و امنیت داخلی اسرائیل در مستند زیبای سال گذشته (گاته کیپرز) بیان شد نمی بینم. وقتی میگویم خشونت در عمر معمولی و نرمال است، به این معنی است که برای یک مرد برازنده، خوش سیما، سالم و جوان با شغلی آبرومندانه است. همان شخصیت عمر نام(با باز ِی بازیگر جدید و کاریزماتیک آدم بکری) که درگیر حمله ی بی فایدهای میشود که دوره ی فعلی زندگی اش را به طرز نه چندان خوبی تغییر می دهد. این کاملا صحیح است که ابو اسعد هرگز نمیخواهد درباره ی اخلاقی بودن و سودمندی طرح احمقانه ی عمر و دوستانش برای کمین گرفتن، و کشتن آن سرباز اسرائیلی قلم فرسایی کند .این به عنوان نتیجهی طبیعِی موقعیت خستگی،ملالت و ناامیدی و ناکامی است و تفاوت چندانی با جرایمیکهدیگر جوانان ممکن است در بروسل ریو یا کلیولاند مرتکب شوند ندارد. دوست معتدل تر و بزرگتر عمر  یعنی طارق (لیاد هورانی) ممکن است ارتباطاتی با حماس یا دیگر گروههای پیکارطلب داشته باشد، اما او یک شیکپوش است که به طرز بامزه ای نقش مارلون براندو را بازی می کند، ادای او را در می آورد و جوکهای بد و رکیک می گوید. ولی عمر و دوست جوان ترش امجد (سامر بشارت) این چنین ارتباطاتی ندارند . آنها مذهبی های متعصبی نیستند. هر گز نمی شنوید که درباره ی سیاست صحبت کنند.به جزدرانتزاعی ترین اصطلاحات. آنهامیخواهند طارق را عمیقا تحت تاثیر قرار داده و به خود متمایل کنند. زیرا هر دو عاشق خواهر زیبای هفده ساله او نادیا (با بازی لیم لوبانی) هستند و میخواهنددرساحل ناپیدای رؤیای یک زندگِی بهتر پهلو بگیرند؛ رؤیایی که درست همانند بیلبوردهایی از خانواده های شاد و خرمی که گه گاه کارگردان با دوربینش در فاصله نه چندان دور شکار میکند، در پس زمینه جریان دارد.

عمر دلایل خوبی دارد که باور کند نادیا به بهترین شکل دوستش دارد. آنها شروع کردند به صحبت دربارهی اینکه ماه عسلشان را کجا بگذرانند . یک بار هم طارق و خانواده اش با ازدواج موافقت کردند. آیا نکته ای نامانوس و نادرست در صحنه های آنها با یکدیگر وجود داشته ؟ بله من فکر میکنم اینها هدف دار بوده .ابواسعد عمر را در کوچه و خیابان های کرانه ی باختری و اینور و آنور دیوار حایل دنبال میکند و همچنان که فیلم پیش میرود، بر جنبه نمادین این خط جداکننده افزوده می شود. اما بعد از تیراندازی عمر، طارق و امجد تحت تعقیب قرار میگیرند و این روشن است که سازمان اطلاعات و امنیت داخلی درباره ی آنچه اتفاق افتاده بیشتر از آنچه آنها باید بدانند، میداند. یکی از آن سه یا کسی از نزدیکان آنان خبر داده بوده. حقیقتی که طی آن میبینیم عامل سازمان اطلاعات و امنیت داخلی عربی صحبت میکند (با بازی بازیگر عرب آمریکایی ولید زعیتر که تهیه کننده فیلم نیز بوده). او  از آن استفاده میکند تا با کلک زدن و بدون شکنجه برای اعتراف گرفتن از عمر، از او اطلاعات بگیرد و علیه اش استفاده کند. (اشاره به قسمتی که به عنوان یک زندانی فلسطینی با عمر رو به رو می شود و به او میگوید اعتراف نکن و سپس صدای ضبط شده ی عمر را علیه او به کار می برد) با اینکه دیگر ان شخصیت “رامی” را بسیار ناپخته میدانند، من فکر میکنم رابطه ی دوپهلو و مبهم و ماهرانه ای که با عمر گسترش می دهد، به طور برجستهای پرداخت شده است.

به بیان دیگر ما حس میکنیم این دو مرد خالصانه همدیگر

را دوست دارند و شکل پنهانی یا جریان نهفته ای از احساس

احترام متقابل در لایه ی زیریِن این بدگمانی و  اکراه وجود

دارد. اماهمینطور که پیش میرود سرنوشت مشترک شان

فاجعه بارتر می شود. عمر سعی می کند عامل اطلاعاتی

دو جانبه باشد (به رامی بگوید که او را به طارق راهنمایی

میکند و به طارق قول دهد که او رابرای عملیات دیگری یاری

می دهد.) اما خود را هر لحظه بیش از پیش منزوی و تنها

می یابد. نادیا به پیروی از افکار عمومی او را جاسوس مینامد .

طارق و دیگر پیکارجویان فلسطینی دیگر هرگز به طور کامل

به او اعتماد نمیکنند و حتی پسر ظاهرالصلاح امجد، رازهای

غیرمتصور و غیر محتمل را در دل نگه می دارد.

فیلم عمر تعمدا تمایز بین خیانت سیاسی و خیانت شخصی

را محو می کند. احتمالا برای اینکه ثابت کند موقعیتی

آشفته مانند اشغال، هر دو را ایجاد میکند. و اینکه هر

کدام از این دو الزاما مهم تر از دیگری نیست. اگر شما

مقاله ی سیاسی امید بخشی درباره ی گرفتاری های

مردم فلسطینی، یا قولی برای آیندهای امیدوارکننده

می خواهید، آن را جای دیگری بیابید. عمر داستانی

درباره ی مکانی است که در آن مردمی معمولی زندگی

می کنند که در نوع خود به اندازهی کافی نجیب و شریفند

. ولی خود و همدیگر را به ویرانی میکشند. وقتی نقاط

اوج و بحرانی متوالی پیش می آیند، خواهید دید اینها

از قبل هم آنجا وجود داشتند .

About Mrezangi

Check Also

ماتریکس 2021

نقدی بر «رستاخیزهای ماتریکس» :خانم واچوفسکی؛ کاش یک ماتریکس را برای ما باقی می‌گذاشتید!

نقدی بر «رستاخیزهای ماتریکس» :خانم واچوفسکی؛ کاش یک ماتریکس را برای ما باقی می‌گذاشتید! از …