نقد و بررسی فیلم Measure Of A Man (درجه‌ی یک مرد)

نقد و بررسی فیلم Measure Of A Man (درجه‌ی یک مرد)Reviewed by محمدرضا on Sep 6Rating: ۵.۰نقد و بررسی فیلم Measure Of A Man (درجه‌ی یک مرد)نقد و بررسی فیلم Measure Of A Man (درجه‌ی یک مرد) تابستان بی‌پایان، همان زمانی که روزها یکی پس از دیگری طی می‌شوند و هر کدام خاطراتی را با خود می‌آورند.

User Rating: Be the first one !

نقد و بررسی فیلم Measure Of A Man (درجه‌ی یک مرد)

تابستان بی‌پایان، همان زمانی که روزها یکی پس از دیگری طی می‌شوند و هر کدام خاطراتی را با خود می‌آورند.

برای بسیاری از خانواده‌ها، تعطیلات تابستانی چه در یک دریاچه یا ساحل باشد چه در جای دیگر، عملاً یک مراسم و رویداد سالانه است که حتما باید انجام شود. این «مراسم» که بسیاری در زمان روی دادنش از آن تنفر دارند معمولاً پس از گذشت مدتی تبدیل به خاطره‌ای شیرین می‌شود. «درجه‌ی یک مرد» که دومین تلاش فیلم‌سازی کارگردان آن یعنی «جیم لوچ»(فرزند کارگردان شهیر و بزرگ «کن لوچ») است، موفق می‌شود تا این احساس عجیب و نامفهوم را به خوبی در فیلمی نوجوانانه که سانتی‌مانتال نمی‌شود به تصویر بکشد. این فیلم بر اساس رمانی از «رابرت لیپسایت» به نام «یک تابستان طولانی»(One Far Summer) است.

نه همچون «مرا با نام خودت صدا بزن»(Call Me By Your Name)، اما «درجه‌ی یک مرد» به عنوان یک سری از عکس‌های سریع که با تکنیک کولاژ در کنار یکدیگر قرار گرفته اند به نمایش در می‌آید که آمیزه‌ای از زمان و مکان است. هر چیزی که در فیلم تغییر می‌کند را نمی‌توان خاص شمرد اما احساسات و تجارب مشترکی که در فیلم هستند قدرتمند عمل می‌کنند. ما می‌توانیم با آن‌ها ارتباط برقرار کنیم. شخصیت اصلی فیلم «بابی مارکس»(Blake Cooper) است. ارتباط برقرار کردن با او بسیار آسان است چرا که او انسان بسیار عادی‌ای است. اتفاقاتی که او در طی تابستان سال ۱۹۷۶ تجربه می‌کند، اتفاقات عادی‌ای هستند که بر هر انسانی در سن و سال او می‌گذرند. بابی تنها ۱۷ سال دارد. این آخرین تعطیلات تابستانی‌ای است که او به همراه خانواده‌ش می‌گذارند(البته این موضوع را تا آخر فیلم متوجه نمی‌شود) و ما در طی مدت فیلم به تدریج تغییر شخصیت و بزرگ‌تر شدن او را نظاره گر هستیم. او یاد می‌گیرد که مسئولیت‌پذیر باشد، با تهدیدهای زندگی و گردن‌کلفتی‌های دیگران مواجه می‌شود و درک می‌کند که شاید واقعا چیزی بین او و «جوآنی ویلیامز»(دنیل رز راسل) که دوست‌دخترش نیست وجود دارد.

اگر شما زندگی در سال ۱۹۷۶ را تجربه کرده‌اید احتمالاً جشن دویست ساله را به خاطر می‌آورید. با بودجه‌ای محدود به کمک (غالباً) کاورهای آهنگ‌های دهه هفتادی، لوچ این سال را بازسازی می‌کند. بابی به همراه خانواده‌اش به خانه‌ای ییلاقی در بخش شمالی ایالت نیویورک سفر کرده است. در اینجا مراسم سالانه‌ای توسط بابی و خواهرش، میشل (لیانا لیبراتو)، برگزار می‌شود که البته لذت اصلی را از این مراسم پدر و مادرشان، لنور (جودی گریر) و مارتی (لوک ویلسون)، می‌برند. امسال اما متفاوت است. مارتی برای انجام کاری مجبور شده به شهر برگردد و بنابراین بخش زیادی از تابستان را آنجا نخواهد بود. جوانی، بهترین دوست بابی، مدتی است که گم شده است. میشله که به تازگی در با پسرها بیشتر آشنا شده است، هر لحظه‌اش را برای گذراندن با پسر خوشتیپی به نام پیت (با بازی لوک بنوارد) بازی می‌کند. او از بابی برای توجیه غیبت‌هایی که دارد استفاده می‌کند. بابی هم ترجیح می‌دهد که به جای رفتن به کمپ تابستانی، برای خودش شغلی دست‌وپا کند. او کار نزد دکتر کان (دونالد ساترلند) که فردی لجباز –اما نه غیرمنطقی- است می‌رود. کار سخت برای او تجربه‌ای آزاردهنده است؛ اما نه به اندازه تحمل قلدربازی‌های سه نفر از اوباش محله‌ای که در آن زندگی می‌کند. بعد از اینکه آن‌ها بابی را کتک می‌زنند و او را تحقیر می‌کند، بر او بر سر یک دوراهی قرار می‌گیرد:  انتقام یا عدالت؛ دو مقوله‌ای که دکتر کان می‌گوید تفاوت بسیاری میان‌شان وجود دارد.

فیلم تا حد زیادی بر روی بازی بلیک کوپر (بازیگر نقش چاک در فیلم دونده هزارتو) استوار شده است. اجرای او در نقش نوجوانی عجب اما دوست‌داشتنی درست همانی است که باید باشد. در ایفای این نقش دیگر بازیگران شناخته شده این فیلم همچون دونالد ساترلند، جودی گریر و لوک ویلسون او را یاری می‌رسانند (از بین این سه نفر ویلسون ضعیف‌تر است؛ به نظر می‌رسد تمام و کمال نیرویش را برای ایفای نقش کوچک‌اش در این فیلم نگذاشته است.)

بازیگران جوان و در حال بلوغ فیلم یعنی لیانا لیبراتو

و دنیله رز راسل حضور تاثیرگذاری دارند. هر یک از

کاراکترهای فرعی کمکم می‌کنند جنبه‌ای از بلوغ

بابی نمایش داده شود. اگر مهم‌ترین مشخصه برای

درامی که درباره دوران بلوغ یک شخصیت است

نمایش تحول کاراکتر اصلی است، بی‌شک Measure of a Man

آن را به خوبی دارا می‌باشد.

با اینکه لحن فیلم به طور کلی نوستالژیک است اما خودش

را خیلی غرق در سانتی‌مانتالیسم و فانتزی نمی‌کند. می‌توان

گفت وجود بخش قلدربازی‌ها –که شدید هستند ولی نه

خیلی خشن- همه چیز را در سطحی معقول نگه می‌دارد.

با این وجود این فیلم هنوز هم نسبت به فیلم‌های کن لوچ،

پدر کارگردان این فیلم، که در همه جای دنیا به عنوان مدافع

سرسخت طبقه کارگر شناخته می‌شود بیشتر با مخاطب

مهربان است. با اینکه این دومین فیلم بلندی است که

جیم لوچ می‌سازد، اما به خاطر تجربه زیادی که در تلویزیون

بریتانیا دارد به خوبی از پس دورانی که به زودی برای همیشه

تنها خاطره‌ای از آن می‌ماند تهور خاصی نشان می‌دهد.

Measure of a Man با نوشته‌ای پایان می‌یابد که همزمان

هم تکان‌دهنده است و هم تلخ. درست همچون خود فیلم

این نوشته نیز تاثیر کوچک اما بامعنایی در مخاطب باقی می‌گذارد.

About writer

Check Also

ماتریکس 2021

نقدی بر «رستاخیزهای ماتریکس» :خانم واچوفسکی؛ کاش یک ماتریکس را برای ما باقی می‌گذاشتید!

نقدی بر «رستاخیزهای ماتریکس» :خانم واچوفسکی؛ کاش یک ماتریکس را برای ما باقی می‌گذاشتید! از …