نقد فیلم کوتاه مارلون
فیلم کوتاه مارلون ساختهی درناز حاجیها فیلمی شخصیت محور است. چه در فیلمنامه و چه درکارگردانی تمرکز بر محوریت
شخصیت مارلون را میبینیم. مارلون به
اصرار مادرش خود را برای تمرین تست
بازیگری آماده میکند. از همان قاب ابتدایی،
فیلمساز قرارداد کارگردانی خود را میگذارد.
مارلون در مرکز قاب و دیگران از بیرون قاب
سعی در اعمال نفوذ به دنیای او دارند.
گویی این مزاحمت را از همان ابتدا حس
میکنیم.
دو انتخاب هوشمندانه در شخصیتپردازی مارلون صورت گرفته است. نخست عینکی است که مارلون به همراه دارد و استعارهای است از نگاه منحصربه فرد مارلون به دنیای پیرامونش که حاضر نیست کسی این نگاه را تغییر دهد. شما را ارجاع میدهم به سکانسی که برای تست بازیگری به مارلون گفته میشود که عینکش را بردارد و مارلون در جواب میگوید بدون عینک چیزی را نمیبیند. زمانی هم که عینکش را برمیدارند مارلون با چهرهای معترض خواستار عینکش است.
دومین نکته نام هوشمندانهای است که برای شخصیت او انتخاب شده و مادرش به دیگران میگوید او در آینده میخواهد مثل مارلون براندو شود. به نوعی این انتخاب نام مادر برای پسرش باز هم خبر از اعمال نفوذ علایق خود در شخصیت پسرش دارد. مسیر فیلم با خراب کردن تست بازیگری به وسیلهی مارلون پیش میرود چرا که مارلون برای این کار ساخته نشده و در فصل پایانی به فیلمبردار میگوید که علاقه به زدن نوعی ساز دارد. پس از پایان تست بازیگری هم در پلان آخر شاهد آن هستیم که مارلون با دهانش صدای سازی را در میآورد که حکایت از علاقهی واقعی او است. فیلم مارلون همان طور که گفته شد شخصیت محور است اما یک ایراد غیر منطقی در کارگردانیاش خلاف این موضوع دارد. آن هم دو سکانسی است که بی دلیل قرار داد کارگردانیاش را که در ابتدا گفته شد میشکند. در همهی قاب ها مارلون شخصیت محوری قاب است جز یکی که یک دختربچه که او هم برای تست بازیگری آمده است، وارد قابش میشود و دیگری در پایان جایی که فیلمبردار به قاب میآید و فیلم مارلون را به او نشان میدهد. این دو شکست قرارداد به واقع میتوان گفت دلیل محکمی ندارند و اگر فیلمساز به قراردادش تا انتها پایبند بود، یک فیلم شخصیت محور تمام و کمال را شاهد بودیم.